سن 21 - روز 365

یکی از راه های مورد علاقه من برای جلوگیری از PMO، خواندن تمام داستان های موفقیت در وب سایت YBOP بود.

چی طولانی اما یک سال طولانی است !:

سن 20 - روز 365

من 21 ساله هستم ، و در امتحانات سال گذشته ، تصمیم گرفتم که پورنو دیگر بخشی از زندگی من نباشد.

وقتی در 3 ماهگی سعی کردم داستان موفقیت خود را بنویسم ، وحشتناک بود. من به چیزی نرسیده بودم. تغییرات کمی در زندگی رخ داده است. من خیلی چیزها را شروع کرده بودم ، اما به جز اجتناب از PMO ، توفیقی کسب نکردم. زمانی که من واقعاً متوجه تغییراتی شدم زمانی بود که در سپتامبر به مدرسه برگشتم. این داستان 12 ماهه من است.

زندگی من بسیار متفاوت بوده است. سال تحصیلی گذشته ، من کاملاً افسرده شده بودم. من عادت داشتم صبح با احساس شرم زیادی از خواب بیدار شوم. شرمنده که هنوز مدرکم تمام نشده است. شرمنده که من هنوز در مدرسه پزشکی نبودم. شرمنده که من هنوز فقیر بودم. من روزانه 3-8 قهوه می نوشیدم تا خودم را مجبور به تولید مثل کنم ، صبحانه و ناهار را مرتب کنار بگذارم. من عادت داشتم هفته ای 4-5 روز به باشگاه بروم ، اما پارسال فقط یک یا دو بار وقت پیدا کردم که بروم. از نخوردن یا ورزش کافی شروع به لاغر شدن کردم. من یک دوست دختر نابالغ داشتم که همیشه شکایت می کرد.

ماه 3

در ماه آگوست (3 ماه پس از P) ، من از دانشگاه خود را به یک برنامه فنی تغییر دادم. آنچه در مدرسه می آموزم اکنون بسیار کاربردی است. من به جای اینکه ساعتها خودم بخوانم ، با انجام دادن در یک محیط شخصی به فرد یاد می گیرم. من دیگر از خودم متنفر نیستم. احساس می کنم دیگر وقتی منتظر مدرسه پزشکی نیستم منتظر شروع زندگی ام هستم. اکنون هر روز به کمال خود زندگی می کنم. من سالهاست که می خواهم پیانو بنویسم ، اما پدر و مادرم همیشه می گفتند که ما فضای لازم برای پیانو نداریم (ما واقعاً فضا نداریم ، آنها بسیار زیاد هستند). من همیشه به خودم می گفتم "روزی" یکی می گیرم. در ماه آگوست یک صفحه کلید برقی خریدم. این بسیار کوچکتر از پیانو است اما به اندازه کافی برای من مناسب است. انجام کاری که صرفاً برای خوشبختی من بود ، تجربه ای کاملاً جدید بود و به من اعتماد به نفس داد تا بتوانم به ماجراجویی بدون PMO خود ادامه دهم.

در ابتدا، من به خاطر داشتن ذهنیت خود از سازمان مجاهدین خلق شدم. من به طور پیوسته رشته های طولانی تر و طولانی تر از M-M قرار می گیرم، اما من تمام وقت خود را از دست دادم و به ناچار ارگاسم را به خود مشغول کردم و سپس یک بار دیگر امتحان کردم. رگه ها به عنوان یک موفقیت به عنوان روز 3 به حساب می آیند، و در نهایت هفته 3 یک معیار "یک رشته بزرگ" است. من بدون پورنو خیلی خوب کار کردم. من همه چیز را در تقویم من نگه دارم تا زمانی که فرکانس استمناء من به طور مداوم پایین می رفت (faps / month)، من هیجان زده شدم تا خطوط را تا زمانی که امکان داشت سریع تر بردارم.

اما کمی کم اشتباه کردم، چون بعضی از افراد می توانند در PMO خروج از PMO کنند. فقط * روز *، روز 90، قدرت اراده، انجام می شود.

در ماه سپتامبر برای خودم یک نوشیدنی محدود کردم. هنگامی که من برای اولین بار محدودیت دو نوشیدنی خود را شروع کردم ، هرگز راضی نبودم. من عادت داشتم 2 ساعت مداوم بنوشم و بیهوده بخوابم. اکنون ، در یک شب نوشیدن ، فقط 4 یا 1 نوشیدنی استاندارد می خورم. آخر هفته 2 یا 1 شب نوشیدن دارم. من با انجام این کار زمان زیادی را آزاد کردم و اکنون از نوشیدن خیلی بیشتر لذت می برم زیرا این موضوع مربوط به مکالمه است ، نه سرگردان شدن و فرار از واقعیت. تغییر در این رفتار منفی سهم بزرگی در بهتر شدن زندگی من بوده است.

تغییر زندگی غیر PMO دیگر ترک اینترنت بود. در سال آخر دبیرستان و سال اول دانشگاه ، مدت زمان مضحکی را در اینترنت گذراندم. سرگرم کننده بود ، اما من می توانستم آن زمان و علاقه را برای چیز بهتری بگذارم. هنگامی که برای اولین بار تلاش کردم ، از وب سایت کرونومتر برای تعیین زمان استفاده از اینترنت استفاده کردم و فقط یک ساعت در روز به خودم اجازه می دادم. این در ابتدا م effectiveثر بود اما در برخی از مواقع نمی خواستم ادامه دهم. غریزه من وقتی ضعف می بینم این است که به دنبال کشتن بروم ، بنابراین وقتی دیدم عادتم از بین می رود ، آن را حتی بیشتر مقیاس می کنم. من "یکشنبه اینترنتی" را ایجاد کردم ، جایی که فقط می توانم روز یکشنبه به اینترنت بروم. به سرعت فهمیدم که روزانه به اینترنت کمی احتیاج دارم. هفته ای یک بار آنلاین رفتن برای بررسی برنامه کاری و پرداخت قبض ها / انجام بانکداری آنلاین بسیار عالی بود ، و بعد از آن یک ساعت فرصت داشتم وبلاگ ها یا هر کاری را که می خواستم تفریح ​​کنم انجام دهم. من معمولاً بانکداری خود را در خانه انجام می دادم و سپس لپ تاپ خود را به مدت یک ساعت به یک کافه یا یکی از خانه های دوستانم می آوردم. با گذشت سال تحصیلی ، از رایانه خود برای تایپ یادداشت های خود استفاده می کردم اما از شبکه محلی جدا می شدم.

هدف از ترک اینترنت این بود که من متوجه شدم تقریباً همه عودهای P پس از گذراندن وقت در اینترنت و "تصادفی" دیدن تصاویر یا متن های تحریک کننده رخ داده است. من به طور تصادفی قیمت هوا را وارد کردم زیرا تقریباً تضمین شده است که اگر عمداً از اکثر سایت ها اجتناب کنید و به تعداد معدودی که می دانید ایمن نیستند تمرکز کنید ، در اینترنت با عوامل محرک روبرو خواهید شد. نوشیدن نیز یک عامل اصلی تحریک کننده بود ، نه وقتی که مست بودم ، بلکه وقتی که صبح روز بعد در حالت خستگی بودم. به طور معمول با داشتن چند قهوه ، PMO و سیگار کشیدن ماری جوانا خماری خود را راحت می کنم.

ماه 7

بعد از هفت ماه بدون P ، عدم موفقیت در زنان (هنوز) ، داشتن 2 محدودیت نوشیدنی و تمام شدن پس انداز ، من واقعا استرس گرفتم .. بدتر و بدتر شد. من در مدرسه بودم که یک روز در صف ایستاده ام تا یک ساندویچ بگیرم و از ناکجاآباد دچار تپش قلب دیوانه و احساس سرما یخ می کنم. پاهام شروع به لرزیدن کرد و مجبور شدم بشینم. من نمی دانستم چه اتفاقی می افتد ، بنابراین من به پدر خوانده ام زنگ زدم و او مرا به بیمارستان رساند. آنها گفتند که نمی دانند این چیست اما احتمالاً مسئله خاصی نبود. یک هفته بعد ، عصر جمعه دوباره این اتفاق افتاد ، بنابراین من فقط به درمانگاه رفتم. دکتر گفت این فقط یک حمله وحشت است ، بنابراین من نباید کافئین زیادی داشته باشم و بر روی استرس خود کار کنم. آن روز قهوه و نوشیدنی های انرژی زا را ترک کردم و به چای سبز و چای سفید روی آوردم.

-من بیش از دو سال است که در مکالمه گاه به گاه گفته ام که "در فکر انجام کلاس بوکس بوده ام". در ژانویه سرانجام در یکی ثبت نام کردم. از آنجا که دیگر با معدل خود وسواس ندارم ، در واقع وقت دارم که چیزهای جدیدی را که از آنها لذت می برم امتحان کنم. پخت و پز من خیلی بهتر شده است. من خودم لباسهای جدیدی را خریداری کردم که از پوشیدن آنها خوشحالم ، به جای اینکه فقط آنچه را که در کمد لباسم است بپوشم. من 4 یا 5 کتاب در مورد بازی خوانده ام ، و تا ماه گذشته یا تقریباً رویکردهای زیادی را انجام داده ام. من 3 آرایش ، یک blowjob ، یک کار دستی ، و یک blowjob دیگر کردم. من رویکردهای زیادی انجام دادم و تعداد زیادی به دست آوردم ، اما شماره تلفن ها با جنس و زن برابر نیست. من به عنوان یک فرد بزرگ شدم زیرا خودم را مجبور کردم وارد موقعیت های جدید شوم. تجربه بازی من زمانی کوتاه شد که ضرب و شتم دوم (دو دختر متفاوت ، با فاصله حدود یک ماه و نیم) منجر به یک رابطه غیر عادی شد.

وقتی بازی ام بهتر شد کمی آرامش خاطر پیدا کردم و با زنان موفقیت هایی کسب کردم. در نهایت | من به حد 2 نوشیدنی عادت کردم. من هنوز 365 روز مانده حساب کارت اعتباری خود را دارم اما شهریه خود را به طور کامل پرداخت کردم و مانده کارت اعتباری من هر ماه کاهش می یابد. تا ماه یازدهم بود که شروع به ارگاسم منظم با دوست دخترم کردم که استرسم از بین رفت.

دو ماه پیش در شغل سه ساله ام ارتقا یافتم. من در مسیر ارتقا for دیگری در این تابستان هستم. من همچنین هفته ای دو شب بارمندی را شروع کرده ام. من در تعطیلات کریسمس یک دوره 40 ساعته آنلاین گذراندم تا صلاحیت شغل سوم را کسب کنم. من هم مجبور شدم یک امتحان بنویسم که خیلی خوب نتیجه گرفتم. هفته گذشته برای کار سوم مصاحبه کردم ، اما وقتی ساعت ها را توصیف کردند ، یادآوری کردم که در مدرسه هستم. آنها پرسیدند که آیا این مشکلی است یا خیر و من گفتم "متأسفانه وجود دارد ، اما وقتی فارغ التحصیل شوم دوباره درخواست می دهم." درست با پایان یافتن این ترم ، من فارغ التحصیل می شوم و همچنین لازم است 3 ماه از شهر را برای اولین کار خود ترک کنم. بنابراین بهتر است صبر کنید. اما نکته این است ... من زندگی را به طور کامل می گذرانم. من هر فرصتی را که زندگی برایم آشکار می کند کنترل می کنم.

اگر بتوانم آنچه را که امسال آموخته ام در یک عبارت خلاصه کنم این است: IS زندگی یک روند کامل نیست! بله ، اولین سال بزرگسالی من بدون P یا M بوده است ، اما من ده ماه از آن را گذراندم و کار نکردم ، به سختی می توانستم هزینه مدرسه را پرداخت کنم ، 4 مورد دیگر را ترک کردم و دو حمله وحشت داشتم. هر کاری که ارزش انجامش را داشته باشد سخت است. هر کاری که ارزش انجام آن را داشته باشد ، شما را به ترک اعتیاد وا می دارد. من امسال موفقیت های زیادی کسب کردم ، اما بارها فکر می کردم همه چیز در اطرافم خراب خواهد شد. تا زمانی که واقعاً آن را محقق نکردم ، هرگز فکر نمی کردم بتوانم این کار را انجام دهم. مهم نیست که یک هفته یا یک ماه به هم ریخته باشد. فقط به روزی که در حال حاضر در آن هستید فکر کنید و آن را تصرف کنید. برای رسیدن به خواسته های خود هر کاری که می توانید انجام دهید. فداکاری کنید.

ارتباط دادن - TrickyTrev - 365 روز

by TrickyTrev