سن 21 - "روند کار می کند" (ED)

26 سپتامبر (داستان من)

من فکر می کنم زمان آن رسیده است تا داستانم را به اشتراک بگذارم و بخشی از گروهی از افرادی که در حال بهبودی هستند، فکر کنم من فقط در مورد بهبودی هستم.

من می خواهم کمی با اعتماد به نفس من به PMO، به طوری که مردم می توانند شباهت ها، و یا نظر و یا هر چیز دیگری پیدا کنید. من پورنوگرافی، از همه جا، در کتابخانه آمدم. والدین لطفا فعالیت کودکان خود را تحت نظارت داشته باشید. من در آنجا مشغول انجام تکالیف بودم زیرا نمی توانستم در خانه تمرکز کنم. من یک خانواده از 8 دارم خانواده تمدید شده نیز بازدید کننده های مکرر هستند. این کار تقریبا غیرممکن است که در خانه کار کند یا صلح و آرامش پیدا کند. همانطور که در کتابخانه بودم، یک پسر که کنار من بود نشسته بود به یک عکس از یک زن با سینه های بزرگ نگاه می کرد. وقتی نگاه کردم، او به شدت از صفحه خارج شد و شروع به خندیدن کرد. من آن را به وضوح به یاد داشته باشید. به عنوان یک حقیقت، من پسر، اتاق، کامپیوتر و زن را به طور مشخص یاد می گیرم. این شیب را به یک اعتیاد آغاز کرد.

من می دانستم که مجبور بودم بیشتر از پورنوگرافی داشته باشم، اما محدودیت های شدید داشتم. کامپیوتر خانواده در اتاق نشیمن بود، و رایانه های عمومی بیش از حد آشکار بود، گرچه به ندرت ذهن معتاد را از بین می برد. در ابتدا، وقتی خانواده ام آنجا نبودند، فقط به کامپیوتر خانواده نگاه می کردم. من در شرایط گوگل جستجو می کنم که شلوغ بود، اما می توان آن را بی گناه تفسیر کرد. من خودم را در حال نوشتن این موضوع خنده می دهم من کلمات مانند خربزه، چربی را نگاه می کنم. من به یاد داشته باشم که می ترسم که والدین / خانواده ام پیدا کنند. این اعتیاد به شدت مورد استفاده قرار گرفت، که من هم اکنون می دانستم که دوپامین را پشت سر بگذارم که در نهایت کافی نبود. من شروع به گشت و گذار در مواد هاردکور بیشتر در رایانه های عمومی و رایانه های رایانه ای.

تصور کنید یک کودک 13 ساله به طور مداوم بیش از شانه اش نگاه می کند، در حالی که نگاه کردن به مواد ناب. من خیلی لاما بودم من مطمئن هستم که بسیاری از مردم متوجه شده اند و چشم بسته شده اند. من تنها کسی نبودم. در آن زمان من هیچ وقت دست و پنجه نرم نکردم من واقعا هیچ وقت دست اندرکاران تا زمانی که من 16 یو بود. این نقطه ای است که من می خواهم آن را انجام دهم زیرا من تا زمانی که من 18 بود، ساخت نهایی سنگ های جامد را انجام دادم. بنابراین، من تعجب می کنم که آیا استمناء یک مشکل واقعی با پورنوگرافی است. اقدام به خودکشی پورنوگرافی بر روی نعوظ من تاثیر نگذاشت، اما من نیز جوان بودم و واقعا نمیتوانستم این مواد هاردکور را ببینم.

در نهایت، من در مورد خودارضایی برای انزال پیدا کردم. من 16 یو بودم من در خانواده بسیار مذهبی زندگی می کنم، بنابراین جنس واقعا هرگز آمد، مگر اینکه آن را در مورد بی عدالتی بود. هر دو والدین من وقتی ازدواج کرده بودند، باکره بودند و سلیاب و شیوه زندگی خالص را بیان می کردند. من آنقدر شنیدم که در آن روزی که من انزال را تحریک می کردم، آن را مانند یک پیشرفت بود. من به یاد داشته باشید که به وضوح نیز هست. آلت تناسلی من احساس آتش گرم و لذت بخش است.

آن را با پورنوگرافی بنویسید و مشکل دارید. برای صبر و حوصله همه صاحب خانواده ام، خیلی صبر می کنم تا به رختخواب بروم. به محض اینکه آنها به رختخواب می آمدند، من در کامپیوتر خودم بودم که به پورنوگرافی روی آورده بود. شروع به احساس زودرس در مورد عادت بسیار زود. من بسیار مذهبی هستم و نمی توانم پورنوگرافی را با اعتقاد مذهبی تطبیق دهم. علاوه بر این، من از داشتن ایمان کامل خانواده ام بهره مند شدم. من هنوز هم به آنها و یا هر کس دیگر، مهم نیست.

بنابراین، من می خواستم به مدت طولانی برای این دلایل را ترک کنم. من می توانم بگویم از زمانی که 15 بودم، اما در مورد آن خیلی جدی نبودم. در آن زمان من دبیرستان بودم. من متعهد شدم و به ترک آن اختصاص دادم، اما من واقعا نمیتوانم آنرا بگذارم. بسیاری از شب ها من به تخت صعود می کردم و نمی توانم خودم را حفظ کنم. من دیگر بهانه می گیرم و می گویم آخرین بار بود، اما روز بعد آن را انجام خواهم داد.

من به دانشگاه رفتم ، و یک لپ تاپ گرفتم. اشتباه ... من هرگز مانند آن زمان معتاد PMO نبودم. این کار تقریباً تحت کنترل شروع شد ، شاید روزی یک بار ، اما به سرعت از کنترل خارج شد. نگاه کردن به آن من هر فرصتی را که بین کلاس ها پیدا کردم PMO می کردم. قبل از خواب ، وقتی بیدار می شدم. نمرات من رنج می برد زندگی اجتماعی من رنج می برد. من می توانم از بسیاری از زنان ، که علائم جذب و تمایل بسیار آشکاری به من می دادند ، نام ببرم که من کاملاً آنها را نادیده گرفتم. من قبلاً منتقل شدم و از نظر روحی چک شدم. زندگی من واقعاً مه آلود بود. لذت بخش است ، اما افراد واقعی ، گفتگوها و روابط بسیاری وجود داشتند که به دلیل این اعتیاد دلم برایشان تنگ شده بود.

سالهاست که می خواستم برای سالها کنار بیایم، و من در پایان سال اول تحصیلم کاملا جدی بودم. من به اندازه کافی از نمرات بد، کمبود زمان، و معنویت من رنج می برد. من سعی کردم و شکست خوردم، سعی کردم و نتوانستم. دوباره و دوباره. اگر پورنوگرافی را تماشا کردم، روزی ام را امتحان کردم. این کار نکرد، من فقط وزنم را از دست دادم سعی کردم روحانی بیشتری داشته باشم که تا حدودی کار کرده بود، اما من تمام عمر خود را انجام داده بودم. بنابراین، من از دست دادن نیست، اما پیشرفت قابل توجهی نداشتم.

در طول این دوره، بکارت من را از دست دادم من تعداد زیادی از زنان را می گیرم، اما من در تفکر سلیبستانه کاملا مذهبی بودم، بنابراین من چندین برخورد کاملا جنسی را کنار گذاشتم. من همیشه طرفدار بوسیدن، سنگ زدن، لمس کردن بودم، اما من اجازه نمی دادم که این کار را تمام کنم. می دانم شما ممکن است بگوئید که چرا همه این پورنوگرافی را تماشا می کنید، و وقتی وضعیت واقعی را ارائه می دهید، آن را پایین می آورید؟ من همیشه فکر میکردم PMO بد بود، اما معتاد شد.

وقتی بکارت من را از دست دادم، من نعوظ داشتم، و من با دختری با کاندوم رابطه جنسی داشتم. واقعا احساس خوبی نداشتم من حقیقتا خسته شدم، من بعد از ده دقیقه، نعوظ را از دست دادم. او سکس را بیشتر دوست داشت، اما انجام شد. دفعه بعد که سعی کردم با یک زن رابطه جنسی داشته باشم فاجعه ای بود. ابتدا نصب کردم، اما قبل از آنکه نفوذ کردم، آن را از دست دادم. استفاده از کاندوم واقعا سخت بود، نه سخت ساختن، و من با کاندوم آشفته بودم. او کم کم ناامید شد. اما، من خواب آلود بود، بنابراین من به رختخواب رفتم. دو یا سه صبح، آن چوب صبح را داشتم. او آن را احساس کرد، و آلت تناسلی من را به او بدون کاندوم گیر کرده بود. من تا به حال نعوظ، بنابراین من ممکن است به خوبی استفاده از این احساسات بود. زن دیگر، من نتوانستم به اندازه کافی نعوظ برای کاندوم استفاده کنم. بنابراین من در کنار یک پیشگیری قرار گرفتم و دوباره. این تصمیم بی پروا به دلیل ED من به وجود آمد.

یک سال گذشت، من در دانشکده یاری کردم کامپیوتر من شکست خورد، احتمالا به خاطر سایت هایی که من از آنها ملاقات می کردم. من گفتم، تا زمانی که عادتم را از دست ندهم، یکی دیگر را پیدا نکردم. من شاید یک هفته رفتم، و سپس دو یا سه بار خوردم. سپس یک هفته دیگر موفق و یکسان بود.

در نهایت، هنگامی که کتاب Cybernetics روانشناسی را مطالعه کردم، در نهایت موفقیتی کوچک داشتم که بسیار مفید بود. شاید هفته 2 تمیز بود. بعد از خوردن دوباره من مغز شما را در مورد پورنو جستجو کردم (YBOP). پس از استفاده از تکنیکهای Cybernetics روانشناختی و خواندن درباره مغز من در YBOP، روزهای 37 را طی کرد. این یک ماه پیش پایان یافت.

همه چیز خوب نیست: من 2 هفته binged کردم. من فیلم های نرم پورنو ، فیلم های لرزاننده غنیمت را که برای داشتن شماره من استفاده کردم ، تماشا کردم. اکنون ، من در هفته 3 تمیز هستم. اما ، من کاملاً در ذهنم شک ندارم که برنده شده ام. حتی اگر یک یا دو روز به عقب برگردم ، می دانم که دوباره به مسیر برمی گردم ... و این تمام.

من سال آخر دانشگاه هستم. من تعداد زیادی زن پیدا می کنم. با همه مردانی که در اینجا مشکل دارند ، فقط با زنان صحبت کنید. اگرچه من هرگز مشکلی با آن نداشتم اما گفتگو و جلب زنان بسیار آسان شده است. من از زمانی که درگیر این عفونت پاکدامنی بودم ، رابطه جنسی نداشته ام ، بنابراین دقیقاً نمی دانم ED من درمان شده است یا خیر. اما ، اگر چوب خود به خودی من نشانه ای است ، من عالی هستم. همچنین ، مدتهاست که برای اولین بار احساس جسمی نسبت به زنان واقعی داشته ام. عجیب است ، اما من اساساً غیرجنسی بودم ، وقتی که در پورنوگرافی بودم. من دنبال زنان رفتم زیرا قرار بود این کار را انجام دهم.

17-22 سپتامبر

من 6 هفته رفتم و هر 4 روز یا حدوداً یک بار عود کردم. مشاهده ، اما هرگز هاردکور ، فقط نرم افزاری. من مدت سه ماه است که هارنو پورنو ندیده ام ، اما پورنو سافتکور را منطقی کردم. در ابتدا بدن من آنقدر مالیات گرفت که نتوانستم نعوظ بگیرم. در حال حاضر ، من در بدترین زمانها تعداد زیادی از من را بدست می آورد. وقتی سرانجام به PMO برگشتم ، از صفر شروع نکردم ، مثل هفته سه شروع کردم. من این را می دانم زیرا وقتی برای اولین بار شروع به کار کردم ، نمی توانستم فقط از راه ماسوپ کردن سخت بگیرم. اما پس از عود ، دیگر به آن حالت آغازین برنگشتم.

من سفر خود را آغاز کردم، زیرا می دانستم که بیشتر از این اعتیاد زندگی می کنم و به طور موقت آن را به من داد. بعد از اینکه PMO آزاد شد یا 2 گذشته را گذراند من متوجه شده ام که چیزهای کوچک در زندگی بزرگ و مهم ترین بخش هستند، مثل مکالمات، مانند اینکه بتوانم زندگی خود را به نحوی درنظر بگیرم، مانند برقراری ارتباط با زنان، یا اینکه منجر به رابطه جنسی یا رابطه جنسی می شود. من در کالج هستم و برای اولین بار از کار لذت می برم.

وقتی درباره مکالمه درباره پورنو صحبت میکنیم، شروع به گفتن مردم می کنم. من به آنها می گویم که آنها مغز خود را بیش از حد تحمل کرده اند و اگر تعویض شوند، تا زمانی که دوباره به هماهنگی برسند، به حالت تعادل خواهند رسید. بعضی از مردم واقعا به آن احتیاج دارند.

با دختران، می گویند هرچه به سر شما می آید. این چیزی است که من به انجام آن عادت کرده ام. اولین چیزی که معمولا خوب است. من در کتابخانه در حال تایپ کردن این موضوع هستم، و من به این دختر تصادفی گفتم که نمی توانم باور کنم که لباس های شلوار را با پیراهن سفید سفید پوشانده بودم. سپس یک گفتگوی چهل دقیقه ای و FBexchange داشتیم. لبخند بزن و بخند. من متخصص و یا هیچ چیز نیستم، اما دختران فقط می خواهند از آن لذت ببرند.

23 سپتامبر

ابتدا می خواهم بگویم که من زن زن نیستم. من به تازگی دچار اعتیاد به PMO و ED شده ام. بنابراین ، البته ، من با بسیاری از زنان خواب نبودم. با این حال ، من همیشه از جنس مخالف بسیار مورد توجه قرار گرفته ام. با این اوصاف ، طی 3 یا 4 هفته گذشته ، من می دانم که من می توانستم با شش یا هفت زن باشم. بعضی از آنها تقریباً هر روز با من پیامک می کنند یا سیگنال ها کاملاً واضح هستند. اگرچه من با هیچ یک از آنها تمام راه را نرفتم ، فقط بوسیدن سبک ، لمس کردن ... احساس می کنم اگر با هر یک از آنها علاوه بر سایر موارد دیگر بخوابم ، به طور جداگانه با هر یک از آنها صادق نیستم.

من خودم را یک خانم خانم نمی نامم ، اما بسیار دوستانه هستم. به خصوص پس از عبور از این اعتیاد PMO ، به نظر می رسد که من همیشه حرف درستی برای گفتن دارم. من در دانشگاه هستم: معلمان مرا دوست دارند ، همکلاسی من را دوست دارند ، مدیران مرا دوست دارند. من همچنین بسیار جذاب هستم. دختران این را زیاد به من می گویند ، گاهی اوقات از آب درآمده است. بنابراین من یک گروه شش یا هفت نفری زن جذاب دارم که می توانم با آنها باشم. نمی دانم واقعاً چه کاری باید انجام دهم. من نمی دانم که آیا باید با هرکدام رابطه جنسی برقرار کنم و ببینم که با چه کسی بهترین ارتباط را دارم. من واقعاً به دلیل PMO احساس یک باکره می کنم. کاریزا؟ فقط 1 نفر از آنها؟ اگر 1 را اشتباه انتخاب کنم چه می کنم؟

درباره عود: متوجه شدم که هرگز منصرف نمی شوم و همیشه فکر کردن در مورد راهکارهایی که باید برای غلبه بر اعتیاد داشته باشم بهترین راه است. هر زمان که دوباره تجربه می کنید ، فقط به راهکارهای خود فکر کنید: مراقبه ، خواندن اهداف خود ، یک ژورنال. ما این اعتیاد بمکد زیرا شما هرگز احساس نمی کنید لیاقت اعتباری دارید. افکار مهم هستند. قسمت PMO مغز شما واقعاً حیله گر است. من به یاد می آورم که در ابتدا ، اگر حتی به PMO فکر می کردم ، آن را به عنوان یک شکست برجسته منطقی می دانستم و به دنبال آن می گردم. این کارشناسی است.

25 سپتامبر

هر روز ، هر ساعت ، هر دقیقه یک پیروزی است. در دراز مدت من فکر می کنم که دور ماندن از این اعتیاد باعث می شود تا با احساسات خود روبرو شوید: "او سکسی و مرد است ... البته او بیش از همه اوست. من اصلاً مثل او نیستم. "

در یک نقطه دیگر شما احتمالا مجبور هستید با ناامنی خود مقابله کنید. اگر میخواهید سکسی و مردانه تر باشید. آنچه در قدرت شماست، انجام دهید به ورزشگاه ضربه بزنید، خودتان تمیز کنید، روی کمربند خود کار کنید. من تمام پاسخ ها را ندارم. اما من همیشه می خواهم عضلانی تر باشم. در حالی که من PMOing بود، من همیشه عذر می خواهم، و خود را در مورد آن آگاه است. نه به شدت، اما به اندازه کافی برای من آن را متوجه، و هنگامی که من PMOing متوقف شد مقابله با آن. حالا، من شرمنده نیستم من به ورزشگاه ضربه زدم چون می خواهم بدنم را کاملا دوست داشته باشم.

راه اندازی مجدد احتمالا یکی از مهمترین کارهایی است که می توانید انجام دهید. PMO به مدرسه من آسیب زد. مشکل آن این است که شما را به PMO یا MO متصل می کند تا شما بتوانید کار کنید. شما فقط به سازمان مجاهدین خلق بیشتر مراجعه می کنید و این حواس پرتی بزرگ است. به طور جدی، من فکر می کنم که ظرفیت مغز را از بین می برد، زیرا ما دائما اصلاح می کنیم.

دو سنت من: من فکر نمی کنم دختران برای جذابیت شاهزاده سقوط کنند. اما فقط به دنبال جذابیت هستند. من خیلی خواهر دارم وقتی با زنان صحبت می کنم، با خواهرانم صحبت می کنم. من همیشه شوخی میکنم و واقعی هستم. همه چیز دیگر به جا می آید

نظرات شما: "اما من می بینم که مردان کمتری دائماً زن می گیرند. من چیزهایی آموخته ام که اکثر مردان حتی در مورد چگونگی رضایت دادن به یک زن حتی نمی دانند و حتی می دانند که چگونه O دارای چندین انزال برای من داشته باشد ، که قطعاً باید در معادله یین یانگ به او کمک کند " دوست او 6 فوت 4 و 250 پوند از کل عضله است. او مانند مردان دیگر به مردان دیگر نگاه می کند. من تصور نمی کنم شما خودشیفتگی هستید ، اما این جمله به نظر می رسد مانند آن است. در مورد ... نیست باید or نباید. همه چیز در مورد اتصال است.

پسر عموی من که یکی از موفق ترین بانوان مردانی است که تا به حال دیده ام دو چیز را به من گفت: یک دختر احساس راحتی می کند و یک دختر احساس خاصی می کند. راحت از گفتگو، جالب بودن و واقعی بودن برخوردار است. ویژه ای است که پس از رسیدن به یک سطح راحتی، انجام کارهای کوچک به شما نشان داده شود.

29 سپتامبر

من واقعاً هرگز علائم ترک را نداشتم. ممکن است یک بار 10 دقیقه توپ آبی داشته باشم. غیر از آن ده دقیقه ، هیچ چیز. اما ED به همان اندازه جذاب است. مرد ، خوشحالم که از پس آن برمی آیم. تو در جای درستی هستی. رابطه جنسی با ED وحشتناک است. این یک نبرد مداوم است و تلاش می کند تا تمام مدت سخت بماند. سخت فکر کردن ، بدون لذت بردن از آن. و باید نگران گفتن دختران به دوستان خود باشید.

11 اکتبر

[حمایت از دیگران] اگر این یک فرایند صاف بود، پس از آنکه ما تصمیم گرفتیم که PMO را کنار بگذاریم، همه می توانند انجام شوند. رکود فقط رکود در مسیر شماست. زندگی در مورد بهبود است، نه برنده شدن و یا از دست دادن. آن را در مورد self-actualization، و شما به خوبی در راه خود را به آن. سقف شما بسیار بزرگتر از آنچه شما آن را در حال حاضر ساخت. به پتانسیل خود برسید که پیروزی است. خواندن در مورد این ناکام فقط موجب شادتر شدن آن خواهد شد.

من می دانم که بیش از سه روز در زمانی که در ابتدا شروع کردم نمی توانم آن را بدون خودارضایی برسانم. سپس ، دیگر از گفتن با خودم ، "من مقدر شده ام تا همیشه برای PMO" متوقف شدم ، و شروع به گفتن با خودم کردم ، "من مقدر شده ام که این اعتیاد را از بین ببرم." هرگز نگرش منفی نداشته باشید و بسیار دورتر از گذشته خواهید شد. اگر این کار را ترک کنید ، فقط باعث می شود که نسبت به وضعیت خود افسردگی بیشتری داشته باشید. بگذارید عود از بین برود.

این بسیار ساده تر می شود و بسیار باارزش است. خوشحالم که مثبت هستی مثلا حتی زمانی که شما از بین برود، بمانید.

[یکی دیگر از مسائل] داستان شما به من یادآوری می کند وقتی که من با یک دختر رفتم، من یک نکته کامل را از آبی بیرون کردم. من نمی دانستم چه باید بکنم من به معنای واقعی کلمه مجبور شدم به اطراف برگردم و به کمربندم تلنگر کنم.

3 نوامبر

[جمع کردن دختران] هنگامی که از یک فرد فکر می کنید، شما در مورد چگونگی احساس مثبت یا منفی خود فکر می کنید. چرا من همیشه شوخی می کنم من فکر می کنم این بهترین رسانه برای ارتباط با افراد، مخصوصا دختران است. من با یک دختر بسیار جذاب صحبت می کنم، مناسب؛ او توپ را بازی می کند فقط یک جواهر، بسیاری از مردان می خواستند و او آنها را هارپون کرد. از او پرسیدم که او از من چه می داند؛ او به من گفت من خنده ام را ساختم

Porn ما را از زیبایی دنیای واقعی و سهولت تعامل حفظ کرده است. کار خود را در حال پیشرفت هر چند. من می دانم که بدانیم چگونه می توانیم دوستی های ماندگار را حفظ کنیم و با مردم همکاری کنیم. آن را به عنوان ساده به عنوان چک کردن آنها را از زمان به زمان. اما قبل از اینکه به آنها فکر نکنم

3 دسامبر

من در اواسط ماه ژوئیه توبیرونیپونن را کشف کردم. این ساده ترین جاده در جهان نیست، اما احتمالا یکی از پرطرفدارترین هاست. گاهی اوقات من در مورد چگونگی رسیدن به من فکر می کنم و واقعا شگفت زده می شوم. من به خاطرات خودم معتادم می خندم من هر روز به پورن نیاز دارم و در برخی مواقع خطرناک به پاریس نگاه می کنم. چندین زن زرق و برق دار را خاموش کرد. این واقعا شما را به یک بازنده تبدیل می کند: همیشه سعی می کنید که تنها باشید و در مورد تعامل مراقبت نکنید. احتمالا بدترین چیز در ذهنم این است که من محبت آمیز نبودم. من بیش از حد مشغول PMO بود برای کمک به دیگران حتی اعضای خانواده.

به هر حال به روز رسانی واقعی این پست این است که من حدود یک هفته قبل رابطه جنسی داشتم. من ED را داشتم اما واقعا می توانم بگویم که من درمان می شوم. من یک دختر را که چندین بار در اتاقم بوده بود بوسیدم، اما هنوز در حال حرکت واقعی نبودم. من قبلا فکر نکردم چون فکر نکردم که پتانسیل بلند مدت داشته باشیم. اما اگر دخترتان در تختتان چندین بار با چراغ خاموش باشد، چیزی اتفاق می افتد. بنابراین، ما بوسیدیم، و لباس شروع می شود. نصب من تمام وقت بدون مشکل بود. خنده دار است زیرا من در این لحظه فکر می کنم فکر می کنم، آن را به عنوان برخی از نقطه نظر نرم. با این حال، هر زمان که من به پایین نگاه کردم، نصب من بود. من هر چند وقت یک بار لزوما چک کردم وقتی نعوظ شما خوب است رابطه جنسی خوب است و نه استرس زا. انزال من هم دیوانه بود او گفت که بیشتر او تا به حال دیده LLS.

در مجموع ، روند کار می کند. ارزشش را دارد. ارزش صبر را دارد. PMOing اتلاف زندگی است. امیدوارم که دیگران به حرف من و فراتر از آن برسند.

خلاصه کوتاه، دسامبر 5

من در اواسط ماه جولای شروع کردم و هفته های 6 را تا اوایل ماه اوت گذراندم. من کاری نکردم؛ هرگز خودم را لمس نکردم فقط آن را هر روز در حال حرکت نگه دارید. من هرگز نشانه های برداشت را احساس نکردم، اما من نیز یک تن از تعاملات اجتماعی دارم. در طول تابستان من یک زندانبان بودم. همه ما با مردم در تمام طول روز، هر روز صحبت می کنیم. خیلی برای زنان واقعی استفاده می شود. من بر روی تلفن من کامپیوتر ندارم یا به اینترنت دسترسی ندارم من هنوز هم نیستم

من چند روز در اواخر ماه اوت عودت می کردم. من هیچ گرایش واقعی سازمان مجاهدین خلق نداشتم و به اسب برگشتم. من یک ماه دیگر رفتم که اولین روز جمعه در ماه اکتبر بود. یک روز دوباره تجدید می شود من تا به حال پاک بوده است، که من را در سراسر 2 ماه هیچ PMO، اما من شمارش روز بیشتر نیست.

من یک برنامه استمناء ندارم من می خواهم با یک زن باقی بمانم یا زندگی خود را ادامه دهم.

ارتباط دادن -  خروج از وبلاگ گروور