سن 22 - (HOCD) 4 ماه NoFap - اضطراب اجتماعی از بین رفته است + تحریک عجیبی از زنان؟

من یک باکره 22 ساله هستم و چهار ماه است که nofap هستم. من الان متوجه این جذابیت عجیب زنان نسبت به خودم شده ام. پشت صحنه کوتاه من - از 12 سالگی بعدازظهر ، از 16 سالگی هاردکور ، رانندگی برای زندگی و رابطه جنسی را از دست داده ام.

هرگز از دختری بیرون نرفت ، ترس از طرد شدن داشت. مقاله ای را در NoFap دیدید و فکر کرد کاملاً و کاملاً مزخرف است ، آن را بعنوان برخی از گا های همجنسگرا رد کرد همچنین مقاله ای درباره چگونگی کمک به خودارضایی به سرطان پروستات بخوانید بنابراین ادامه دادم. سپس احساس بدتر و بدتری پیدا کردم ، اضطراب بیشتر و بیشتر کاهش می یابد. تحریک کم در اطراف زنان مگر اینکه لباس های کم رنگ داشته باشند. احساس گه ، بی انگیزگی می کنم و نمی توانم آن را از بین ببرم. برادر چند ماه پیش خطرات فپ زدن را به من گفت ، سپس مقاله ای را در مورد اینکه پورنو به مغز شما آسیب می رساند بخوانید. از fck من ترسید بنابراین ترک ترکیه سرد را ترک کردم.

روز 1 تحریک شده چیزی تغییر نکرده است همه عکسهای من حذف شده از آیفون و لپ تاپ من.

روز 8 من شروع به احساس کل WHY خیلی بهتر. اضطراب و افسردگی کاهش می یابد، فقط به طور کلی احساس شادی و شادمانی می کند. همچنین تبدیل شدن به شاخی تر

پایان هفته 2 رویاهای واضح. روز بعد از روز از این مرحله شروع شد که رویاهای شدید، پر جنب و جوش و تابشی که من تا به حال در زندگی ام داشته ام. در همان زمان تکان دهنده و ترسناک بود. در این نقطه من هیچ شک و تردیدی نداشتم که هیچ فاف حقیقت بود و قطعا چیزی با مغز همراه با من بود.

هفته 4. کشش هواپیمایی و بیزاری از زنان. این هفته میل جنسی من کاملاً افت کرد و احساس بی جنسی کردم. این یکی از سخت ترین تجربیاتی است که من تاکنون تجربه کرده ام جدا از HOCD که به من کمک کرد تا مراحل جدید را شروع کنم. سپس در این زمان توجه غیر واقعی زنان را شروع کردم. هر کجا که می رفتم ، خانم ها سخت نگاهم می کردند و حتی به من تعارف می کردند ، چیزی که قبلاً هرگز به آن نرسیده بودم. از شکلات بزرگ. من که هنوز اعتماد به نفس پایینی دارم ، این را به دارونما و اعتماد به نفس نسبت دادم ، اما بعد فهمیدم که نمی تواند اینگونه باشد که احساس می کردم گه در یک خط صاف هستم ، و اضطرابم بدتر شده است ، و حتی نگاه و صحبت نکردم به زنان بعضی اوقات زنان با صراحت از جایی به من نزدیک می شدند. دختری که از کنارم رد شد حتی به طرف من دوید و شماره اش را به من داد. برای من خیلی غیر واقعی بود پیش از این هرگز چنین توجهی نداشتم. یک جوجه بور و زرق و برق ماشینش را بیرون آورد و 20 دلار به من تحویل داد و نگاهی فریبنده به من داد اما من خیلی عصبی بودم که نمی توانم به آن عمل کنم. من به صورت آنلاین جستجو کردم تا ببینم کسی چنین پدیده هایی را دارد یا خیر و خوشبختانه تعداد زیادی از افراد مبتلا به اطلاعات راجع به من صحبت کردم اما همچنین بسیاری از افراد گفتند که همه اینها در ذهن / حالت یا دارونما است.

بنابراین من کمی آزمایش کردم با آنچه روده به من می گفت. من متوجه شدم که وقتی شورت بدنسازی می پوشیدم بیشتر مورد توجه قرار گرفتم ، بنابراین تصمیم گرفتم بدون اینکه بوکسورهایی شورت بدنسازی مشکی خود را بپوشند ، به Food Lion بروم. LO و به نظر می رسد ، زنان سیزده ساله بودند که مرا تعقیب می کردند. وقتی به جزیره ناخواسته رفتم ، این زنان سفیدپوست سنی پیرتر اواخر دهه بیست سالگی ، از کنار من رد شدند و به طرف من راه افتادند و مرا صدا کردند عزیزم! سپس او نگاهی به من انداخت تا ببیند آیا چیزی می گویم ، اما بیش از حد متعجب من چیزی نگفتم و آن را رها کردم. سپس وقتی به میان وعده رفتم ، این دو جوجه ناز آسیایی از کنار من رد شدند و بعد از 5 ثانیه یک چرخش کامل انجام دادم و شروع کردم به صحبت کردن به معنای واقعی کلمه در حالی که انتظار داشتم چیزی بگویم. هنوز عصبی بودم که 5 دقیقه بعد برای پرداخت چیزهای خود رفتم ، و درست در زمانی که قصد ترک آن را داشتم به جزیره خودآزمایی من راه یافتند. من واقعاً تحت تعقیب بودم. من از این موضوع تأیید کردم که اتفاق دیگری رخ داده است که پلاسبو یا اعتماد به نفس نیست. من می دانم که این ربطی به احتباس منی دارد. چرا دختران دیگری که تمام زندگی من را نادیده گرفته اند ، ناگهان جذب من می شوند؟ اینطور نیست که من لباس جدید یا چیز دیگری بخرم که همان پیراهن سفید را بپوشم. آنچه دیوانه تر است این است که برخی دختران از فاصله 30 متری متوجه این موضوع می شوند. بعضی اوقات وقتی در خیابانها هستم ، چند دختر به من بوسه می زنند. چه چیزی می تواند این را توضیح دهد من حتی در جهت آنها نگاه نمی کنم ، من حتی مثل همیشه متوجه آنها نمی شوم ، هیچ چیز در مورد رفتار ظاهری من تغییر نکرده است.

هفته 5. انرژی دیوانه. یکی از این روزهای هفته 5 با انرژی وصف ناپذیری غیر قابل توصیف از خواب بیدار شدم. اضطراب صفر مهم نیست چقدر تلاش کردم. دو ساعت مستقیم بالا و پایین پریدم و نمی توانستم جلوی آن را بگیرم خیلی خوشحالم کرد. چنین تضاد بزرگی از خود ضعیف ، خسته و افسرده من وجود دارد. من حتی مجبور شدم جسارت کنم و با یک صندوقدار زن در فروشگاه صحبت کنم و سپس از هیچ جا با ppl تصادفی صحبت کردم احساس خوبی داشت فقط برای این روز ، تمام سفر nofap من ارزش آن را داشت.

هفته 7. در دانشگاه ، این جوجه بور و داغ که در کنار هم نشسته ام ، دو IOI عظیم به من داده اند. هفته ها قبل از nofap او با من صحبت نمی کرد اما اکنون او مرا تنها نخواهد گذاشت. سعی نمی کند به رخ کشیدن ، اما این دامپزشک خوش ذوقی ارتش وجود دارد که در کنار او نشسته ایم و فکر می کنم مطمئناً جذاب تر از من است ، اما او حتی به او هیچ توجهی نمی کند. در حقیقت او کاملا او را نادیده می گیرد و فقط به من سلام می کند ، من تقریباً برای او احساس بدی دارم ، او بسیار جذاب و بامزه است. همچنین چیزی خنده دار دو دختری که دوست من هستند برای مدت دو ماه منطقه من را تنظیم کرده است یکی از آنها تصمیم گرفت شماره خود را به من بدهد. دیگری نه اما به دلایلی بسیار دور از ذهن و مبهوت است. داشتم به فکر ایستادنش برای انتقام گرفتن بودم زنان این نگاه عجیب و غریب را به من می دهند ، انگار که گیج شده اند و وقتی به من نزدیک می شوند بسیار زنانه می شوند. من نیز بیشتر مورد توجه مردان قرار می گیرم. مثل اینکه به نوعی احترام بیشتری کسب کردم. صندوق دار که در شیرمغذی من کار می کند به طور تصادفی تصمیم گرفت امروز خط را برای من باز کند. روز دیگر در بازگشت ، از کنار جمعیتی از سیاهپوستان که به نظر می رسید مثل من قمار بازی می کنند ، عبور کردم ، به جای اینکه بدخواه باشم / مرا کتک بزنند ، گفتند که چه چیزی با ما است. بچه هایی که در کلاس انگلیسی پشت سر من می نشینند ، تعارف می کنند و می گویند من خیلی خوب هستم. که عجیب و غریب است ، من هرگز در کلاس چیزی نمی گویم. من هنوز هم سعی می کنم سرم را به دور این حلقه کنم باورنکردنی بوده است.

ماه 2- سرانجام جرأت یافتم تا به جوجه نزدیک شوم! او از کنار من رد شد و من به خودم گفتم الان یا هرگز نیست بنابراین خیلی بلند او را صدا کردم. بعد به او اشاره کردم که با انگشتانم به طرف من بیاید. در این زمان عصبی شدید در همان احساس سوزش عظیمی احساس کردم که قبلاً هرگز احساس نکردم. چطور کار کردم اما من او را برای مدت 30 ثانیه از روی پایش جارو کردم و شماره او را گرفتم مثل یک غریزه خالص بود. من در عین حال بسیار جذاب اما عصبی بودم اما به بدنم نرسید. بعد از اینکه شماره او را گرفتم ، احساس می کردم خوشبخت ترین مرد جهان هستم. بله من می توانم این کار را انجام دهم من حدس می زنم که در آینده بسیار نزدیک اخراج می شود.

این بدون NoFap هرگز ممکن نبوده است و من می خواهم از تک تک اعضای این هیئت تشکر کنم که مرا به این کار سوق داده است و از آن زمان جهنمی سواری بوده است! بیشتر برای نوشتن اما همین الان خیلی به من بگویید که نظرت چیست! آیا کسی از آنچه من از سر گذرانده ام عبور کرده است؟

ارتباط دادن - 4Months از NOFAP - اضطراب اجتماعی GONE + عصبانیت عجیب و غریب از زنان؟

توسط - 22johnnymace