سن 23 - یک سال: ED درمان شد. صدای عمیق تر بچه های دیگری که به من نگاه می کنند

سالی است که من از آن استقبال کرده ام.

بازتاب در سال گذشته بسیار چشمگیر است. با تشکر از نوشته های گاه به گاه مجله و ارسال به این انجمن، من می توانم رشد و کمبودهای من، آرزوهای من و رفع من را ببینید. مهمتر از همه، این نوع دیدگاه به من شهود می دهد که چه اهدافی را که باید برای آینده تعیین کنم و چگونه خودم را برای رسیدن به آنها آماده کنم.

من امروز در اینجا می نویسم تا با شما در میان بگذارم آنچه تاکنون از این کار بدست آورده ام ، آنچه که از آن نگرفته ام و اهداف سازگار با تجربه من برای آینده چیست.

یک سال پیش

به شما ایده ای از پیشرفت من بدهید، خلاصه که در آن شروع کردم.

من یک سال پیش در سن 22 سالگی استمنا را قطع کردم. من ترک تحصیل در دانشگاه بودم و در خانه پدر و مادرم زندگی می کردم ، برای برخی از مشاغل مشاوره از راه دور وب بصورت نیمه وقت حقوق کمتری دریافت می کردم ، با یک دختر بی بضاعت رابطه خوبی داشتم احساس کسالت و کمبود کلی داشتم. من هفته ای 4 تا 7 بار به پورنو اینترنتی می پردازم و تقریباً نیمی از اوقات رابطه جنسی برقرار می کنم. در رختخواب ، من گاهی اوقات لنگ می شوم و باید متوقف شوم. من واقعاً فکر نمی کردم که این یک مسئله باشد زیرا مدام اتفاق نمی افتاد.

من به NoFap پیوستم نه به این دلیل که فکر می کردم عادت های پورنو من یک مشکل است ، بلکه به این دلیل که احساس می کردم بی جهت ، راکد هستم ، و انگار از وضعیت متوسط ​​خودم راضی هستم. من می دانستم که NoFap گلوله جادویی نخواهد بود وقتی شروع می کنم ، اما به نظر می رسد "اولین قدم" است. من برای حرکت به آنجا نیاز داشتم تا ببینم از آنجا کجا می توانم بروم. هر کاری بهتر از هدر دادن بیست سالگی من در خانه پدر و مادرم با یک کار ناپایدار و یک دختر ناپایدار بود.

آنچه من انجام داده ام

به طور خلاصه و به ترتیب زمانی:

* گواهینامه های مشاوره را ترک کردم و یک کارآموزی واقعی گرفتم. * من از والدینم به شهر رفتم * من دختر فقیر را ریختم و شروع به بازی کردم. * من دوباره به کالج رفتم و پذیرفته شدم * من یک çÇÊ ی هوشمند را دیدم و از او می خواستم. * کارآموزی من یک کار تمام وقت را به من ارائه داد. * من پیشنهاد شغلی را برای بازگشت به کالج، جایی که من اکنون برای پایان دادن به مدرسه خودم را ترک کرده ام.

من این وقایع را به پرهیز از خودارضایی نسبت نمی دهم. هرچند NoFap به کاتالیز آنها کمک کرد - به ویژه موارد مربوط به زنان. در اینجا نگاه عمیق تر است.

تغییرات فیزیولوژیکی عمومی

بهترین راهی که می توانم توصیف کنم آنچه را که خودم به دست آورده ام با قصور نکردن احساس ناراحتی خفیف در معده و قفسه سینه ام (مانند "پروانه ها") این وقتی رشد می کند که من به چیزهایی نرسیده ام ، ابراز وجود نمی کنم ، بدن و ذهن خود را اعمال نمی کنم ، اجتماعی نیستم یا رهبر نیستم. با عرض پوزش اگر این کمی شرقی به نظر می رسد.

قبلاً این احساس را فقط به ندرت احساس می کردم و معمولاً وقتی احساس تهدید یا خجالت می کردم. فکر کردم احساس بدی است من آن را سرکوب می کردم ، فکر می کردم در "جاده بالا" قدم می گذارم. من اطمینان دارم که بی حسی من از یک سال پیش عمدتا به دلیل سرکوب خودکار این احساس بوده است.

بدون جک کردن ، این احساس چنان قوی شد که من نمی توانستم همه آن را با ذهنم سرکوب کنم. بنابراین من نکاتی را که در مورد این subreddit خواندم دنبال کردم: من (ناشیانه) می دویدم ، وزنه برداری می کردم و روی سرگرمی ها تمرکز می کردم. من دوباره شروع به ساختن موسیقی ، نوشتن و پرتاب کردن خودم در آنجا در مهمانی های بیشتر کردم.

جایی در این خط من متوجه شدم که این نقطه است. سرکوب آن احساس راحتی در معده-قفسه سینه احساس ترس دارد. کانون کردن این احساس به آنچه که انتخاب میکنم هیجان انگیز است، توانمندسازی و به من تمرکز می کند.

تغییرات آوازی

در این Subreddit معجزاتی وجود دارد که بسیاری از بچه ها تحریک پذیر وجود دارد. اما تغییر صدای واقعی است.

صدای من نه تنها کمی عمیق تر است ، بلکه با بیان و دقت بیشتری آن را به کار می گیرم. گوش دادن و تمرین برخی از مطالب موجود در Roal Love's Vocal Power به شما کمک کرد. استرس و تنش در بدن من کمتر است ، بنابراین آکوردهای صوتی من آرام تر هستند و می توانند راحت صحبت کنند.

من اخیراً صدایم را برای استفاده قرار داده ام. از من خواسته شد سالانه یک رگاتای بزرگ ، با بیش از 3000 شرکت کننده ، اعلام کنم. انجام دادم و منجر به تعارفات و پیشنهادات اعلامیه پیشنهادی حتی بزرگتر شد. دوست دارم صدا و صحبت هایم را بیشتر توسعه دهم. من در فکر پیوستن به بخش محلی خود از Toastmasters International برای انجام این کار هستم. این چیزی است که اگر NoFap به من اجازه نمی داد این مهارت را ببینم ، دنبال آن نخواهم بود.

*خلاقیت و خودپنداره بودن

من موسیقی خود را پشت سر گذاشتم و هر بار که احساس می کنم این کار را با آلبوم انجام می دهم. من شروع به نوشتن یک وبلاگ در مورد دانشگاهی کردم که محبوبیت (و نویسندگان) را در محوطه دانشگاه به دست آورده است.

دوم اینکه خودم را کمتر حدس می زنم. من فهمیدم که اولین فکر من معمولاً درست است. و وقتی اشتباه است ، می توانم خودم را با فضل اصلاح کنم. یکی از ترفندهایی که من به طور فعال در حال تمرین آن بوده ام ، گفتن یک فکر با صدای بلند به محض داشتن آن است. بدون فکر کردن در مورد گفتن آن ، تصمیم گیری در مورد اینکه آیا می خواهم آن را بگویم ، یا منتظر لحظه ای برای گفتن آن هستم. این ممکن است بر خلاف توصیه رایج "قبل از صحبت کردن فکر کنید" باشد ، اما وقتی این کار را می کنم ، اغلب افرادی را پیدا می کنم که با من موافق هستند. شاید این توصیه فقط برای کسانی باشد که مستعد استفاده از جمله بندی ضعیف هستند.

ارتباط جنسی

من در گزارش شش ماه، من ذکر کردم که مشکل من از گهگاه به نیمه مأموریت از یک بار در هفته به یک بار در ماه یا بیشتر کاهش یافته است. اکنون می توانم بگویم که من هرگز این مشکل را ندارم.

من فقط با دوست دخترم رابطه برقرار می کنم و هنوز هم هیجان انگیز است. من او را برای سه نفری تحت فشار قرار داده ام ، که به طور موقت با آن موافقت کرده است. او قابل فهم است که رزروهایی دارد که امیدوارم آنها را تسکین دهم. من احتمالاً هرگز حتی اگر هنوز در حال تماشای پورنو هستم نمی پرسیدم.

و فقط برای پوشش همه پایگاه ها، آنچه که من در 6 ذکر کردم ماه گذشته معتبر است: استقامت، اشتیاق، توانایی و روحیه شما در بستر از زمان شروع این سفر ده برابر افزایش یافته است.

زنان

من و رفیقم چند آبجو می نوشیدیم و مقداری استخوان t می پختیم. در سکوت ، به او گفتم "من به تو حسودم ، مرد".

"چرا این است؟" او پرسید.

"زیرا شما مجرد هستید. شما می توانید با هر دختری که می توانید جذاب و اغوا کنید رابطه جنسی برقرار کنید. ما در دانشگاه هستیم و همه مزایای لیسانس به شما تعلق می گیرد. "

او پاسخ داد: "بله، اما من از شما حسادت دارم". "شما یک دختر سیگار کشیدنی با شخصیت شگفت انگیز دارید که هر وقت می خواهید، بدون آنکه کاری را انجام دهد، می توانید آن را بکوبید."

پس از لحظه ای تأمل ، بطری های خود را چسبیدیم و به سراغ چیز دیگری رفتیم.

این گفتگو احتمالاً میلیون ها بار پخش شده است ، اما این حکایتی کامل برای معضل من است. مطمئناً ، دوست دخترم شخصیت شگفت انگیزی دارد. او عاشق من است. او پشت من است و هنگامی که من پایین هستم (یا غیر این) همیشه آنجا است. بعلاوه ، دوست من در مورد ظاهر او دروغ نمی گفت. من انرژی و رانندگی را برای او فراهم کردم که NoFap به من کمک کرد.

شاید این یک وضعیت عامیانه همیشه محرمانه است. اما من دلمشغولی برای دیدار از دختران جدید و غافلگیری از آنها را نداشتم که نزدیک به آغاز NoFap بودم. خیلی زیاد که من دختران دیگر را تا آنجا که می توانم بدون اینکه دوست دخترم را دوست داشته باشم یا حسادت کنم، لرزان کنم. هنوز هم همینطور نیست. باور نکنید یا نه، من در واقع از دست دادن عدم دسترسی به جنس برای چهار روز و یا بیشتر.

احساس می کنم خیلی زود باید تصمیم بگیرم: یا کارها را با این دختر شگفت انگیز به پایان می رسانم زیرا جوان هستم و ناامیدانه می خواهم شدت مردی کاملاً آزاد بودن را احساس کنم. یا اینکه تعهد بزرگتری به او می دهم ، در زندگی ام یک زمینه محبت آمیز پایدار خواهم داشت و همیشه تعجب می کنم که آیا حل و فصل می شوم؟

NoFap کمک کرده است که روابط مناسبی را برقرار کند، اما من همچنان به دنبال گزینه های دیگر هستم.

مردان

برای اولین بار متوجه شده ام که بچه های دیگر به من نگاه می کنند و مراقب کارهایی هستند که من برای راهنمایی انجام می دهم. این باعث شده است که در تیم ورزشی در دانشگاه نقش رهبری داشته باشم. این فشار اضافی است ، اما تحریک رفاقت در دیگران است که ارزش آن را دارد. من بیشتر از نظر ظاهری متمرکز هستم ، که اعتماد به نفس را ایجاد می کند. من راحت تر می توانم با دیگران ارتباط برقرار کنم و رابطه دوستانه برقرار کنم. فقط موضوع تمایل به انجام این کار است ، که اکنون بیشتر از آن دارم.

آینده

NoFap برای اقامت در اینجا است. انجمن و استمناء خارج هستند من دوست دارم که من در حال حاضر بسیار بهتر از آن که من یک سال پیش بود. من می خواهم خودم را در تمام جنبه های زندگی خود ادامه دهم.

من پس از شروع NoFap تمام اهدافی را که برای خودم تعیین کردم برآورده نکردم.

من در طول دوره کارآموزی "در شرکت خود نیرو نگرفتم ، اما تأثیر خوبی بر جای گذاشتم و چندین پروژه بزرگ را انجام دادم.

من "از زندگی در شهر نهایت استفاده را نکردم" ، اما به شهر نقل مکان کردم ، زندگی شبانه را جستجو کردم و دوستانی پیدا کردم.

من اطرافیان عظیمی که در نظر داشتم را نساختم ، اما حلقه اجتماعی خود را گسترش دادم و ارتباط برقرار کردم.

من به ذهن روشنی مانند ذن نرسیدم ، اما به طور کلی هدفمندتر و قاطع ترم.

در سال دیگر، امیدوارم به رشد شخصی من نگاهی بیندازد و دوباره پیشرفت های چشمگیر را ببیند. NoFap به وضوح بخشی از یک زندگی متعادل و تحقق یافته است.

ممکن است من به نیروی تسخیر ناپذیری که انتظار داشتم تبدیل نشده باشم ، اما از بسیاری جهات به تدریج و به طور واضح خودم را بهبود بخشیده ام.

این است که همیشه انجام دهید.

ارتباط دادن - یک سال گزارش

by ArdentDrive