سن 24 - (ED) سفر شگفت انگیز ، گرچه عقب نشینی شدید

من در روز 101 هستم. من از 2004 سالگی به دلیل تنهایی شروع به تماشای فیلم های پورنو کردم. در آن زمان احساس تنهایی و ناخوشایند اجتماعی کردم. با اعتماد به نفس من در مدرسه و تحت محاصره "دوستان" در مدرسه و محاصره شدن توسط دختران زیبایی که شروع به رابطه جنسی می کردند ، رو به زوال رفت و شروع به تماشای پورنو به عنوان یک راه تنبل برای فرار از واقعیت کردم.

من هیچ گاه اخلاقی از آنچه که انجام می دادم نداشتم. این فقط چیزی بود که باعث شد من احساس خوبی داشته باشم. من به طور معمول هر روز از این نقطه تماشا می کنم / خاموش کردن به 2 یا 3 پورنو.

قبل از اینکه من شروع به تماشای پورنو کردم، فانتزی زنده ای برای گرفتن دختران واقعی داشتم. در طول یک سال، این فانتزی ها همراه با تمایل به خواندن خودم در آنجا برای گرفتن دختران واقعی ناپدید شدند.

اثرات تدریجی و آهسته اما رخ داده است. در 2004، من در پایان سال امتحانات 10 جایزۀ بالا را در دبیرستان دریافت کردم. تا اواسط 2005، به سختی چیزی را فراموش کردم. غلظت من کاهش یافته است، جامعه شناسی کاهش یافته و من احساس ناخوشایند. دوستان من شروع به درمان من بدتر کرده اند، و با اعتماد به نفس پایین، من احساس نیاز به آنها را تحت تاثیر قرار داده و مناسب است.

من به سختی سال آخر دبیرستان را پشت سر گذاشتم و با پدر و مادری ناامید و گیج ، در سال 2007 به جای دانشگاه در یک دوره کالج جزئی ثبت نام کردم. نمی توانم انگیزه پیدا کنم زیرا نمی توانستم به وضوح فکر کنم. در همین زمان بود که معتقدم دچار افسردگی شدم. هر روز صبح من بیدار می شوم و با زندگی اجتماعی کمی ، با دیدن پورنو ، خواسته هایم را برطرف می کنم. دائماً در حالت سرگیجه و گیجی خفیف ، دختران واقعی می خواستم ، اما زندگی من به هم ریخته بود و نمی دانستم چرا همیشه احساس مریضی و گیجی می کنم.

در سال 2008 من کنترل زندگی خود را شروع کردم ، اگرچه علت آن را نمی دانستم. با ناراحتی از افت تحصیلی ام ، اطمینان حاصل کردم که هر روز فارغ از بیماری که دارم ، درس می خوانم. فهمیدم که اگر زیاد ورزش کنم می توانم بسیاری از علائم را کاهش دهم. در پایان سال همه موضوعات اختصاصی خود را پشت سر گذاشتم و 20 کیلوگرم عضله اضافه کردم.

اما شک و تردید باقی ماند من هنوز هم روزهای تحریک پذیری شدید داشتم و اکنون به دنبال آن هستم، زیرا تناسب اندام من بهبود می یابد و من هم از آن استفاده می کنم. پس از آسیب در ارتباط با فرآورده های سنگین، من باید وزن را متوقف کنم. علائم قبلی من به قدرت کامل رسید.

در اواخر سال 2009 ، من برای اولین بار فرصتی پیدا کردم که بکارت خود را از دست بدهم. من 21 ساله بودم و او دوستی بود که نمی توانست بفهمد چرا آن را گم نکرده ام. در این زمان بود که فهمیدم ناتوان هستم. من که ویران شده ام اما آن را به یک تجربه بد تبدیل کردم ، ادامه دادم. بعداً متوجه می شوم که همیشه ناتوان نیستم ، اما در مواردی که رابطه جنسی برقرار می کردم ، هیچ احساسی نداشتم. دیک من احساس می کرد اگر تمام شب روی آن می خوابیدی بازوی تو احساس می کند. برای آن آسان بود که قدرت خود را کاملا از دست بدهد.

با اعتقاد به اینکه من یک مشکل اساسی اعتماد به نفس دارم و از احساس بیش از حد موش مانند یک مرد ناامید شدم ، در سال 2009 به ارتش پیوستم و به آموزش مقدماتی اعزام شدم. بعد از 6 روز سراشیبی شروع شد. من مطمئناً به محيطي كه خودم را در آن قرار داده بودم عادت نداشتم اما علائمي را كه هيچ كس در اطرافم نبود ، شروع كرد. دستانم شروع به لرزیدن کرد ، مانند علائمی به آنفلوانزا مبتلا شدم و خیلی راحتتر از حالت طبیعی خسته شدم. من بی خوابی پیدا کردم و مغزم درست کند شد تا اینکه احساس کردم یک سطح بالاتر دوباره شروع شده است. من شروع به انجام کارهای احمقانه و ناشیانه و به دنبال آن حملات وحشت کردم. بیش از هر چیز دیگری ، دیک من برای اولین بار پس از سالها بسیار حساس و بسیار آزار دهنده بود. من نمی توانم هیچ كدام را توضیح دهم و پزشكان آنجا نیز نمی توانند. (من در مورد دیک خود به آنها نگفتم) متأسفانه ، من علائم ترک را داشتم و احتمالاً در بدترین مکان برای دریافت آنها وجود داشت. فرماندهان من فکر می کردند من یک گربه هستم و من را به سختی تحت فشار قرار دادند تا بهترین ها را در من به وجود آورند. این غیرممکن بود و من شروع به شکستن جسمی و روحی کردم. پزشکان می دانستند که من هیچ ماده ای ندارم ، استرس شدید من را تشخیص دادند و من را به خانه ناکام فرستادند.

وقتی سوار هواپیما شدم به خانه فکر کردم که چه اتفاقی افتاده است. من می دانستم که مشکلی برایم پیش آمده است. آیا این پورنو ، استمنا ، عدم اعتماد به نفس و جامعه پذیری بود؟ یکی از آنها؟ کمی از همه چیز؟ آیا من به طور طبیعی ضعیف بودم؟ من نمی دانستم

در تلاش برای یک تاکتیک دیگر، من یک مدرک در یک دانشگاه در 2010 وارد کردم. دوباره شروع به ورزش كردم و پورنوگرافی را به طور کامل حذف كردم. نمی دانستم که دیگر چه عادتی را احساس کردم، اعتقاد داشتم که داشتن گرایش مستمر وضعیت طبیعی هر مرد است. برای برآورده شدن آنها، من فقط به فانتزی یا تصاویری که به طور روزانه بود، تمرکز کردم.

در طول سال 2011 ، من هنوز نسبتاً ناتوان بودم اما بر روی مطالعات تمرکز داشتم. من مشکلاتم را نادیده گرفتم ، اما تلاش بسیار بیشتری برای اجتماعی بودن کردم. من حتی در دانشگاه در دانشگاه نقل مکان کردم. حالم بهتر نشد. در سال 2012 ، فقط هفته ای یک یا دو بار خودارضایی ، فقط تصمیم گرفتم که مسئله اعتماد به نفس باشد و برای دیدار و جذب زنان به انجمن هنرمندان پیوستم. به این ترتیب یا راه دیگر می خواستم بفهمم آیا می توان اعتماد به نفس و ناتوانی من را بهبود بخشید. اواخر سال 2012 بود ، من تقریباً همزمان 3 چیز را کشف کردم:

* "آزمایش عالی پورنو" گری ویلسون (TEDx) در یوتیوب - من به فضا خیره شدم و پس از مشاهده آن مدتی نمی توانستم صحبت کنم.

* مشکلات فیزیکی از طریق ویاگرا برطرف نمی شود - بسته 1 گفت و من 3 را گرفتم. هیچ اتفاقی نیفتاد.

* غم و اندوه، سردرگمی، ناتوانی جنسی، فقدان اجتماعی بودن، انگیزش در پایه ی آن، یک اعتیاد به مواد مخدر بوده است. من به عنوان یک کودک ناراحت شدم، زیرا من خجالتی و بی اعتماد بودم. ناتوانی جنسی و اجتماعی بودن کم از یک اعتیاد به مواد مخدر من در آنجا نگهداری می شود.

پس از بسیاری از عود، 20 2013th نوامبر، من موفق ترین تلاش را برای تاریخ آغاز کردم. من اعتقاد دارم که من در حال حاضر از بسیاری از اثرات مخرب اعتیاد به پورنو درمان می شود.

  • روز 26 - دو بار لبه دار
  • روز 28 دو بار لبه دار می شود
  • روز 66 - رویای مرطوب ، اولین بار در 9-10 سال گذشته
  • روز 72 - رویای مرطوب
  • روز 86 مرطوب رویای
  • روز 89 مرطوب رویای
  • روز 89 لبه دو بار
  • روز 90 تا به حال رابطه جنسی با احساس
  • روز 93 استمناء به ارگاسم تنها از احساس
  • روز 95 مرطوب رویای

اگر من اکنون رابطه جنسی داشته باشم موفق خواهم شد. هنوز وجود دارد، اما هیچ چیز مانند من بود. غضبتی رفته است و احساس می کنم انرژی بیشتری دارم و می توانم بیدار شوم. زنان خیلی بهتر هستند. من احساس می کنم بیشتر از من در مدت زمان طولانی است.

من زمان را برای نوشتن این زمان گذاشتم تا دیگران، که ممکن است در داستان من کمی خود را شناسایی کنند، ممکن است زمان بیشتری را پیدا کنند تا منابع واقعی ترس آنها را کشف کنند. اگر هرگز پیدا نشد mybrainonporn.com، من هنوز همان فردی هستم که خیلی طولانی شده بودم.

ارتباط دادن -

by بروفردولد