سن 27 سالگی - ED درمان می شود: تولید بیشتری دارد و انرژی بیشتری دارد

چرا من اینجا هستم: من شروع به رفتن به مدرسه کاتولیک کردم ، با پدر و مادری که در مورد رابطه جنسی با من صحبت نمی کردند. این روش خوبی برای تربیت فرزند شما نیست. من در اصل مانده بودم که خودم بفهمم (جدا از هر چیزی که مدرسه به من غذا می داد) ، و من خیلی خوب کار نکردم! من اولین بار پورن را در حوالی 11 سالگی و به طور کاملاً تصادفی کشف کردم. داشتم در خانه دوستانم قدم می زدم که یک کارت تجارت همبازی در خیابان پیدا کردم. این اولین احساس برانگیختگی جنسی من بود ، باورنکردنی است که چقدر احساس را بخاطر می آورم (نه چندان تصویر). من خودارضایی نکردم چون نمی دانستم این چیست.

سریع 2 سال جلو رفت و من خودارضایی را کشف کردم ، این باورنکردنی بود! مانند شیشه کوکی شخصی خودم ، من شروع به انجام آن به طور مداوم نکردم. حدود یک سال دیگر گذشت و من و دوستانم شروع به کشف مجلات کثیف کردیم و علناً در مورد فپ کردن صحبت کردیم (چه چیز کوچکی که می دانستیم). PMO به سرعت به یک چیز روزمره تبدیل شد ، من حتی نمی فهمیدم چه اتفاقی می افتد.

سالهای دبیرستان و دانشگاه: ما می دانیم که fapping اکنون با ما چه می کند ، اما در آن زمان دلیلی نداشت که هر وقت دلم خواست (1-5 بار در روز) قدم نزنم. این مسئله باعث بروز مشکلاتی شد ، من هرگز به این نتیجه نرسیدم که واقعاً سعی در برقراری ارتباط با دختران داشته باشم ، حتی اگر هنوز آنها را جذب خود کرده ام. من اضطراب اجتماعی داشتم ، ساکت بودم ، همیشه خسته بودم (هوم؟) ، و در هر چیزی 2 بار نمی دادم! من معتقدم که اگر از PMO ، به لحاظ ورزشی و با کارهای مدرسه دور باشم ، می توانستم به چیزهای شگفت انگیزی دست پیدا کنم.

91 روز پیش: من الان 27 ساله ام بله ، همه ما باید از روز 1 شروع کنیم. صادقانه می گویم کاش از این طریق یک ژورنال نگهداری می کردم ، اما هنوز تقریباً همه چیز را به خاطر دارم. من خودم سعی کرده بودم PMO را ترک کنم ، اما بیش از چند روز هرگز موفق نشدم (در واقع یک بار آن را 3 هفته کردم ، یک معجزه واقعی).

هفته 1: برای من این سخت ترین بود ، رسیدن به روز 8 برای من سخت تر از روزهای 15 تا 90 بود. شب ها مکیده ، دراز کشیده در رختخواب با مغز عقب خود را در تلاش برای فریب شما را از بین بردن. خوشبختانه من کاملاً آگاه بودم که پس از آخرین عود خود احساس احساس لجن کرده ام و آن را درگیرم کرده است ... من نمی خواستم هرگز چنین احساسی داشته باشم. من شروع به مشاهده انرژی بیشتر کردم ، پوست من بهتر به نظر می رسید ، چشم ها روشن تر ، صدا عمیق تر ، و آکنه های خفیف نیز پاک می شوند.

هفته 2: اوضاع کمی راحت تر شد ، من تستوسترون خود را افزایش دادم ، و احساس اعتماد به نفس بسیار بیشتری داشتم. من کم کم احساس شرمندگی خودم را نسبت به PMOing کم می کردم (شما می توانید تقریباً احساس شرمندگی بچه ها کنید ، من می دانم که زنان می توانند ... آنها آن را خزنده می نامند). من روزانه دوش آب سرد و گرم می خورم ، آنها یکی از کلیدهای موفقیت من بودند. چیزی مانند پاشیدن آب سرد روی گلوله های شما برای از بین بردن میل شما نیست.

هفته 3-4: بنابراین اکنون زمانی است که شروع به بازگشت به واقعیت کردم ، داشتم به خود جدیدم عادت می کردم. اینجاست که باید مراقب خود باشید ، زیرا می توانید فکر کنید که کنترل را در دست دارید ... اما تنها چیزی که طول می کشد یک لحظه ضعف است. من با یک خانم خوب آشنا شدم (متشکرم NoFaplol) و من واقعاً امیدوار بودم که بیش از ED باشم ... اما لعنت به آن دیک من فقط همکاری نمی کرد. او کاملاً فهمیده بود ، سرانجام من چند ثانیه قبل از آن که گله کنم ، هر کاری کردم. این اولین باری بود که از PIV می آمدم (آخرین دوست دخترم 7 سال پیش بسیار سکسی بود و من ED را با او تجربه کردم ، خجالت کشیدم و دیگر هرگز سعی نکردم).

ماه 2: من در این مدت فقط یک بار آن دختر را دیدم و موفقیت بسیار خفیفی داشتم ، اما اوضاع بهتر می شد. در این مرحله من بسیار سازنده تر شدم. چهره من اکنون دوباره به نظر می رسد ، عالی است. من انرژی بی حد و حصر دارم و آن را به زندگی خود منتقل می کنم. نکته اینجاست: من اکنون عادی شده ام ، این عادی جدید من است. به اندازه هفته 2 جدید و هیجان انگیز نیست ، بنابراین باید آن را در ذهنم نگه دارم که دیگر نمی توانم برگردم. من اولین خواب مرطوب خود را تجربه کردم ، چه تسکینی بود. من در اکثر موقعیت ها ، به خصوص در مورد زنان ، بسیار احساس اعتماد به نفس می کنم (یادتان باشد که قبلاً اضطراب داشتم). من احساس عجیب غرور می کنم؟

ماه 3: در این مرحله ساحل شوید ، چیزی را که کسی فکر می کند یا می گوید ، ندهید. من در واقع در مورد Nofap نزد چند دوست نه چندان نزدیک (یکی با دهان بزرگ) رفتم. من می دانستم که چند نفر از آنها به NoFap احتیاج دارند ، مطمئن نیستم که آیا آنها این کار را انجام داده اند ... اما هر دو تحت تأثیر قرار گرفتند. من احساس زنده بودن بیشتری می کنم و آگاهی من گسترش یافته است ... اما در اعماق وجودم می دانم که چیزهای بیشتری برای کار وجود دارد. من می فهمم که زندگی ساکن نیست ، شما در روز 90 خواهید بود و سپس در روز 91 خواهید بود.

90 Day: امروز دیدم دختره ، چیزی نیست؟ مرد ، من مشکلی نداشتم ، می توانستم دیک خود را سخت بگیرم بدون اینکه مجبور باشم در آن کار کنم ... این خیلی راحت است. ما چند بار فاک کردیم و من آن را به عنوان یک پیروزی بزرگ مشخص کردم. من به خودم افتخار می کنم که 90 روز کار کردم ، به عقب نگاه کردم تعجب کردم.

91 Day: خوب پس اینطور است ، من Nofap و Reddit را به مدت 90 روز ترک می کنم. این یک آزمایش قدرت اراده است ، من برای گزارش دیگری در جاده باز خواهم گشت. من قصد دارم بسیاری از چیزهای زندگی خود را تغییر دهم ، و در حال گشت و گذار در شبکه هستم. می توانم ببینم که الان از زندگی بیرون نبودم ، در ذهنم کاملاً واضح است. من یک فرد متولد شده هستم ، اما هنوز در واقعیتی هستم که من قدیمی هستم.

اگر کسی س questionsالی داشت ، یکی دو روز دیگر دور می زنم.

ارتباط دادن - 90 روز - نگاهی به گذشته

by ActionJaxsun