سن 31 سالگی - 100 روزه - نعوظ سالم و آگاهانه تر و اجتماعی تر

من آن را به 100 روز ساخته شده، و در اولین تلاش من. شروع کردم بعد از آن که من تا به حال Ted Talk را تجربه کرده بودم: Experiment on Great Porn در یوتیوب و فورا از آنچه من برای مدت طولانی برای خودم انجام دادم ناراحت شدم. مهمتر از همه، من به شدت الهام بخش تغییراتی بود که زندگی من را بهتر می کرد.

روز بعد، نوامبر 3rd، 2013 من بوقلمون سردم را شروع کردم و هرگز نگاه نکردم.

من نویسنده ی بزرگ نیستم، اما امیدوارم بتوانم چند نکته را در مورد اینکه چگونه بعد از ماه های 3 هیچ PMO احساس می کنم، نادیده بگیرم. من بیشتر و بیشتر از همه آگاه هستم. من این را برای زنان بیشتر در چشم نگاه می کنم، و حدس می زنم که من بالاخره متوجه شدم که این زنان به من توجه می کنند. حالا فقط فکر میکنم که چقدر فرصت هایی را در آینده خواهم داشت، اکنون که از راه خودم بیرون آمده ام. خجالت و ناامنی می تواند دشوار باشد که ببیند چه چیزی در اطراف شما اتفاق می افتد و من فکر می کنم که پورنو چالش های اجتماعی کمتری را که من پیش روی آن قرار داشتم، افزایش دادم.

من همچنین احساس سلامتی بسیار بیشتری دارم ... آنجا. من هر روز صبح با نعوظ قوی بیدار می شوم. احساس می کنم وقتی در سنین نوجوانی و اوایل 20 سالگی بودم (31 سال دارم) احساس کردم. اعتماد به نفس اینکه من می توانم از این چیز استفاده کنم و به خوبی از آن استفاده کنم وجود دارد ، من فقط به اولین آزمودنی ام احتیاج دارم ، هاها. من بیرون رفته ام و با افراد و زنان بیشتری ملاقات کرده ام. برای ماه نوامبر و دسامبر تصمیم گرفتم در آنجا بمانم و "شفا" بدهم ، همچنین لازم بود که پس انداز کنم ، بنابراین ژانویه اولین ماه من است که بیرون رفتم و معاشرت کردم. من فرصت هایی داشته ام ، این آخر هفته چند مورد داشته ام ، اما همیشه کمی انتخاب کرده ام و بنابراین هنوز بزرگ نگاشته ام. این آخر هفته من به وگاس می روم ، بنابراین فکر می کنم شاید این تغییر کند :).

وقتی شروع کردم چند مورد اتفاق افتاد که احساس می کنم باید آن را اضافه کنم. ابتدا لپ تاپ خود را از اتاق خواب دور نگه داشتم و کل مجموعه خود را از روی رایانه پاک کردم. سپس ، خانه ما مورد سرقت قرار گرفت و لپ تاپ من به سرقت رفت (برکت در لباس مبدل؟ هاها) و من یک مورد جدید خریداری نکرده ام. بنابراین این کار کمی راحت تر شد ، حتی اگر هنوز آیفون دارم. هفته اول سخت ترین هفته بود! اما بعد از آن راحت تر شد. الان تقریباً همان احساسی را دارم که یک ماه پیش داشتم. من هنوز هم تمایل به PMO دارم ، در واقع از روزهای دور و از ناكجاآباد به صحنه ای از یكی از فیلمهای مورد علاقه خود فکر كردم كه من فقط روی نیمكت نشسته بودم و با هم اتاقی هایم المپیك را تماشا می كردم. من فکر می کنم بخشی از این دانستن این است که من نمی توانم کاری انجام دهم ، و بنابراین "چیزی" است که فکر می کنم.

فکر کردم بعد از 100 روز اشتیاق به PMO بیش از هفته های ابتدایی من فروکش کرده است ، اما هنوز هم احساس زنده بودن بسیار زیاد است. شاید همیشه باشد ، یا حداقل تا زمانی که من مرتباً از رابطه جنسی لذت ببرم. اما من با آن مشکلی ندارم ، کار سختی است اما از پس آن برمی آیم و تمرکز مرا تغییر نخواهد داد. PMO-off برای مغز شما و به طور کلی برای زندگی شما کاملاً بد است. این درک به من انگیزه می دهد تا PMO نکنم. بازگشت به آنچه که من بودم ترسناک تر از تصور این است که دیگر هرگز از پورنو لذت نبرم. من می خواهم بهترین زندگی را که می توانم داشته باشم ، ما فقط یک زندگی داریم و بنابراین در این زندگی کاری نمی کنم که تأثیر منفی در رسیدن به اهدافم داشته باشد. هدف از ملاقات با یک زن باور نکردنی و عاشق شدن.

من چندین خواب دیده ام (بعضی از کابوس ها) که سعی می کنم از دیدن پورنو خودداری کنم. گاهی خودداری می کنم ، گاهی نمی کنم. و بعد بیدار می شوم و از ستاره های خوش شانسم تشکر می کنم که این فقط یک رویا بود. به نظر می رسد هنگام خواب نبردی در ذهنم پیش می آید ، جایی که هر چیز جنسی موضوعی است که نباید به آن فکر کنم. امیدوارم به زودی بتوانم رابطه جنسی با یک زن واقعی و پورنو را در رویاهایم جدا کنم. من می دانم که چه موقع رویا عادی است ، زیرا آنهایی که من می بینم بسیار شبیه پورنو و مضحک با چندین زن هستند. که قبلا چیزهای مورد علاقه من بود.

یکی از بهترین قسمت هایی این است که می دانم که من قدرت اراده قوی دارم که همیشه می دانستم. من همیشه تعجب می کردم که آیا من یک اعتیاد داشتم (هرگز آن را نداشتم)، آیا می توانم منعکس و بهبود یابد. احساس می کنم که می توانم بدانم.

من برای آینده هیجان زده هستم، احساس می کنم همانطور که خودم ابزارهایی را برای موفقیت آموخته ام.

PS خیلی ممنون از همه کسانی که تجربیات خود را در اینجا بنویسید. وقتی که من لحظات مبارزه ای را دارم، من به اینجا می آیم و افکار دیگران را می خوانم و به شدت کمک می کند. دانستن اینکه چگونه افراد دیگر احساس اعتماد به نفس خود را می کنند، امیدوار به آینده هستند. این جامعه الهام بخش است. ما همه تلاش می کنیم خودمان را بهبود بخشیم و این چیزی است که به آن افتخار می کنیم.

ارتباط دادن - 100 روز ، چه احساسی دارم و چه آموخته ام

by 3nov13MP