سن 40 - اضطراب اجتماعی به یک نیاز سالم برای یک شرکت تبدیل شده است ، ذهن من روشن است.

• من P یا هیچ چیز خسته کننده ای را تماشا نکرده ام و برای هفته های 9 خودارضایی نکرده ام ، هارد دیسک من از جمله سیستم و تلفن من کاملاً تمیز و همچنین ذهن من است.

• دختران بیشتر و بیشتر مرا بررسی می کنند ، بسیاری از درخشش ها و لبخندهای تازه در هوا ، یک دختر خوب از یک محله با سلام و احوالپرسی من را فریاد زد آخرین بار که من وارد خانه ام شدم ، اتفاقی که قبلاً هرگز نیفتاده بود.

• برای اولین بار دیده می شود که من یک پسر هستم که به ورزشگاه می روم ، دو تن از همکارانم از من سؤال کردند که چند بار ورزش می کنم (هفته ای 3 بار) ، یکی از دوستان از من درخواست دریافت پروتئین برای او کردم.

• اضطراب اجتماعی به یک نیاز سالم برای یک شرکت تبدیل شده است ، من بیشتر اجتماعی هستم و در بین افراد احساس بهتر و بهتری می کنم ، مکالمات با سهولت پیش می روند و می توانم سرگرم کننده باشم.

• تمام جزئیات خانه من تمیز و مرتب است ، هوا بوی خوبی دارد ، تازه تمیز کردن عمیق را به پایان رسانده است.

• میوه های تازه روی میز من و برخی از مواد سالم در یخچال من وجود دارد.

• چه احساسی دارم؟ ابرقدرت؟ احساس می کنم عادی است! اگرچه من هنوز یادداشت هایی راجع به آنچه می خواهم انجام دهم یا خریداری می کنم ، عملاً دیگر به آنها احتیاج ندارم. ذهن من روشن است و به خوبی کار می کند و تقریباً می توانم همه چیزهایی را که می خواهم یا باید در زمان واقعی انجام دهم به خاطر بسپارم.

• حتی اگر هنوز خوب نیستم و مسیری طولانی وجود دارد که باید قبل از من پیش بروم ، اما تفاوت بین خرابی که هفته ها 9 داشتم و حال من است قابل توصیف است.

• توصیه من؟ کنار گذاشتن پورنو و زندگی راهی شاد تر به شما نشان می دهد. پورنو اینترنتی بدترین و موذی ترین دارویی است که تا کنون اختراع شده است و دسترسی به آن بسیار آسان است ، بسیار جذاب برای اینکه مبتنی بر غریزه طبیعی ما باشد. آن را بدانید و از خود محافظت کنید. در غیر این صورت شما فقط قایق هستید که با قدرت و شرایط غیرقابل کنترل "خارج" و بدون کوچکترین حدس در مورد اینکه می توانید چه کسی باشید و چه قدرتی می توانید در اختیار داشته باشید ، از آنجا دور می کنید. اما به یاد داشته باشید ، این یک سفر طولانی است ، پیشرفت بسیار کند است و ممکن است روزهای بسیار بدی رخ دهد.

• قوی باش!

ارتباط دادن - هفته 9 زیر کمربند من

by یک بار برای همیشه