40 سالگی - متاهل: رابطه جنسی با همسرم شدیدتر و خاص تر شد.

من در چهل سالگی هستم و از دوران نوجوانی از پورن استفاده می کردم. من خودم را معتاد نمی دانم اما فکر می کنم در این سالها وقت من را صرف پورنو کرده ام. اجتناب از این روزها بسیار دشوارتر است. من واقعاً ترحم می کنم جوانانی که با اینترنت پرسرعت رشد می کنند.

پورنو "روز به عقب" بود اما گرفتن آن کاملا خجالت آور بود بنابراین من بیشتر از این زحمت نمی کشیدم.

به هر حال ، من تازه از پورنو خسته شده ام و بعضی از آنها ناراحت هستند که هر مکانی در زندگی من دارد. من همیشه می توانم کاری بهتر از PMO پیدا کنم!

سفر من

من در مورد nofap از طریق "The Great Porn Experiment" TED صحبت کردم مانند بسیاری از اینجا. این باعث شد که بفهمم از کل روال PMO چقدر خسته ام.

روز 0-30

چند هفته اول برای اینکه حقیقت را به شما بگویم خیالی آسوده بود زیرا من از PMO بسیار بیمار و خسته شده بودم! بعد از آن چیزی که اکثر شما "خط صاف" می نامید آمد. در واقع ، من در مورد کل مفهوم flatline کمی شک دارم. بیشتر به این فکر می کردم که مغزم رابطه جنسی را با بقیه زندگی ام تنظیم کند. من فقط به این فکر می کردم کمتر چون PMO را "از روی میز" برداشته بودم. اما اگر برچسب زدن به عنوان flatline به مردم کمک می کند تا از این طریق عبور کنند ، فکر نمی کنم هیچ آسیبی داشته باشد.

31-60

من روی موسیقی خود خیلی زحمت کشیدم. هر وقت می خواستم فت کنم فقط به جای آن گیتار می نواختم. هر زمان. و پیشرفت من با موسیقی من به من انگیزه داد تا کارها را ادامه دهم.

رابطه جنسی با همسرم شدیدتر و خاص تر شد. ما در حال گذر از مرحله "آمدن به روشهای دیگر غیر از آمیزش" بودیم ، بنابراین یک عمل "مانند آتش نشان" آمد که بسیار داغ بود! بعد از یک هفته نیامدن آینده ...

61-90

در این مدت کمی "تماشای نشان" را انجام دادم. به نظر می رسید اوضاع خیلی کند پیش می رود. من واقعاً دوست داشتم به آنجا بروم اما ترسیدم که نروم.

من هرگز کسی نبودم که حافظه پنهان حافظه پنهان را حفظ کند اما هنگام تمیز کردن hd خود به برخی از فیلم های پورنو برخورد کردم. اوج ، ایده بد - خیلی نزدیک به عود. از آن زمان من یک کامپیوتر جدید خریداری کردم. من این ایده را دوست دارم که هرگز برای پورنو استفاده نشده است. کاملا تمیز است امیدوارم آنرا حفظ کنم

چیزی از همان ابتدا ذهنم را سنگین کرده بود که فهمیدم باید با آن کنار بیایم. من با همسرم در این باره صحبت نکرده بودم. در ابتدا به خودم می گفتم می خواهم زیر کمربندم جایگاه مناسبی پیدا کنم اما می دانستم که اکنون زمان آن فرا رسیده است. من می دانستم در حالی که هدفم را با او تقسیم نکردم ، خودم را هدیه کردم و "بیرون". در طی گپ اواخر شب که به او گفتم ، او به معنای واقعی کلمه گفت: "من انتظار چنین چیزی را نداشتم!". او می داند که من پورنو تماشا کرده ام اما واقعاً هرگز با آن راحت نبوده ام. من نمی دانم که بسیاری از زنان در آنجا شرکایی را تماشا می کنند که "دوست دارند" عمدتا فقط تحمل می شود. به هر حال ، ما توانستیم درمورد کل مسئله "چالش" بخندیم و این باعث نزدیک شدن ما شد. او از تلاش قدردانی می کند اما "پورنو گاه به گاه" من را نیز دوست دارد. من نمی دانم که او جنبه "شیب لغزنده" پورنو را برای بچه ها درک می کند. برای بعضی چیزها بهتر است بگویید "هیچ ، هرگز". او در مورد پخت یک کیک "90 روزه" به شوخی گفت. این اتفاق نیفتاد ، زیرا ما با چیزهای دیگر مشغول شدیم. اما ، من فکر می کنم او را حفظ می کنم و او را وادار می کنم که یک روز 120 روزه مرا بپزد (اگر به آنجا برسم)! شاید یک عکس بگذارم.

91-بی نهایت و فراتر از آن!

با عرض پوزش از گفتن ، بعضی اوقات هنوز هم سخت است اما من کمتر به PMO فکر می کنم.

نکات من

  • لیستی از فعالیتهای "رفتن به" را برای جایگزینی داشته باشید
  • به جای مراجعه به سایت پورنو ، در nofap ثبت نام کنید
  • "راز" خود را با کسی که به او اعتماد دارید به اشتراک بگذارید تا خود را بیشتر پاسخگو کنید
  • خود را کسی بدانید که "آن" را انجام نمی دهد

باد کن

با تشکر از شما برای خواندن بابت پست طولانی متاسفم. و بهترین nofappers! تصور کنید که آیا می توانیم با پرهیز از PMO تمام انرژی را که همه از خودداری کرده ایم مهار کنیم!

نخ - گزارش 90 روزه - با تشکر از nofappers

by رانندگی