سن 42 - زندگی جنسی ما عالی است ، بهتر از سالهاست

بیایید با زشت شروع کنیم. اعتیاد من به پورن با قرار گرفتن در معرض حدود 8 سالگی آغاز شد. دو جادوگر پلی بوی از خانه یکی از دوستان. اکنون برای برخی از شما جوانان ، (با کنایه) Playboy یک جادو چاپ شده است. و تنها راه مشاهده پورنو در زمان کودکی من بود.

من الان 42 هستم. خیلی وقت پیش بود من این زنهای زیبا را دیدم و سخت می گیرم ، اما هیچ ایده ای درباره این موضوع نداشتم. هر جنسیت بود

سپس در 12 سالگی پدرم سخنرانی "پرندگان و زنبورها" را به من داد. به یاد نمی آورم که او در مورد استمنا با من صحبت می کرد ، اما من در مورد این مایع منی که او روزی وقتی رابطه جنسی داشتم کنجکاو بودم. بنابراین من دو به علاوه دو را کنار هم قرار دادم ، یا به عبارت دیگر آقای دست چپ به آلت تناسلی مرد بودند ، تا شبیه سازی و O داشته باشم. نیازی به گفتن نیست که من قلاب شده ام ، و همانطور که آنها می گویند بقیه تاریخ است. دوش های من طولانی تر شد ، زیرا من از بچه ای که از حمام کردن متنفر بود ، به یکی از آنها که فرصت من برای رفتن به MO بود ، رفتم. این برنامه سالیانه من بود ، بیدار شدم ، دوش گرفتم ، روزم را شروع کردم و روزم را شروع کردم. عادت یک بار در روز من فقط استمنا بود.

حتی به عنوان یک بزرگسال به خودی خودم ، خجالت کشیدم که به یک فروشگاه راحت بروم و بخواهم پلیبوی یا پنت هاوس بخرم. و هیچ راه جهنمی وجود ندارد که شما بتوانید مرا در هر مکانی در نزدیکی "فروشگاه کتاب بزرگسالان" پیدا کنید. این خیلی عمومی بود ، اگر کسی که من می شناختم مرا ببیند چه می شود؟ اگرچه شانس اندک بود ، فکر شرم در دیدن دیدن برای رفتن به آنجا خیلی عالی بود.

سپس در اواسط 90 ، به عنوان یک فرد بزرگسال ، من یک کامپیوتر خریداری کردم ، برای AOL ثبت نام کردم و من اکنون در مصاحبه ها قرار گرفتم. (متشکرم ال گور! 😉) و به زودی خودم را در مکانهایی یافتم که بتوانم به آرامی عکسهای سخت را بارگیری کنم. این زمانی است که روزی یک بار عادت بد MO با سرعت نمایی رشد می کند. شما فکر می کردید که من از شماره گیری به اینترنت پر سرعت می رفتم به اندازه وقت تلف نمی کردم ، اما وارونگی درست بود. هر چه سرعت اینترنت بیشتر باشد من می توانم مصرف کنم.

من هم در این زمان ازدواج کردم و سالها این شرم مخفی را حفظ کردم. من در پوشش آهنگ هایم بسیار کوشا بودم. بد که به جایی رسیدم که می خواهم متوقف شوم ، می خواستم همسرم را بدانم. من نمی دانستم چگونه متوقف شود ، و من توپ را به او ندارم. بنابراین در 2010 شروع کردم به طور ناخوشایند. من آهنگ هایم را پوشش نمی دهم و همه آن را در تاریخ اینترنت می گذارم. منتظر روزی هستم که آن را پیدا کرد و مرا پاسخ داد.

سرانجام حدود ماه 8 بعد او آن را پیدا کرد. این بدترین تصمیمی بود که من تا به حال گرفته ام. بچه ها ، من کاملاً درک می کنم و اکثر اوقات با به اشتراک گذاشتن همه چیز با همسر یا همسر خود موافق هستم. اما باید در متن مناسب باشد. و صادقانه بگویم ، SO در خارج وجود دارد که ترجیحاً نمی داند. برخی از مواردی در گذشته خود دارند که این امر را بسیار شخصی می سازد. بنابراین اگر به فکر افشای مشکل PMO خود با SO خود هستید ، در مورد آن طولانی و سخت فکر کنید ، گذشته او را مرور کنید و تعیین کنید که آیا این چیزی است که او می خواهد بداند و چگونه او واکنش نشان خواهد داد. من به یاد می آورم مکالمه با همسرم که قبل از ازدواج حق با او داشتیم. او به من گفت اگر من تا به حال لاغر شده ام و رابطه یا چیزی داشته ام ، هرگز به او اجازه نمی دهم که این موضوع را پیدا کند. من هیچوقت رابطه ای نداشته ام ، اما وقتی صحبت از مجاهدین خلق شد ، باید حرف های او را به دل می گرفتم. من نکردم و وقتی فهمید که او را خرد کرد. نیازی به گفتن نیست که من در مورد عود بیماری به او نگفته ام. من هرگز قصد ندارم به او بگویم. شاید سالها در جاده باشم که من خودم از سالهای سوءاستفاده بهبود می یابم.

خوب من قبل از سالها متوقف و متوقف شده ام / r / nofap من احتمالاً روزهای 60 را بدون پورنو سخت گذراندم. و یک هفته از nofap. شما باید درک کنید که مسئله من برای سالهای 30 ادامه داشته است. بله شما آن سال درست را شنیدید !!!! پیدا کردم / r / nofap وقتی به همسر من اجازه می دهم به 2010 برگردیم. اما من آماده پاسخگویی نبودم ، و صادقانه تمام چیز nofap را "نگرفتم". فکر می کردم خیلی پیر هستم و بیشتر مربوط به نوجوانان و بچه های دانشگاه است. علاوه بر این ، من فکر کردم مشکل من پورنو است. من فر را به عنوان یک مشکل ندیدم.

بنابراین من بدون انجام تحقیقاتی از nofap دور شدم. من برای سالهای 3 بعدی بدون نتیجه واقعی ، خودم را با P جنگیدم. سپس دوباره کشف کردم / r / nofap به اواخر نوامبر 2013 برگردید. کمی بمانید و برخی از پست ها را بخوانید ، سپس پیوندی به ybop.com دیدم و همه شروع به کلیک کردند. سپس پستی راجع به کسی که ریاضی را انجام می دهد ، خواندم که چقدر وقت است که آنها از دست داده اند. و من فکر کردم که باید یک مشکل ریاضی آسان باشد. من میهمانم که میانگین روزانه در مورد 1.5 شکاف در روز و در هر دقیقه 20 حداقل به مدت 30 (روزهای 10950) که حدوداً ماه 7.6 است و تا 8 می رسد ، به طور متوسط.

به بچه های جوان گوش کنید که فقط چند سال است. با من دوست نباشید! منتظر بمانید تا طولانی متوقف شوید. به طور جدی من در نزدیکی ماه 8 ماه از زندگی من در طول دوره 30 سال گذشت! اما من شما را پیدا کردم من به صفحه رفتم و روز اول 90 را خاموش نکردم. تو کمکم کردی. من در موفقیت شما جشن می گیرم و شکست های شما را سوگوار می کنم ، و در تمام داستان های شما تشویق می کنم. این که آیا سال 14 ساله است که فقط یک ماه از آن گذشته است یا آن بچه کالج که فقط روزهای 90 درست کرده است یا آن مرد یا سن من یا بزرگتر که فقط روزهای 60 را پشت سر گذاشته است. حتی مواردی که وضعیت خدادادی ایجاد کرده اند و 3 + سال رایگان نیستند. و بله شما ، مردی که تازه عود کرد و روز اول برگشتید و روز چهارده دیگر هم نمی توانید بگذرانید. به من اعتماد کنید اگر می توانید بیش از حد از آن لذت ببرید و آن را روز به روز تبدیل کنید ، 25-26 بسیار ساده تر است.

و شما می خواهید چیزی را بدانید که همیشه می دانستم اگر بتوانم روزهای 25 بسازم ، این کار ساده تر می شود. من فقط بدون تو نمی توانستم این کار را انجام دهم. هدف بعدی من رفتن ماه 8 است. من فکر نمی کنم این به من در بهبودی از سال 30 شکستگی کمک کند اما نوعی تقارن برای ماه 8 وجود دارد که باعث می شود احساس بهتری داشته باشم. من قصد دارم هرگز برنگردم. اعتراف خواهم کرد که امروز وسوسه شدم. بیشتر از روزهای 60 گذشته. من حدس می زنم که وسوسه شدم که با یک فاپ جشن بگیرم. اما من نمی خواهم ، فرار نخواهم کرد.

"ابرقدرت ها". من همیشه آلفا بیشتر تکیه داده ام. من همیشه خودم را یک رهبر آرام قلمداد کرده ام. همیشه دختران را به من نزدیک کرده اند. بیشتر آنها داغترین و باهوش ترین مدرسه من هستند. و در حدود نیمی از آنها اولین حرکت را انجام دادند و اکنون به عقب نگاه می کنند ، می فهمم که من از MO بسیار آرام بوده ام به همین دلیل اکثر اوقات اولین حرکت را انجام دادند.

اما من می گویم طی 14 سال گذشته کم رنگ شده است ، من وزن اضافه کردم و دختران زیادی با من معاشقه نکرده اند. نه اینکه از وقتی ازدواج کردم هر کاری می کردم. اما خوب است بدانید که آیا هنوز هم جذاب هستم. از آنجا که من هیچ اقدامی نکرده ام ، متوجه افزایش دختران در حال چک کردن من شده ام. خواه مادر فوتبالی در سن من باشد یا 20 چیزی که به دنبال یک مرد می رود - نه پسری با لباس مرد. راستش را بخواهید ، من بیشتر زنان جوان 20 و 30 ساله را دیده ام که مرا چک می کنند. امروز حتی با سردی عجیب از دفتر دکتر بیرون می آیم. داشتم با دکترم صحبت می کردم ، و وقتی وارد لابی شدم متوجه شدم این دختر در اوایل تا اواسط دهه 20 دارد که مرا چک می کند و لبخند می زند. من فقط فکر می کنم ، من سرما خورده ام چگونه در جهان او مرا پیدا می کند؟ من در 3 ماه گذشته تعداد بیشتری از خانمهای جوان را چک کرده ام تا اینکه در 6 سال گذشته متوجه شده ام.

فقط پنجشنبه گذشته ، من یک پیشخدمت به من چنان محکم آمد که حتی رئیس من و یک همکار هم بعد از آن به من سخت می گفتند. اما مهمتر از همه این که همسرم جذابیت بیشتری پیدا می کند و زندگی جنسی ما عالی است. بهتر از سالهاست. من در ماه های 20 گذشته پوند 3 را از دست داده ام ، به دلیل این که وقت بیشتری را برای ورزش می گذرانم. من همچنین متوجه کاهش وقت تلف شده در محل کار شده ام. من قطعاً بیشتر تولیدم. من همچنین با همکار قبلی خود برای مصاحبه ای با من مصاحبه کرده ام که در طی آن چند سال فرصت دارم شریک شوم. من انتظار دارم که این کار در چند هفته آینده به نتیجه برسد. من صبورتر و متمرکز تر هستم. این در مورد "قدرتهای عالی" است.

اگر سؤالی دارید فقط بپرسید. ممکن است چند ساعت طول بکشد تا به شما بازگردد.

TLDR ؛ خطا کردن نوفاپ کار می کند. برنمی گردم من برای زندگی nofap هستم

ارتباط دادن - گزارش روز 90 خوب و بد زشت است

by cyclist2001