من واقعا در انجام کارهایی مانند فعالیت های ورزشی و اجتماعی لذت می برم

من قصد دارم این را به عنوان یک ارزیابی متعصبانه از آنچه که برای من اهمیت دارد، بنویسم. من هیچوقت از ابرقدرتهایی که دیگران انجام دادند، تجربه نکردم، و واقعا به آنها اعتقاد نداشتم و انتظار آنها را ندارم یا آنها را میخواهم. برای من، nofap همه چیز در مورد بازگشت به عادی است.

بازسازی، اساسا، عدم تعادل شیمیایی در سر من است که منجر به تحریف و غلط ادراک از زنان، اضطراب اجتماعی و فقدان انگیزه کلی.

و این فقط آن را انجام داده است. در واقع، بزرگترین و واقعی ترین محبت من از nofap متوجه شده است که من از زندگی لذت می برم. من واقعا در انجام کارهایی مانند فعالیت های ورزشی و اجتماعی لذت می برم، در حالی که قبلا پورنو به سادگی انگیزه من برای انجام هر یک از آن را. این مهمترین نتیجه، به نظر من، از nofap است، زیرا هنگامی که شما انگیزه برای انجام کارهای زندگی دارید، هر چیز دیگری در جای خود قرار می گیرد. از این می توانید قدرت فوق العاده ای، جهت زندگی خود، خود را بهبود بخشیدگی درونی خود بدست آورید - هرچند که هویج مخصوص شما برای شما جذاب است. در سطح ابتدایی خود، nofap زندگی خود را به شما از چنگال اعتیاد به اکراه تبدیل می کند.

برای من، رسیدن به روزهای 90 نیاز به تغییر در تفکر، یک رویکرد متفاوت است. من تلاش کرده ام و در حال حاضر در NOFAP برای 2 تلاش کرده ام. تمام وقت من آن را به عنوان یک مبارزه دیدم - یک مبارزه ابدی و روزانه علیه یک هیولای مخوف درون من که برای رضایت گناهان گرسنه بود. من روی سطح خودم مواجه شدم - به بازی تانک جنگی مراجعه کردم، و این مشکل اساسی بود.

سعی کردم فرار کنم من در خارج از کشور سفر کرده ام، مشتاق، یک زبان مطالعه کرده ام، تجربیات جدیدی را تجربه کرده ام، حتی با یک مذهب سلبی هم ارتباط داشتم. هیچکدام از آن کمک نکردند، تا اینکه در نهایت من یک شریک را پیدا کردم و درگیر آن اعمال شدم که تقریبا تقریبا یک دهه بود، اما هرگز در واقع انجام نشد. به هر حال همه چیز را برای من تغییر داد. سعی کردم دوباره به فیلم های پورنو بپردازم، اما از آن زمان به بعد من آن را برای آنچه واقعا بود دیدم - تقلید اقدام شدید شخصی علیه تصاویر چشمک زن در سراسر صفحه نمایش. من برای اولین بار خود را برای اولین بار دیدم و متوجه شدم که من نمی خواهم این را دیگر. من از مبارزه با شیطان امتناع ورزیدم و در نهایت متوجه شدم که دیو واقعا وجود نداشت. این یک تردید از خود من ناخودآگاه تلاش برای توجیه مبارزه علیه این اعتیاد و تلاش برای توجیه شکست.

بر این اساس، در اعتیاد اعمال نفوذ کردم، به شرط اینکه این امر به سادگی یک جنبه دیگر از خود من است که من تنظیم و کنترل می کنم. من دیگر آن را به عنوان یک مبارزه روزانه نمی بینم. من به سادگی این کار را انجام نمی دهم. افکار هنوز به ذهنم می آیند و در تحقق جامعه ی اجتماعی جنسی امروز غیرممکن است. اما تفاوت در حال حاضر این است که من اجازه نمی دهم که تمرکز خودارضایی برای رسیدن به سطح جدی باشد. در یک منطقه از ذهنم باقی می ماند، جایی که من به طور غریزی چیزهایی مانند تجاوز و خودکشی را در نظر می گیرم - چیزهایی که ارتباطی با بخش عمل مغز من ندارند.

برای همه شما مردان را تعیین می کنید که در حال مبارزه با دیوانی هستند که درون شما هستند، امیدوارم که بینش شما چیزی برای شما به ارمغان بیاورد و از طول آن عذرخواهی کنم. من نمی توانم زیاد توصیه کنم به جز اینکه شما سعی می کنید که رابطه جنسی را به عنوان چیزی بیشتر از عجله فیزیکی مشاهده کنید، زیرا معتقدم که مشکلی که در حال حاضر با آن روبرو هستیم، نزدیک به درک ما از آن است.

ارتباط دادن - 90 روز ورود به سیستم - ارزیابی هوشیارانه

by ideservenothing