ED: من به دختر دوست دخترم چه می گویم؟

دوست دخترشروع گفتگو با دوست دخترتان در مورد پورنو ، اعتیاد به پورن و ترک پورنو می تواند مشکل باشد. آیا راه اندازی مجدد متناسب با قرار ملاقات است؟

همچنین نگاه کنید به:


دوستیابی در هنگام راهاندازی مجدد میتواند یک معضل بزرگ باشد. در اینجا یک سناریو معمولی وجود دارد:

من به دوست یابی با دختران ادامه می دهم و فکر می کنم یکی از موارد جالب را پیدا کرده ام. من هنوز دو بار با او بیرون رفته ام. سپس این سایت را پیدا کردم و PMO را ترک کردم 14 روز پیش ، ترکیه سرد. حالا احساس خیلی عجیبی دارم به نظر می رسد که میل جنسی من از بین رفته است. من حتی چوب صبح یا خوابهای خیس ندارم. و فقط وقتی از تخیلات طلسم خود استفاده می کنم احساس تحریک می کنم. من سرانجام مجبور می شوم با این دختر برنامه اجرا کنم و از این لحظه می ترسم زیرا می دانم که به راحتی آن را بلند نمی کنم. من نمی دانم چه باید بکنم آیا باید از دوست شدن با دختران جلوگیری کنم؟ حداقل تا زمان راه اندازی مجدد مغزم؟ چون هر وقت نتوانم نعوظ پیدا کنم دچار مارپیچ اضطرابی می شوم.

در واقع داشتن یک شریک زندگی بسیار عالی است ، اما او واقعاً باید درک کند که اگر دچار ED یا انزال تاخیری هستید ، ممکن است لازم باشد که در هنگام راه اندازی مجدد خود ، ارگاسم ها را به شدت کاهش دهید یا آنها را از بین ببرید (و مطمئناً هیچ تحریک اجباری با تخیلات قدیمی شما نیست!). در همین حال ، کارهای زیادی وجود دارد که می توانید با شریک زندگی خود انجام دهید که به نفع هر دو شما خواهد بود. ایده های اینجا: راه لاغر باقی ماندن در عشق (رفتارهای پیوند) و راه دیگری برای ساختن عشق (ارتباط جنسی بدون رفتن به اوج)

نقطه عطف: داشتن ارگاسم یا تلاش برای تحریک نعوظ ممکن است ضد محصول باشید - به خصوص اگر مبتلا به بیماری ED هستید ، اما بوسیدن ، لمس کردن و احمق کردن ، می تواند مغز شما را به چیز واقعی متصل کند. به خاطر داشته باشید ، محرک های مصنوعی از طریق صفحه نمایش باعث ایجاد اعتیاد یا ED می شوند ، نه تماس انسانی. شما نه تنها باید مسیرهای عصبی پورنو خود را تضعیف کنید ، بلکه باید مسیرهای "واقعی" را نیز تقویت کنید. نگاهی به دوست پسر ترک انجمن؟ نکات 5.

یک مرد تغییرات خود را در پاسخگویی جنسی به این طریق توضیح داد:

در مواردی که مردان به صورت مزمن خودارضایی می کنند و ناگهان با یک زن تجربه می کنند ، رابطه بسیار متفاوت به نظر می رسد. این در زندگی من چندین بار برای من اتفاق افتاده است و اکنون می فهمم چه خبر است. اولین دختری که با آن رابطه جنسی داشتم نعوظ خود را از دست دادم زیرا بعد از کمی رابطه ، چیزی را "احساس" نکردم. خیلی متفاوت از خودارضایی است که ذهن ما کمی گیج می شود زیرا احساس متفاوت است. برای من اگر خودم این احساس را از دست بدهم ، نعوظ کاهش می یابد.

اکنون ، یک بار در یک رابطه پایدار و طولانی مدت قرار گرفتم ، وقت زیادی برای تمرین داشتم. در حالی که ازدواج هرگز به خودارضایی برنگشت. اما ، یک بار که از هم جدا شدم ، یک سال و نیم رفتم که مجبور شدم دوباره از خودم مراقبت کنم (خودارضایی). سپس هنگامی که من در آن زمان برای اولین بار عشق به gf جدید خود را شروع کردم ، دوباره آن کمبود احساس را تجربه کردم. در ابتدا فکر می کردم که او باشد ، اما بعد فهمیدم که دیگر چه مدت بدون استمناء می روم بیشتر می توانم خودم را در درونش حس کنم و دوباره همه چیز خوب بود.

صحبت در مورد موارد ظریف مانند بهبودی در استفاده بیش از حد از پورنو همیشه آسان نیست. اما ممکن است بگویید ، "همه می گویند پورنو در اینترنت بی ضرر است ، اما برای من اینگونه نبوده است. و من واقعاً نیاز به یک وقت طولانی دارم تا مغزم را به حساسیت طبیعی برگرداند - زیرا من می خواهم بهترین عاشقی باشم که تاکنون داشته اید. " شما می توانید این سریال را تماشا کنید تا او بفهمد چه خبر است: مغز شما در ویدئو های پورنو.

شما باید به او بگویید چیزی، زیرا در غیر این صورت او فکر خواهد کرد که شما او را جذاب نمی دانید. او نیز تحت تأثیر فرهنگ پورنو ما قرار گرفته است - که در آن به نظر می رسد مردان قائم مصنوعی برای همیشه بدون تلاش عمل می کنند. به او اطمینان دهید (1) که کند شدن سرعت به دلیل مسئله شماست ، (2) که با آن روبرو هستید و (3) که او را واقعاً دوست دارید. علاوه بر عملکرد جنسی ، راه های زیادی برای آگاهی دادن به او وجود دارد.

بدانید که با بهبودی کامل ، عملکرد جنسی شما برجسته خواهد بود. "داستان های بازیابی ED" دیگران را در پیوندهای موجود بخوانید این صفحه.

یکی از بزرگان عاقل این توصیه را به بچه ها نگرانی در مورد عملکرد پس از راه اندازی مجدد است.

جمله ای وجود دارد که می گوید: "شجاعت تنها وقتی است که ترس داشته باشی شجاعت است". قانون من در مورد ترس این است که هرچه از آن می ترسم مستقیم به سمت آن می روم. تنها راه دور کردن ترس از طریق آن است. من قبلاً ترس غیرمعمولی از آب عمیق داشتم ، بنابراین بیرون رفتم و دروس غواصی و همچنین دروس نورد در کایاک را گذراندم. این ترس دیگر وجود ندارد.

بنابراین شما از یک دیک لنگ با زنی که ممکن است شما را بخواهد می ترسید. بنابراین ، همه ما هستیم. اجازه ندهید این شما را متوقف کند. بیایید بگوییم که شما در یک موقعیت اجتماعی هستید و اگر جذاب به نظر برسید ، علاقه شما را بیان می کند. شما می توانید با ترس پاسخ دهید و با ترس لنگی خود را کنار بگذارید ، یا می توانید یک مکالمه را شروع کنید و به سمت موقعیتی حرکت کنید که ترس شما را برای فرار از آن فریاد می زند. وقتی او گفت ، "آیا دوست داری به جای من برگردی؟" شما به چشمان او نگاه می کنید و می گویید ، "من شما را بسیار جذاب می دانم. تو یک زن زیبا هستی و من دوست دارم شما را به پیشنهاد خود بپردازم. من می خواهم به شما اطلاع دهم که اکنون مقداری ED دارم و نمی توانم قول بدهم که بتوانم آن را برای شما جبران کنم.

بهشت می داند که تو لیاقت آن را داری. آنچه می توانم به شما پیشنهاد دهم زبانی است که انگشتان شما را فر می کند و من کاملاً مسئول آن زائده هستم. بنابراین اگر هنوز علاقه مند هستید ، از من تقدیر می شود ». من خیلی شک دارم او شما را رد کند.

دیدن، حضور مردان مسلح بیشتر از یک آلت تناسلی مرد نعوظ ، نوعی نوبت دهی به زن است. مردان فکر می کنند عملکرد همان چیزی است که زنان می خواهند اما حضور مردانه آنها آرزو می کنند. مردی که با شیاطین خود کشتی می گیرد ، انرژی ای ترشح می کند که معمولاً برای زنان جذاب است. وقتی خودت را می مکید ، که یک راه بزرگتر از خاموش شدن است. ترس هنگامی که شما آن را به چالش می کشد، تضعیف می شود و هنگامی که از آن اجرا می کنید رشد می کند. ترس یک قورباغه است که بدون نیش می زند، مگر اینکه شما دندان های او را به او بدهید.

یک مرد 50 ساله این توصیه را داشت:

می گویم به او بگو اما آرام برو. اطلاعات بیش از حد سریع باعث تمایل مردم می شود. بنابراین به او گفتن وقتی مجرد بودی زیاد خودارضایی می کردی از قبل وحشتناک است. افزودن پورنو باعث بدتر شدن آن می شود. قبول کردن در پورنو ناخالص باعث می شود که واقعا بسیار بد باشد (اگر این مورد در مورد شما باشد).

من فکر می کنم من با این کار شروع می کنم: "هی ، شما می دانید که چگونه بچه ها تمایل به خودارضایی زیادی دارند؟ خوب ، من قبلاً این کار را می کردم اما ترک کردم. اما برای بسیاری از بچه ها که تمایل دارند برای مدتی میل جنسی خود را بهم بزنند ، و من الان به نوعی در آن مکان هستم. منظور من این است که می خواهم ، اما جونیور. واقعاً همیشه پاسخگو نیست - اگر منظور من را می دانید. بلند مدت بهتر می شود و من می دانم که این کار درستی است. زیرا من دیگر نمی خواهم در زندگی خودارضایی داشته باشم - بلکه فقط رابطه جنسی معنی دار و زیبایی با یک زن تنها و تنها دارم. بنابراین اگر با شما مشکلی نیست ، ما می توانیم برهنه شویم و بدون هیچ انتظار دیگری ، به غیر از اینکه شما بیشتر می خواهید ، کارهای دیگر را انجام دهم - و اگر جونیور. زندگی می کند ما هم می توانیم این کار را انجام دهیم ، خوب؟ "

صادقانه فکر می کنم شما در این مرحله از رابطه خود 50/50 شلیک کرده اید. چیزی که شما باید از آن اجتناب کنید این است که او به جایی در سرش می رود که او را بیرون می ریزد ، و این موضوع می تواند بسیار وحشتناک باشد - به ویژه در یک رابطه جدید.

با این حال ، یک نکته مهم این است که باید اطمینان حاصل کنید که او هرگز آن را درونی نمی کند و نمی گوید: "من او را روشن نمی کنم." زیرا این یک روش مطمئن برای فرار او است.

این همه خیلی دمدمی مزاج است طول می کشد زمان بسیار طولانی برای درمان. عجله هر چیزی آن را بدتر می کند.

من می دانم که زندگی کوتاه است ، و شما هنگام ملاقات با دختران ملاقات می کنید - و کنترل زیادی روی آن ندارید ... اما تلاش برای ریختن همه این چمدان ها برای یک رابطه جدید خوب نیست یا آسان نیست.

TL؛ DR: البته تنها چیزی که باید از دست بدهید gf جدید شماست. و اگر نمی توانید سریع اجرا کنید و سریع توضیح ندهید او از بین رفته است. و اگر در این کار بیش از حد توضیح دهید یا او را بیرون بکشید ، او دیگر از بین رفته است. بنابراین شما واقعاً چیزی برای از دست دادن ندارید زیرا تنها راهی که من می بینم او دیگر نرفته است این است که اول صحبت کنید.

اگر به اندازه کافی نزدیک نیستید که خود را باز کنید ، حداقل به او بگویید که متوجه شده اید که روابطی که آهسته تر شروع می شوند طولانی تر می شوند و بنابراین - حتی اگر خیلی می خواهید او را آزرده خاطر کنید - به آرامی شروع می کنید به امید اینکه رابطه مدتی ادامه داشته باشد.

به طوری که اضطراب بخشی از تصویر است، ممکن است مهم باشد که با شریکی که اعتماد دارید و با او صحبت کنید، یا حداقل با آن که می توانید چیزها را به آرامی انجام دهید. به عبارت دیگر، ممکن است ناعادلانه باشد که پاسخ نعوظ شما را در یک سناریوی پورنو که شما فقط فردی را ملاقات کرده اید و تقاضای بدن خود را در فرمان انجام دهید، نابود کنید.

به نظر می رسد اکثر مردم به دنبال پاسخ جنسیتی بیشتری هستند که در آن تعداد زیادی از آنها وجود دارد محبت گرم و رویکرد آرام. این امر حس می کند، زیرا اضطراب مانع از نعوظ می شود، حتی در مغز بازسازی شده. لمس گرم باعث کاهش استرس می شود.

در نهایت، در اینجا نظرات مختلف توسط مردان در انجمن است. سخنران اول پس از ورود به سایت با ED عملکرد جنسی خود را کاملاً بهبود بخشید. او اکنون 71 روز بدون PMO است.

دوست دختر شما نیاز به دانستن آنچه که در حال انجام است فرآیند اعتیاد به جای انتخاب خود آگاهانه است. تماشا کردن این مجموعه با هم به او بگویید که توسط پورنو حساسیت زدا شده اید اما می خواهید به حالت عادی برگردید. در مورد yourbrainonporn.com به او بگویید و راه اندازی مجدد راه راهی برای بازگرداندن حساسیت جنسی برای زنان واقعی است. و به او بگویید که شما جذب او شده اید ، اما در این لحظه احساس طبیعی تحریک و واکنش جنسی شما بی حس شده است. شما * می دانید * که او را مجذوب خود می کنید اما بدن شما این کار را نمی کند و در حال حاضر به اندازه تماشای پورنو تحریک نمی شود. اما اینکه او از اهمیت بیشتری برخوردار است ، بنابراین شما می خواهید همه چیز را مرتب کنید.

سرانجام ، بهتر است اگر به او بگویید که واقعاً او را می خواهید و این راه اندازی مجدد را برای رفع مشکلات انجام می دهید ، اما در نهایت انتخاب را به عهده خود او می گذارید. این ممکن است ضد شهودی به نظر برسد ، اما به این ترتیب دیگر به او نمی چسبید. به او این انتخاب را بدهید که شما را ترک کند یا نه. پس از همه مراحل راه اندازی مجدد به نوعی بر او نیز تأثیر می گذارد. هر اتفاقی که بیفتد ، این راه اندازی مجدد را بیشتر برای خود آینده انجام دهید.


اگر رابطه دارید ، به او بگویید! لازم به تاکید بیشتر نیست - بیشترازاین سفارش نمی کنم. این را از شریک زندگی خود نگه ندارید. او احمق نیست و یا خود به خود این موضوع را خواهد فهمید و از شما ناراحت است که به او اعتماد ندارید ، یا او دیر یا زود خواهد فهمید که اشتباهی انجام شده است و سرانجام شما را ترک خواهد کرد زیرا با او شریک نیستید.

بله ، اگر به او بگویید ممکن است به طرف در بدود ، اما اگر این کار را نکنید قطعاً این کار را می کند. (دخترم به من اعتراف کرد که اگر من او را باز نمی کردم یا او را درگیر نمی کردم ، احتمالاً طی دو هفته در حال خروج از خانه بود - که برای من ویرانگر بود. من واقعاً معتقدم او و من کلیک می کنیم در بسیاری از سطوح ، من واقعاً معتقدم که او یکی از من است - چیزی که قبلاً با کسی احساس نکرده ام.

بنابراین اگر شما حتی از راه دور به همان شیوه در مورد شریک زندگی خود احساس می کنید، شانس آن را ندارید. فقط به او بگو!)


· من و دختر جدیدم به آرامی در طول چندین خرما ، دست در دست هم گرفتیم و اینجا و آنجا را بیرون کردیم. من اغلب فقط از این ماده سفتی خفیف می گیرم که نشانه خوبی بود. برای من روشن بود که او می خواهد کارها را نیز کند کند ، که با توجه به شرایط من یک نعمت بود.

· در حدود روز 8 رشته فعلی من (8 روز بدون MO ، 5 هفته بدون P) ، سعی کردیم رابطه ناموفق داشته باشیم - دقیقاً همان چیزی که از آن ترسیده بودم. من در طول پیش پردازی سخت گرفتم اما نتوانستم آن را برای رویداد اصلی حفظ کنم. گفتگوی داخلی من همان چیزی بود که شما انتظار دارید ("گه ، گه ، گه ... نه دوباره ، نه اکنون)" ، که احتمالاً کمکی نکرد.

· در آن زمان ، من غلت زدم و با خونسردی گفتم: "خوب ، لازم است چیزی به شما بگویم ...". پس از استناد به برخی از آمارها از این مصاحبه با دکترمن توضیح مختصری از PIED دادم، بارها بر آن تأکید داشتم که (1) این به هیچ وجه تقصیر او نیست و (2) موقت است و من قصد دارم آن را حل کنم. من همچنین به او گفتم که من بیش از یک ماه قبل از اولین بار او را ملاقات کردم و زمانی که اولین بار او را ملاقات کردم، من مجبور شدم تمام تحریک مصنوعی را بردارم و مجدد مغزم را دوباره برای رابطه جنسی واقعی باز کنم.

· او این را باور نکردنی به خوبی گرفته است. او لبخند زد (تقریباً کمی خندید) و گفت که نگران است که این ممکن است تقصیر او باشد و از من به خاطر اینکه به روی او باز شدم تشکر کرد. او گفت که او نیز کمی عصبی است (از بی تجربگی خودش) و از این به بعد ، ارگاسم فقط به او اختصاص می یابد. ما هر دو توافق کردیم که صبور باشیم ، زیرا می دانیم با گذشت زمان اوضاع بهتر می شود. ارتباط دادن


روز 7 - من انواع دروغ های مختلف را پخته بودم تا بتوانم از رابطه جنسی جلوگیری کنم ، اما در روز 5 ، بعد از چندین بار خواندن همه پاسخ ها ، با دوست دخترم در مورد وضعیتم روبرو شدم. مرد ... فکر می کنم این سخت ترین کاری بود که تاکنون انجام داده ام. من شروع کردم به آرامی در مورد آن به او بگویم ، که چگونه چیزی "اشتباه" با من بود. صدایم شروع به ترکیدن کرد و تقریباً شروع به گریه کردم. احساس انزجار از خودم کردم. اما بعد از آن دوست داشتنی ترین کلماتی را که به من گفته اند شنیدم: "نگران نباش. همه چیز درست خواهد بود ، ما با هم این مسئله را پشت سر خواهیم گذاشت. " لعنت ، من این زن را دوست دارم


 من در پایان به gf خودم در مورد همه چیز گفتم و او بسیار جذاب و حمایت کننده است. گفتن این موضوع به او یکی از سخت ترین کارهایی بود که در زندگی ام انجام داده ام. احساس خیلی آسیب پذیر و ناراحت کننده ای کردم اما واقعاً ما را بسیار نزدیکتر کرد.


دوست دختر من حدود یک ساعت و 1/2 دور از من زندگی می کند. من به او گفتم من دارم پورنو را رها می کنم و می خواهم بدنم را به مدت نامحدود از ارگاسم راحت کنم. (او می دانست که من پورنو تماشا می کنم) همه چیز به نفع من کار کرده است زیرا ما چند هفته قبل همدیگر را نمی دیدیم و وقتی که او ماهانه او را می دید. اتفاقاً آخر هفته گذشته ما در پاتوق بودیم و من سخت گیر شدم (حدود 70٪ که برای من عالی است ، با توجه به جایی که یک ماه پیش بودم) و این در روز سی و یکم بود. تجربه جنسی متفاوت بود زیرا من واقعاً خطا او در حالی که قبلاً من چیزی را احساس می کردم اما مثل دیروز نبود.


من هم به دوست دخترم گفتم من می دانم که بسیاری از بچه ها در اینجا نامشخص هستند و یا می ترسند که این کار را انجام دهند. بچه ها، من الان به شما می گویم: همه را در جدول قرار دهید. بله گفتگو شرم آور و ناخوشایند بود، اما در نهایت، لازم بود اتفاق بیفتد تا ارتباط برقرار شود و صادق باشد و بتواند ادامه یابد. دوست دختر من خوشبختانه درک کرد، به خصوص وقتی که من به او لینک به YBOP دادم.


دیشب آخرین بار به دوست دخترم هدیه دادم. ما مدتی در حال اتصال بودیم و من سرانجام دوباره یکی از آن 80 درصد نعوظ را پیدا کردم. عجیب است که چگونه آن بالا می آید اما پر نیست. به هر حال او به من سر داد و من نمی خواستم ارگاسم کنم اما به طور تصادفی آن را از دست دادم. در ابتدا عصبانی بودم و ده روز از آخرین O من گذشته بود.

به عنوان یک نتیجه از سرخوردگی من، من به او در مورد مشکل من گفت. و مهم بود که من بدون هیچ گونه رابطه جنسی، رابطه جنسی دهانی و یا استمناء به طور مستقیم به ماه می روم، اما هنوز هم می توانم هر کاری را که انجام می دهم انجام دهم. این عالی بود عالیه. در حال حاضر هر دو متعهد به آن بود و من به او گفتم تا بعد از ماه هر چیزی را به من بدهد.


دوست دختر من فقط از من جدا شده است. به او نگفته بودم. ما به هیچ وجه رابطه جنسی را امتحان نکردیم زیرا من آمادگی آن را نداشتم. او وقتی صحبت از جنسیت می شود او واقعاً پرخاشگر و سرراست است و با توجه به راه اندازی مجدد سیستم من خیلی کند هستم. ما کاری زیادی انجام نداده ایم و در نتیجه او از این کار خسته شده است. می توانم ناامیدی او را درک کنم. من نمی خواستم به رابطه جنسی بپردازم زیرا می دانم که اگر موفقیت آمیز نباشد ، من واقعاً از این موضوع متزلزل خواهم شد. آخرین باری که ED را با شخصی داشتم به حالت کاملاً افسرده ای درآمدم. من خیلی او را دوست دارم ، ما رابطه عاطفی داریم و من با او احساس راحتی می کنم اما من علاقه ای به رابطه جنسی نداشتم زیرا میل جنسی من بسیار کم است.


در حال حاضر هنوز چند دختر را می بینم اما با همه آنها بسیار کندم. اما من هنوز در شرایطی قرار نگرفته ام که بتواند مرا مجبور کند در مورد "آزمایش" خود باز کنم اما در صورت لزوم حاضر هستم این کار را انجام دهم. در حال حاضر ، من در هنگام معاشرت با دختران احساس بسیار هیجان دارم و این از نظر جسمی نشان می دهد. قرار گرفتن در این حالت تحریک ، امتناع از ادامه کار را آسان نخواهد کرد.

احساس می کنم مدت طولانی با یکی از این دختران (دیدن امشب) گیر کرده ام که به زودی شروع به پرسیدن س questionsالات ناخوشایند می کند. قصد دارم بگویم: "دیگر نمی توانم جلوتر بروم ، زیرا در حال حاضر خودم آزمایشی می کنم. اکنون احساس می کنم خودم را حساسیت زدا کرده ام و تصمیم گرفته ام که برای مدت طولانی تری از هرگونه رفتار جنسی پرهیز کنم ». من فکر نمی کنم در مورد استفاده از پورنوگرافی ، اعتیاد یا حتی اختلال در عملکرد از هر نوعی بیش از حد نیازی به اظهار نظر باشد - این همه کار شخصی من است.


نرمی و خراشیدگی کاملاً بخشی از آن است. من هم مثل تو کار کردم. من حدوداً یک هفته PMO می رفتم و پس از آن شاخی بودم و تسلیم می شدم ، وگرنه PM را انجام می دادم به این امید که میل جنسی من را شارژ کند. این فقط اوضاع را بدتر کرد. شما مجبورید چند هفته را پشت سر بگذارید - بعضی از افراد ماهها می گذرانند - جایی که شما نگران هستید که میل جنسی شما برای همیشه از بین برود و حتی بیشتر نگران می شود که آلت تناسلی مرد آنقدر کوچک شود که فکر می کنید مانند سر لاک پشت در معده شما جمع می شود. وحشتناک است واقعا هست. اما فقط تصمیم بگیرید که با خود سختگیر خواهید شد تا بدن شما وقت داشته باشد تا دوباره به تعادل برسد.

شما به نظر می رسد یک پسر منظم ، در حال دویدن و نیمکت نشینی است. شما از نظر شیمیایی سیستم جنسی خود را آسیب دیده اید و اکنون باید روی آن گچ بزنید و بگذارید تا خوب شود. اگر من جای شما بودم (و این باعث سازگاری من شد) من یک تکه کاغذ گراف می گرفتم ، و هر روز بدون هیچ PMO می روید ، در یک جعبه کوچک سایه بزنید ، شاید قبل از خواب. شما ممکن است چند بار دیگر عود کنید ، اما اگر یک "اجرا" خوب انجام دهید ، طبیعت رقابتی شما را تسخیر می کند و قبل از اینکه بدانید دو ماه می گذرد و دوباره در فرم خواهید بود.

اکنون کمی بیش از دو ماه رفته ام و اوضاع بسیار بهتر شده است. در مورد پیگیری روابط در حین بهبودی ، می گویم اگر رابطه دو ماه صبر نکند یا به مدت دو ماه نتواند با روند بهبودی همزیستی داشته باشد ، پس از آن رابطه دو ماه مرخصی بگیرید. راه حل های خلاقانه وجود دارد. اما شما می خواهید و باید از این مراقبت بگیرید ، بنابراین آن را در اولویت قرار دهید. موفق باشید!


جالب اینجاست که این دختر واقعاً به دلیل مشکل ED من نگران نبوده است. او در حال ارزیابی مجدد رابطه خود با رابطه جنسی (6 ماه ممنوعیت رابطه جنسی) است ، بنابراین حدس می زنم به نوعی از یافتن شخصی که به او فشار نمی آورد راحت است. دیوانه است که ما در این مقاطع از زندگی یکدیگر را پیدا کرده ایم. به نظر می رسد زمان بندی آن خیلی کامل باشد که درست باشد.

در مقابل ، سابق من ED من را شخصاً گرفت. در آن زمان نمی دانستم چه اتفاقی یا چرا دارد می افتد ، بنابراین نمی توانستم آن را برای او توضیح دهم. در اتاق خواب ، هر دوی ما همیشه گیج و ناامید بودیم. احساس می کنم وقت آن رسیده که به دوست دختر جدیدم در مورد تاریخچه جنسی اخیرم و چیزهایی که تجربه می کنم بگویم. این احساس حرکتی ناخوشایند است ، اما بعد از آخر هفته گذشته [صمیمیت زیاد ، بدون رابطه جنسی] من به او اعتماد دارم و احساس می کنم که او شایسته دانستن آن است.


من یک داستان جدید برای گفتن در مورد اتفاق شگفت انگیزی دارم که همین شب (شب 21) اتفاق افتاده است. اما ابتدا باید اکتشافات / تئوری هایم را در مورد مرحله راه اندازی مجدد که اکنون در آن هستم ، به اشتراک بگذارم. در حال کشف این هستم که خیال برای من آخرین موضوعی است که باید قطع شود تا واقعاً خودم را از چنگ پورنو جدا کنم. متاسفانه به نظر می رسد از همه موضوعات قوی ترین است.

انصراف از پورنو مانند پرتاب کردن مغز ضعیف من از قایق در یک قایق نجات بود. کنار گذاشتن استمنا مانند این بود که او را با شناور به آب بیندازید. احساس می کنم وقتی خیالات را رها می کنم ، مغزم می رود "هی ، چه جهنمی!" همانطور که من شناور را بیرون می کشم و سپس آن را به اعماق است! این همان چیزی است که من بین روزهای 16 تا امروز (21) تجربه کردم.

این خیلی وسوسه انگیز است که به فانتزی عودت کند، زیرا این احساس را دارد که تنها راه رسیدن به خودمختاری (که تنها نوعی است که من می توانم برای خودم داشته باشم) این است که در مورد فانتزی های جنسی متمرکز شوم. مغز آن را بیشتر و بیشتر به عنوان سعی می کنید برای متوقف کردن. خبر خوب این است که (خبر بد برای بی قراری) این است که وقتی شما فانتزی را رها کنید و اجازه دهید واقعیت را جایگزین آن کند، ذهن شما شروع به حساس بودن به فانتزی ها می کند. متأسفانه، من متوجه شدم که حساسیت به فانتزی ها را از دست می دهد تا زمانی که واقعیت را در نظر بگیرد که در آن زمان یک زمان است که به نظر می رسد هیچ چیزی تحریک کننده نیست. بسیار ترسناک. اما نمی ترسم

من امشب با یک زن شگفت انگیز ، زیبا ، باهوش ارتباط برقرار کردم. او کسی از گذشته من است که من همیشه او را دوست داشته ام ، اما مسیرهای ما هرگز به این طریق عبور نکرده است. من در ابتدا بسیار دلهره داشتم وقتی او به من پیام داد که او واقعاً می خواهد فردا شب (امشب) مرا ببیند. می دانستم که دوباره راه اندازی مجدد نکرده ام و بدتر از آن ، در خط صاف هستم. و فردای آن روز یک معاینه مهم داشتم ، و اضطراب از اینکه می خواهم در مورد این دختر چه کار کنم ، اصلاً خوابم نمی برد. بنابراین پس از استراحت ، نشستن در یک امتحان 4 ساعته و قرار گرفتن در حالت صاف ، به او پیام دادم که می خواهم ساعت 8:00 با او ملاقات کنم.

فهمیدم که اینطور نیست که فقط بتوانم او را منفجر کنم تا زمانی که فکر کنم دوباره راه اندازی شده ام ، که می تواند بیش از 60 روز دیگر برای همه آنچه می دانم باشد. الان باید برم دنبالش بنابراین ما بهم پیوند دادیم و من خیلی خوشحالم که این کار را کردم. شام خوردیم ، چند نوشیدنی و استخر شات. سپس ما به ماشین او بازگشتیم و شروع به جادوگری کردیم. در ابتدا ، من چیزی جز گرما و مقداری افزایش جریان خون احساس نمی کردم. تحریک بدنی و کاملاً درگیر آن عجیب است اما نعوظ ندارد.

سرانجام ، لحظه ای که فکر می کنم همه ما از همه بیشتر ترس داریم اتفاق افتاد وقتی او به این واقعیت اشاره کرد که نمی تواند "مرا احساس کند". آن لحظه شل و ول بود!

اما اینجا جایی است که همه چیز چرخیده است. در این مرحله ، من فکر کردم ، "من می توانم بهانه ای BS در مورد چرایی این اتفاق بیاورم ، یا فقط می توانم یک جفت را رشد دهم ، و به او در مورد اعتیاد به پورنو ، راه اندازی مجدد و کل خرابکاری بگویم و اجازه دهم تراشه ها در همان جایی که قرار دارند بیفتند ممکن است."

بنابراین ، پس از اندکی بررسی ، حقیقت را به او گفتم. با کمال تعجب ، او در مورد انواع مختلف اعتیاد جنسی و چگونگی تأثیر آنها بر مغز (بسیار هوشمند) بسیار درک می کرد. من به او گفتم که باید این کار را کند انجام دهم و تا زمانی که راه اندازی مجدد سیستم نشود ایده خوبی نیست. این در واقع منجر به یک مکالمه بسیار محرک درباره جنس ، عشق ، معنویت و فرهنگ شد. این منجر به این شد که ما دوباره جبران کنیم.

هرچه داغتر شد و او به من مالید ، من سرانجام سخت گرفتم. در هیچ لحظه ای خودم یا چیزی را لمس نکردم. ما باید 2 ساعت کار خود را ادامه دهیم. شگفتآور بود. من بیشتر اوقات آن را تمیز نگه داشتم - بدون رفتن به شلوار. او نیز عاشق آن بود. ما هر دو ارتباط واقعی را احساس کردیم. من واقعاً این دختر را دوست دارم و قصد دارم بیشتر کارها را دنبال کنم.

عجیب است ، در روز 15 می گویند ، تخیلات من می تواند در حدود 20 ثانیه نعوظ ایجاد کند ، اما 15 دقیقه طول کشید تا با یک زن واقعی یکی را پیدا کنم. این نشان می دهد که از نظر کل روند تولید مثل ، تفاوت فاحشی بین واقعیت و واقعیت وجود دارد و من هنوز به طور کامل راه اندازی نشده ام. همچنین نشان می دهد که خط تخت لزوماً مطلق نیست ، گرچه واقعی است. بعد از آن تجربه شگفت انگیز حتی احساس خیال پردازی نمی کنم. ترجیح می دهم فقط صبر کنم تا دوباره او را ببینم.


چگونه PMO bf من به طور ناخوشایند من را به مکانی تاریک هل داد ... و چرا در تونل نور وجود دارد [زن]

سلام بچه ها (و دختران)

اول از همه - من یک دختر هستم بنابراین اگر شما مخالف ارسال پست دختر در اینجا هستید ، لطفا بیشتر بخوانید. این ممکن است برای برخی حاوی عوامل محرک باشد.

در مرحله دوم - من این را ارسال می کنم ، زیرا جدی فکر می کنم این می تواند به برخی از افراد خارج از کشور کمک کند. همچنین انگلیسی زبان اول من نیست ، بنابراین هر اشتباهی را که می خواهم مرتکب شوم ، ببخشد.

در اینجا می رود: من 26 ساله هستم. من یک دوست پسر فوق العاده دارم (32) و ما رابطه بسیار خوبی داشته ایم ... تا حدود یک سال پیش مشکلی پیش آمد.

در ابتدا او شروع به اجتناب از رابطه جنسی کرد. ما فقط هر 4-6 هفته رابطه جنسی داشتیم ... و فقط چون من برای آن التماس می کردم. او همیشه "خسته" و بی علاقه بود. در مورد "استرس در کار" صحبت کرد ، به من گفت "مبالغه نکنم". "زندگی همه چیز در رابطه با رابطه جنسی نیست که شما می دانید" - او می گفت ... من شروع کردم به سوال کردن از خودم ، نگاهم ، ارزشم. برای من حتی در مورد رابطه جنسی نبود ، من صمیمیت می خواستم. من می خواستم او به عنوان یک زن به من علاقه مند شود ، می خواست احساس کند می خواهد. اما این وجود نداشت. همکاران در محل کار چگونگی زیبایی من را تکمیل می کردند ، بعضی از مردان هنوز در آنجا به من ضربه می زدند ، اما در خانه هیچ چیز وجود نداشت. و هنگامی که ما رابطه جنسی برقرار کردیم چیزی مانند گذشته نبود. خودکار ، خشن ، بسیار پورنو مانند. پس از آن بدون بغل کردن. بدون بوسه و بدون پیش بازی. رابطه جنسی - ارگاسم - به آنچه می خواستی رسیدی ، حالا 4 هفته من را ترک کن.

جنبه های دیگر رابطه ما خوب به نظر می رسید ، بنابراین من فکر کردم این فقط یک دوره سخت است که ما پشت سر می گذاریم و در نهایت بهتر خواهد شد. من تصمیم گرفتم که صبور و درک کنم. من دیگر خواستار رابطه جنسی نشدم.

به زودی پس از شروع این مشکلات ، من متوجه شدم که دوست پسر من بیشتر و بیشتر بدبینانه ، دورتر ، نسبت به من سختگیر بود. او اظهار نظرهای احمقانه ای کرد. هیچ چیز واقعاً ناخوشایندی نیست ، اما او دیگر با من خوب نبود

گاهی اوقات آنجا می نشست و به نظر می رسید ... مثل روح کمش. متاسفم اگر این مقایسه وحشتناک به نظر می رسد ، اما من دقیقاً به همین ترتیب او را درک کردم. او از افراد دیگر اجتناب می کرد ، دوست داشت خودش باشد ، نمی خواست بیرون برود ... من اغلب نظراتی مانند "ما هنوز 70 سال نداریم ، بیایید از زندگی لذت ببریم" می کردم ، سعی کردم او را به کارهای مختلف علاقه مند کنم اما کار کردن هر وقت او را در آغوش می گرفتم ، بوسه ای روی جوجه می گرفتم و هیچ واکنشی دریافت نمی کردم. هنگامی که با هم در حال تماشای یک فیلم بودیم و سعی کردم به آرامی به او تکیه دهم ، فقط برای اینکه احساس کنم نوعی تماس انسانی وجود دارد ، می گفت "به من دست نزن عزیزم ، من خودم خیلی راحت بودم ، فقط می خواهم فیلم را ببینم" .

من نمی دانستم چه مشکلی وجود دارد. شاید او فقط آن نوع آدم "حساس" نبود؟ شاید این ذات او بود؟ یا شاید من خیلی زیاد می خواهم؟ شاید ماه / سال آینده تغییر کند ...

من از آدم سردی که داشت می شد متنفر بودم. ما بیشتر و بیشتر بحث می کنیم. و هر ماه یکبار رابطه جنسی داشتن ، هر دو ماه یکبار مرا می کشید. من اغلب گریه می کردم (معمولاً در خلوت ، اما بعضی اوقات جلوی او برای اینکه متوجه شود این چه کاری با من می کند. فایده ای نداشت).

من به استمناoc تصادفی روی آوردم. من نمی خواستم به او تقلب کنم و انگیزه جنسی من زیاد بود ، بنابراین این یک حرکت منطقی به نظر می رسید. اما احساس ناامنی و نارضایتی کردم. من هنوز هم می خواستم یک "مرد" در خانه داشته باشم ، نه فقط کسی که خرید کند و من را به سمت کار سوق دهد.

من شروع کردم به خیال پردازی در مورد مردان دیگر. و من زندگی با شخص دیگری ، شخصی مهربان ، گرم را تصور می کنم. کسی که دست من را بگیرد ، شخصی که شب مرا بغل می کند ، شخصی که رابطه جنسی را دوست دارد. من شب فکر می کردم ، در کنار دوست پسرم دراز بکشم - که در آن زمان برای من بیشتر شبیه یک روبات بود تا یک مرد واقعی. برای اولین بار پس از ماه ها متوجه شدم که دیگر بچه های علاقه مند به من نیز متوجه شده اند. وقتی که خوشحال بودم هرگز به پیشرفت آنها توجه نکردم ، اما اکنون سخنان خوب آنها به من کمک کرد تا مانند یک زن احساس کنم. من هرگز با هیچ یک از آن بچه ها بیرون نرفتم ، هیچ وقت تقلب نکردم. آنها در مقایسه با دوست پسر من خیلی مراقب و عاشقانه به نظر می رسیدند.

از یک هفته پیش ، متوجه شدم که دوست پسرم به طور جدی به پورنو و استمنا add معتاد است. من لپ تاپ او را به امانت گرفتم و همه آن چیزها را دیدم ... برایم روشن شد که تمام آن ماه ها سعی داشتم با او "ارتباط برقرار کنم" ... او به تماشای زنان دیگر پرداخت. بازیگران پورنو. او همچنین در یکی از سایت های "قرار ملاقات" بزرگسالان ثبت نام کرد و برای برخی از زنان آنجا پیام ارسال کرد. جوان ، پیر ... یکی از آنها به اندازه مادر من پیر بود. او حتی جذاب نبود ، کسی نبود که احساس کنم در زندگی واقعی تحت درمان او قرار گرفته ام ... چرا او روی کره زمین چنین کاری با من می کند؟ منقاری که در آن لحظه داشتم غیرقابل توصیف است ...: /// من آن را برای کسی آرزو نمی کنم.

من با او روبرو شدم. این زمانی است که او شکست و اعتراف کرد که معتاد PMO است. تمام آن زمان فکر می کردم که او علاقه ای به رابطه جنسی ندارد ... او تقریباً هر روز صبح را در دستشویی خودارضایی می کرد و به تماشای پورنو می پرداخت. به یاد دارم که او دوست داشت وقت زیادی را در حمام بگذراند اما تا به حال به ذهنم خطور کرده است که این دلیل این امر بوده است. این یک شوک بود - شوک کامل - زیرا من هرگز تصور نمی کردم که او یکی از "آن بچه ها" باشد ... می بینید ، من فکر کردم تنها پسرهایی که برای پورنو خودارضایی می کنند کسانی هستند که نمی توانند "رابطه جنسی عادی" برقرار کنند ... مردانه ، موفق ، مردان خوش تیپ صبح های خود را با دست زدن به اندام تناسلی خود سپری نمی کنند ... هر چند این همان چیزی است که من دارم. برای من هیچ منطقی نبود.

صداقت او تنها دلیلی بود که من آنجا و آنجا کوچ نکردم. روزهای بعدی گریه و گریه کردم ... نمی خواهم جزئیات آنچه را که تجربه کرده ام بیان کنم اما وحشتناک ترین چیزی بود که تجربه کردم. من به عنوان یک زن احساس کردم دنیای من خراب شده است. دانستن اینکه "آن زنها" او را تحریک کرده اند و آنها را به من ترجیح داده اند ، فقط دلخراش بود.

من به دنبال اطلاعاتی در مورد اعتیاد به پورنو و پیدا کردن yourbrainonporn ، این انجمن ، سایت های دیگر بودم ... ما خیلی صحبت کردیم. زیاد. و این احتمالاً همان چیزی است که احساساتی را که برای او به جا گذاشته بودم نجات داد. او به من گفت که مصمم است آن را شکست دهد. آشکار شد که این اولین باری است که او فهمیده است که یک مشکل جدی دارد. نفهمیدم چرا زودتر متوجه این موضوع نشده است ؟! این او را به مکانی بسیار تاریک سوق می داد ... به دور از من ، خانواده و زندگی او به طور کلی. با خودم فکر کردم که اگر هرگز به جایی رسیدم که مشاهده تعداد بی شماری آلت تناسلی آنلاین فعالیت ترجیحی من باشد ... مطمئناً متوجه می شوم که مشکلی داشتم ، درست است؟ اینکه در بهترین سالهای زندگی خود باشی و آنها را اینگونه هدر بدهی ... او حتماً این را می دانسته است ... یا اینطور فکر کردم. هرچه بیشتر در مورد اعتیاد به پورنو خوانده شود ، من بیشتر از آن رد می شوم ...

اکنون معتقدم او شاید متوجه نشده بود که پورنو او را به کجا می برد. چرا؟ از آنجا که من هم - به همان سمت شروع کردم و متوجه هیچ شاهدی قرمزی نمی شدم ... بیشتر از وقتی که مجرد بودم رابطه داشتم و به صورت خودارضایی درگیر می شدم ... ناراضی بودم اما نمی دانستم چرا ... دیگران را مقصر می دانم. چه کسی می داند من را به کجا می برد ..

تا شنبه گذشته من هرگز به پورنو به عنوان یک چیز منفی نگاه نکردم. در حقیقت ، من همیشه در مورد آن "ذهن باز" داشته ام و فکر کردم اگر می دانید چگونه از آن استفاده کنید نمی تواند به شما آسیب برساند. این B ​​* S است. اگر از آن استفاده کنید به شما آسیب می رساند. این باعث ناراحتی ، تنهایی و جدا شدن شما خواهد شد. ناراضی هیچ چیز خوبی نیست که بتوانید از رابطه خود با پورنو خارج شوید. ای کاش مردم با صراحت بیشتری درباره آنچه PMO در زندگی آنها کرده است صحبت کنند.

ما تقریباً همدیگر را گم کرده ایم. نمی گویم قطعاً از پس آن بر می آییم - فقط یک هفته است که می دانم مشکل او برطرف می شود. او سالها آن را پنهان می کرد. شکی نیست که او این سفر را سخت پیدا خواهد کرد. و من باید دوباره به او اعتماد کنم ، به خودم ایمان داشته باشم ، دیگر از مقایسه خود با زنان دیگر دست بردارم ... سخت خواهد بود: / اما قلب و ذهن او در جای مناسب قرار دارد. و مال من هم هست

بنابراین ما این 90 روز بدون چالش PMO را با هم انجام می دهیم. من صمیمانه امیدوارم که این "ذهن" و بدن ما را "سیم پیچ" کند. صادقانه نمی خواهم زندگی ام را اینگونه سپری کنم. و من می دانم که او نیز همین احساس را دارد.

من می دانم که برای موفقیت هر آنچه لازم داریم را داریم. من تعجب می کنم که آیا کسی به من کمک می کند اگر من گاه به گاه در اینجا بنویسم ، و تجربیات خود را با تحکیم بگویم ...

امیدوارم که آن را در خود پیدا کرده باشی و بفهمی که خیلی بهتر شده ای زندگی واقعی در انتظار شماست. وقت ارزشمند خود را صرف نگاه کردن به زنان عجیب و غریب که پاهای خود را گسترش می دهند و بچه های تصادفی بین آنها قرار نمی گیرند…: /: /: /

من برای تحسین بر روی این سفر و برای تمایل به تغییر، همه را تحسین می کنم


من یک داستان سریع دارم که در مورد این موضوع به اشتراک می گذارم. من اخیراً کمی نگران خودم بوده ام که دختران وقتی به آنها می گویم من پورن نمی بینم چه عکس العملی نشان می دهند. خوب ، دیشب دختری به من پیام داد که آخر هفته من چگونه است ، yadda yadda. احتمالاً چند ساعت پیام دادیم. به هر حال ، در یک لحظه او از من پرسید که من چه کار می کنم و من به او گفتم که در حال تماشای یک فیلم هستم. او گفت ، "اگر می خواهید سرگرمی واقعی داشته باشید ، چرا پورنو تماشا نمی کنید؟ "من فکر می کنم او در تلاش بود تا من را وادار کند تا با او یا یک شخص بی نظیر ارتباط برقرار کنم. من نمی خواستم این کار را انجام دهم بنابراین من فقط واقعیت را به او گفتم ، این است که من دیگر پورنو نمی بینم زیرا بدون آن احساس بهتری دارم.

او کنجکاو شد و علت را پرسید زیرا فکر می کرد همه بچه ها این کار را می کنند. من به او گفتم بیشترین کارها را انجام می دهد ، اما اکثر آنها نیز در برخی از موارد به آن اعتیاد دارند و این باعث حساسیت شما نسبت به چیز واقعی می شود. من به او گفتم که ترجیح می دهم چیز واقعی را داشته باشم و احساس عدم اشتیاق بیشتری نسبت به زنان دارم و این کار را انجام نمی دهم. او در پایان گفت که همه این چیزها در مورد چگونگی او فکر می کند خیلی عالی است که من فکر نمی کنم و این باعث می شود من یک مرد بهتر و من باید با انواع دختران به هر حال (lol فقط اگر این مورد بود). نکته اصلی این بود که او فکر می کرد بسیار خوب است که من این کار را می کنم و من احساسی دارم که اکثر خانم ها نیز چنین احساسی دارند.

پس بچه ها ، نترسید که با یک دختر در مورد قصور نکردن / تماشای پورنو صادق باشید. من فکر می کنم بیشتر افراد ترجیح می دهند به هر حال فیلم های پورنو تماشا نکنند ، بنابراین اگر چیزی باشد به شما امتیازهای براونی می دهد. به علاوه باعث می شود تا شما آلفا و کنترل بیشتری بر زندگی خود بنظر برسید. صخره ها:

-به دختر گفت من پورنو نمی بینم

-ش پرسید چرا من متوقف شدم

- سعی کرد آن را به او توضیح دهد

فکر کردم این عالی بود

-همه چیز بهتر از آنکه توقع میرفت به انجام رسید


بهترین بخش در مورد داشتن GF از طریق این است که شما قادر به صحبت با او در مورد این مشکل است. دختران سخنگوهای طبیعی هستند، بنابراین آنها می خواهند همه چیز را در مورد آن بشنوند 😀 علاوه بر یک دختر آن را دوست دارد هنگامی که شما در حال تلاش برای بهبود رابطه.