سن 25 - کلید بهبودی من

غلبه بر اعتیاد به پورنوگرافی من یک مرد 25 ساله هستم. من در هنگام جستجوی اطلاعات دیگر این سایت را پیدا کردم. (سپاسگزار بهشت ​​برای شانس).

همانطور که می خواندم ، تصویری بسیار بزرگتر از آنچه کار می کردم از آنچه انتظار داشتم کشف کردم. تصویری از سیستم پاداش و اعتیاد مغز من. تصویری که می تواند تجربه من را با اصرارها ، میل جنسی ، ارگاسم و خماری های بعد از آنها توضیح دهد. من در مورد نحوه کار مغز من دانش بیشتری کسب کردم.

سپس سعی کردم خروج (راه اندازی مجدد). و من شکست خوردم سعی کنید پس از سعی کنید من ناراحت شدم و کنجکاو بودم که چگونه ممکن بود که من چنین اعتیاد قوی ای داشته باشم که اراده من برای غلبه بر آن کافی نیست.

من به عنوان خوانده شده مغز که خودش را تغییر می دهد توسط Norman Doidge (گزیده ای در اینجا)، و من بودم متعجبتوسط اکتشافات انجام شده در علوم اعصاب. (من تا به حال برخی از دانش مغز، اما نه در مورد قدرت neuroplasticity.)

این امیدواری و آگاهی عظیمی به من می دهد که امکان تغییر بسیاری از موارد حتی اساسی تر از آنچه تصور می کنم وجود دارد. من این کتاب را به شدت به همه توصیه می کنم. این ارزشمندترین خواندن در تمام زندگی من بود. همچنین ، این سایت حاوی اطلاعات بسیار گسترده و پیچیده ای است. کشف آن بسیار مفید است.

چیزی که من در طول شکستهای تکراری من نادیده گرفتم، ارتباط بین ارگاسم استمناء و فانتزی پورنو بود.

من می توانم خودم را به ترک استمناء / ارگاسم به دلیل عواقب و تاثیر آن بر زندگی من. اما من نمی توانستم ارتباطات عمیق مغز را که منجر به تخیل من در ذهن من بود، ببینم که هنوز پر از پورنو بود. این ارتباطات در طول زمان من به پورنو / استمناء به مغز من احتیاج داشتند. آنها یک کل شبکه وابسته به اعتیاد بزرگ ایجاد کردند. بنابراین کافی بود که بدن یک زن برهنه، عمل جنسی / استمناء یا احساسات امدادی مرتبط با ارگاسم را تصور کنیم، و به زودی تمام شبکه / مدار اعتیاد در ذهن من فعال شد. و تقویت خود را حتی قوی تر!

وقتی متوجه شدم که این جنبه ها به هم پیوسته اند، من توانستم به وضوح ببینم که چرا خواستار پیگیری می شود. بنابراین، متوجه شدم که چه چیزی منجر شد. توجه کنید که از کجا به جایی که فرایند می رود به عنوان شما تحریک شده است.

اکنون که این را دیدم ، از کل روند اعتیاد مطلع هستم. من می توانم عواقب آن - و همچنین شروع رفتار / تفکر خود را به وضوح ببینم. فقط در این صورت است که می توانم تغییر بدهم.

بنابراین، من راه را تغییر دادم تا همه چیز را با وابستگی من (به ویژه خواسته های من و تقلید) درمان کنم. من همه چیز را با یک روش کاملا متفاوت دیدم. و پس از ماه های 2، خواست های مداوم متوقف شد. حتی اگر بخواهم بگویم، دیگر هیچ قدرتی بر من ندارد. و خوشحالم

قسمت مهم این است که اعتیاد خود را بشناسید ، یعنی چیزی در شما وجود دارد که تفکر رفتاری شما را تسخیر کرده است ، مانند ویروس رایانه در رایانه. اعتراف کن آن را از هر جنبه ، از هر زاویه ای عمیق تماشا کنید تا بفهمید چه چیزی را نادیده گرفته اید. به دنبال تداعی هایی باشید که رفتار شما را تحریک می کنند. کاوش کنید رعایت کنید. از چیزهای کاملا جدیدی که کشف می کنید نترسید. مهمترین آنها هستند.

برای انجام این کار ، پاک کردن ذهن خود مهم است. برای این فرآیند وقت بگذارید ، تا بتوانید عمیق به آن بپردازید. نمی شود عجله کرد. مجبور نیست وقتی از کنجکاوی عمیق خودتان ناشی می شود بهتر است.

چیزهای دیگر / فعالیت ها نیز برای من مفید بود:

  • من به جای تکنو شروع به گوش دادن به موسیقی Folk و Chillout کردم. فهمیدم که اگر شعرها خیلی رمانتیک یا رویایی نباشند و اگر موسیقی خیلی افسانه ای نباشد ، برای من واقعاً آرامبخش است.
  • من شروع به رفتن برای پیاده روی کردم. این به من کمک می کند که ذهنم را پاک کنم یا چیزهای دیگر را از دیدگاه دیگر ببینم.
  • بعد از خواندن مغز که خودش را تغییر می دهد، من فهمیدم که هر نوع اعتیاد ، و همچنین تفکر استرس زا / منفی ، به مغز من آسیب می رساند ، بنابراین من تمام تفکرات منفی ("من نمی توانم آن را انجام دهم") ، خود افسردگی و عصبانیت را ترک کنم. عصبانیت و تفکر منفی نمی تواند چیزی را حل کند یا به چیزی کمک کند. این یکی از مهمترین تحققات زندگی من است و خوشحالم که بالاخره به آن رسیدم.
  • من فکر می کنم حداقل قدرت اراده نیز مهم است. بدون اراده نمی توانید کاری انجام دهید. در غیر این صورت ، شما مانند ماشینی هستید که برنامه ریزی شده است. دستگاه فقط دستورات ناشی از برنامه ناخودآگاه را مانند یک برده اجرا می کند. بنابراین شما دیگر یک انسان نیستید. و من می خواهم یک انسان باشم ، نه فقط یک برده از برخی برنامه ها در ذهنم.

الان دوست دختر ندارم. اما من موافقم که با یک شریک زندگی می توان از اعتیاد من راحت تر شد. شاید با یک دوست دختر زودتر متوجه چیزهایی می شدم که در مورد اعتیادم فهمیدم. انسان دیگری می تواند چشمی بزرگ برای هوشیاری شما باشد. من هم می بینم کاستا در حال حاضر به عنوان بهترین راه برای عشق.

من انرژی بیشتری دارم، زمان بیشتری دارم، تمرکز بیشتری دارم، و به نوعی من نیز به طور کلی بیشتر سرگرم کننده هستم. هنگامی که ماهیت واقعی اعتیاد خود را می فهمید، هرگز از دست نخواهید داد. موفق باشید، سلامت و زندگی بدون اعتیاد به همه شما در اینجا.

پیوند به پست

توسط - 21