انتقاد از "هیچ شواهدی از تنظیم بی نظمی هیجان در افراد فوق جنسی که احساسات خود را به یک فیلم جنسی گزارش می دهند" (Prause و همکاران ، 2013)

محقق نیکول پراس در مورد پورنوگرافی نتایج را با عنوان تحصیل مبهم می کند

نتایج در یک مطالعه توسط آزمایشگاه SPAN نیکول پراوز تحت عنوان ، "هیچ شواهدی از اختلال هیجان در "Hypersexuals" وجود ندارد که احساسات آنها را نسبت به فیلم جنسی بیان کند، "مطابق با چه برخی از کاربران سابق پورنو گزارش میدهند یعنی این پورنو دامنه عاطفی خود را محدود کرده است.

در این تحقیق، پاسخ های عاطفی نسبت به وانیل های پورنو در کاربران پورنوگرافی گزارش شده است. جای تعجب نیست به عنوان کاربران پورنو اجباری بیشتر نسبت به افراد سالم حساس تر به پورنو وانیلی بودند. آنها خسته شدند  با این حال ، عنوان مطالعه آزمایشگاه SPAN این یافته واضح را پنهان می کند و نتیجه را منطبق با عدم تطابق با "مدل اعتیاد به جنس" می داند. (بیشتر در زیر.)

مطالعه Prause

این مطالعه در مقایسه با مشاهده یک فیلم طبیعت 3 دقیقه ای و یک فیلم جنسی 3 دقیقه ای ، محدوده عاطفی افراد به اصطلاح "ابرجنس" را با گروه کنترل مقایسه کرد. فرضیه کار آزمایشگاه برای این مطالعه این بود که "افراد فوق جنسی" سطح بالاتری از احساسات مثبت و منفی را در مقایسه با گروه کنترل گزارش می کنند. به این معنی که پیش بینی شده بود "ابرجنس ها" پس از مشاهده فیلم جنسی ، سطح بالایی از احساسات مثبت مانند برانگیختگی یا هیجان جنسی و همچنین احساسات منفی زیادی مانند خجالت یا اضطراب را نشان دهند. نویسندگان تماس می گیرند همزمان تجربه احساسات مثبت و منفی بیشتر در برابر محرک "همزمانی".

با این حال، محققان گفتند:

  • "این مطالعه در واقع شواهدی برای مقابل الگوی: کسانی که از مشکل در تنظیم مشاهده "پورنو" (VSS) خود شکایت داشتند کمتر پاسخهای احساسی متفاوتی نسبت به فیلمهای جنسی نسبت به کسانی که مشکلی در تنظیم تماشای خود گزارش نکرده اند. "
  • "افرادی که از مشکلات تنظیم کننده مشاهده خود از محرکهای جنسی بینایی به نمایش گذاشته اند شکایت دارند کمتر هم افزایی تأثیر مثبت و منفی نسبت به گروه کنترل. "
  • "این اثرات در واقع در مقابل از جهت پیش بینی شده ، نه فقط ضعیف تر. " (تأکید اضافه شده است)

فرضیه نادرست؟

محققان آزمایشگاه SPAN اذعان می کنند که هیچ مطالعه قبلی مبنی بر این که این فرضیه مبنی بر اینکه امروزه کاربران پورنو باید واکنش عاطفی مثبت و منفی بیشتری نسبت به یک فیلم جنسی داشته باشند ، وجود دارد.

  • "تحقیقات مربوط به ابرجنسیت هنوز دقیقاً مشخص نکرده است که چه زمانی اختلال در تنظیم احساسات اتفاق می افتد ، و انتشارات بالینی در مورد اینکه چه زمانی انتظار می رود تنظیم بی نظمی هیجان درگیر باشد ، مشخص نیست."
  • "هیچ معیار قابل قبولی در مورد" سطح هم افزایی "وجود ندارد."

آنها یک مدل نظری وابسته به اعتیاد جنسی (که قبل از اینترنت ایجاد شده و بر اساس فرضیه هایی درباره معتادانی که با افراد واقعی رفتار می کنند) پیچیده شده اند. ادعا می کنند که

  •  "بسیاری از طرفداران" اختلال ابرجنسی "بیان می کنند که بر تنظیم بی نظمی یکی از ویژگی های اصلی این اختلال است."

هیچ استنادی برای این گزاره وجود ندارد و وجود دارد دلیل برای سوال آیا مفاهیم کلاسیک اعتیاد به رابطه جنسی لزوماً در مورد معتادان پورنو اینترنتی امروزی اعمال می شود.

آیا احتمال ندارد که فرضیه SPAN Lab به سادگی عقب مانده باشد و گروه شاهد احتمالا احتمال بیشتری برای نشان دادن گستره وسیعی از احساسات وجود دارد (آنها در واقع نشان دادند)؟ پس از همه، محققان به وضوح اظهار داشتند که مطالعات قبلی نشان داده است که این است طبیعی به طیف گسترده ای از احساسات مثبت و منفی در پاسخ به فیلم های وابسته به عشق شهوانی:

  • "به طور کلی ، محرکهای جنسی در پاسخ به محرکهای جنسی باعث ایجاد هم لکنگی زیاد در احساسات منفی و مثبت می شوند. (پیترسون و جانسن ، 2007)."

به عبارت دیگر، کنترل کاملا طبیعی بود. این کاربران پورنو مشکل بود که خارج از هماهنگی بودند. کاربران مکرر پورنو خسته شده (عادت) به پخش وانیل. آنها واکنش عاطفی کمتری داشتند زیرا این یک خمیازه بزرگ بود. جالب توجه است که احساسات بی حس شکایت مشترک بینندگان سنگین پورنو در اینترنت است - اگرچه بسیاری از آنها متوجه نمی شوند که پورنو احساسات خود را خاموش می کنند تا اینکه پس از ترک استفاده از آن. در اینجا نظرات معمول کاربران سابق نشان دهنده از دست دادن پستی و بلندی ها است:

پسر اول: "هنگامی که پورنو را ترک کردید و می توانید احساساتی را که احساس می کنید بپذیرید. برای من این تنهایی ، غم ، نیاز ، و غیره بود. اما اینها با راحت تر شدن با خودتان عبور می کنند. بلندی هایی که احساس می کنید بیشتر شده و بیشتر از قبل احساس می شوند. پایین آمدن ها نیز افزایش می یابد و شما بیشتر از قبل احساس دماغ می کنید. شکستن در پورنو فقط مرا در دنیا بی حس نگه داشته اما اکنون احساسات انسانی را بهتر از هر زمان دیگری احساس می کنم. "

پسر دوم: "نکته در مورد ترک پورنو این است که بی حسی را درمان می کند. برای من ، همه رنگ ها به زندگی من بازگشتند. موسیقی بهتر به صدا درآمد ، فیلم ها باعث گریه من می شوند (هیچ کس مسخره نمی کند ، وگرنه من لب به لگد می زنم! 😉) ؛ من خیلی بیشتر می خندم من در محیط های اجتماعی بیشتر لذت می برم ، و غیره. یک دوره ناراحت کننده غم و اندوه را پشت سر گذاشتم. اما بعداً همه چیز در جای خود قرار گرفت و همه احساسات شما قویتر می شوند. نگران نباشید ، هرچه زمان می گذرد ، زندگی هر روز جذابتر می شود! "

خط پایین: یک توضیح بسیار ساده برای کاربران به اصطلاح اجباری پورنو وجود دارد که واکنش عاطفی کمتری نسبت به مشاهده پورنو وانیلی دارند. کاربران اجباری پورنو خسته شده بودند. پورنو وانیلی دیگر به عنوان موارد جالب ثبت نشده است. حساسیت زدایی شدند. در حقیقت، این دقیقا همان چیزی است که Prause 2 را در سال بعد گزارش داد مطالعه بسیاری از موارد مشابه

مبنای نظری اشتباه و روش شناسی ضعیف.

محققان از تئوری اعتیاد جنسی مربوط به دهه ها پیش و همچنین اصطلاح "ابرجنس ها" استفاده کردند و بدین ترتیب دلالت دارند که آنها اطلاعات مفیدی درباره معتادان جنسی کشف می کنند - بدون استفاده از این اصطلاح. آنها همچنین حاکی از این هستند که این افراد ، که به عنوان "معتادان به پورنو" شناخته می شوند ، احساسات نامنظم معتادان جنسی را ندارند (و بنابراین شاید به هیچ وجه معتاد نباشند). با این وجود چندین مشکل در این تلاش وجود دارد:

هیچ غربالگری اعتیاد

محققان قبل از نمایش دادن شرکت کنندگان در این زمینه نبوده اند اعتیاد به مواد مخدر اینترنتی، بنابراین نمی توانیم مطمئن شویم که شرکت کنندگان آنها معتاد هستند. "ابرجنسی" و "دشواری کنترل استفاده از پورنو" در مقایسه با تعیین واقعی اعتیاد به پورنو در اینترنت از طریق آزمایش غربالگری ، اصطلاحات مبهمی هستند. اگر محققان پیشنهاد دهند که آنها در حال کشف مواردی در مورد معتادان به پورنو در اینترنت هستند ، باید با غربالگری برای اعتیاد به پورنو شروع کنند.

نیاز به شرکت کنندگان همگن

محققان باید به جای ترکیبی از مردان و زنان با گرایش های مختلف جنسی ، در مورد شرکت کنندگان همگن تحقیق کنند. بسته به گرایش جنسی شرکت کنندگان و سلیقه های فعلی پورنو ، یک فیلم 3 دقیقه ای دگرجنسگرایانه ممکن است تأثیرات متفاوتی داشته باشد. به عنوان مثال ، یک معتاد پورنو لزبین ممکن است هنگام تماشای فیلم پورنو دگرجنسگرایی ، انزجار را تجربه کند ، بنابراین نتایج کلی را کج می کند. مرتب کردن پاسخ های عاطفی در معتادان یک است تلاش بسیار پر جنب و جوش.

نظریه اعتیاد کلاسیک غیر مرتبط است

کاربران جوان اینترنت امروزی غالباً با مدل کلاسیک اعتیاد به رابطه جنسی که بر اساس ضربه و شرم کودکی بنا شده بود ، مطابقت ندارند. آنها با استفاده از پورنو کاملا راحت هستند ، که به اعتقاد بسیاری مفید است. میانگین سنی مشكل كاربران پورنو در این مطالعه تنها 24 سال بود كه آنها را به احتمال زیاد عضو آن می داند نسل XXX.

بنابراین ، مشخص نیست که این شرکت کنندگان حتی در صورت اعتیاد ، احساسات کلاسیک مانند اضطراب یا خجالت (احساسات منفی) را به نمایش می گذارند. به راستی ، آیا دلیل منطقی وجود دارد که فکر کنیم معتادان جوان پورنو در حال تماشای یک فیلم اروتیک 3 دقیقه ای در آزمایشگاه ، که حتی به آنها گفته شده است که خود ارضایی نکنند ، احساسات منفی ناشی از کلیپ فیلم ایجاد می شود؟

در هر صورت ، برچسب زدن به معتادان جنسی پورن به عنوان "بیش از حد جنسی" ، آنها را در معرض خطر قرار نمی دهد ارتباط جنسی پاسخ های عاطفی معتادان (ادعا شده). باز هم فرضیه محققان ضعیف است.

مفاهیم کلیدی اعتیاد اعصاب نادیده گرفته شده است

محققان هیچ نشانه ای از درک تفاوت بین "حساسیت"و"کاهش حساسیت، "یا اهمیت طراحی تحقیقات آنها پیرامون این ویژگیهای کلیدی عصبی شیمیایی اعتیاد.

اعتیاد به Porn می تواند بسیار خاص باشد وابسته به فتیش های خاص. آنها اغلب پورنوگرافی عجیب و غریب را شامل می شوند تعداد زیادی معتاد به مواد مخدر تشدید می شود همانطور که آنها نیاز به مواد بسیار بدتر برانگیخته شدن. محرک های بصری برای نشانه های منحصر به فرد آنها می تواند واکنش قدرتمندی ایجاد کند ، در حالی که نشانه های تصویری که به عنوان محرک عمل نمی کنند ممکن است مورد علاقه خفیف تری باشد. Hyper-reactivity به نشانه های خاص به عنوان "حساس سازی" شناخته می شود.

از طرف دیگر ، "حساسیت زدایی" به آن اشاره دارد کاهش پاسخ به محرک ها نه به طور مستقیم به وابستگی وابسته است. این پاسخ به طور کلی احساس خستگی را مشاهده کرده است معتادان اینترنتی, معتادان مواد غذایی و معتادان قمار. کاملاً محتمل است که همان مکانیزمی که این معتادان رفتاری دیگر را به لذت عادی (و رضایت) تبدیل می کند ، دامنه واکنش های عاطفی معتادان پورن به تصاویر پورنو را نیز کاهش می دهد.

اتفاقاً ، به نظر می رسد تغییر در سطح دوپامین و حساسیت به دوپامین یکی از عوامل پدیده "حساسیت زدایی" است. مثلا، تجربه را در نظر بگیرید از این دانش آموز سالم پزشکی سالم که داوطلبانه پاسخ دفاعی خود را با دارو مخلوط کرده و تغییرات عمیق و موقت را تجربه کرده است:

"پس از ساعت 7، آقای A احساس فاصله بیشتری بین خود و محیطش داشت. تحریکات تاثیر کمتری داشتند؛ محرک های بصری و شنیداری کمتر شدید بودند. او از دست دادن انگیزه و خستگی رنج می برد. پس از ساعت 18، او از خواب بیدار شد و خستگی را افزایش داد؛ محرک های محیطی خسته کننده می شوند. او سخنرانی کمتر داشت"

نکته این است که این یک فیلم آزمایشگاهی عمومی 3 دقیقه ای نادر است که اندازه گیری دقیق احساسات مثبت و منفی را برای معتادان پورنو اینترنتی امروزی به وجود می آورد. برای بعضی ها کسل کننده خواهد بود (یا حتی اگر با گرایش جنسی آنها مطابقت نداشته باشد ، بیزار است) برای دیگران آن را به آرامی آزار می دهد. با این حال، دیگران ممکن است به برخی از جنبه های آن (به واسطه آن) حساسیت داشته باشند. با این وجود، ممکن است پس از یک جلسه کامل و خصوصی پرفروش با تصاویری از انتخاب خود، ممکن است محدوده عاطفی خود را بازتاب ندهند.

در حالت ایده آل ، محققان محرکی را انتخاب می کنند که با اعتیاد هر معتاد مطابقت داشته باشد - یعنی ژانر مورد علاقه هر موضوع پورنو.

در هر صورت تحقیقاتی را انجام دهید که مشخص نکند واکنشهای "حساس" معتادان را ضبط کنید یا خودشان واکنش های بی حس شده "حساسیت زدایی" نمی تواند چیزهای زیادی به ما بگوید باز هم ، الگوی کلی معتادان این است که تا حدی در محرک های روزمره بی حس شده و علائمی را که در اعتیاد خاص آنها تأثیر می گذارد بیش از حد تحریک کند.

در نتیجه

قبل از اینکه SPAN آزمایشگاه بتواند در مورد اختلالات عاطفی در کاربران پورنو مشکل پیدا کند، باید همه موارد احتمالی را کنترل کرد.

این آزمایشگاه همچنین ممکن است بخواهد فرضیه های واقع بینانه تری را انتخاب کند و عناوین آنها را با نتایج واقعی آنها مطابقت دهد. به عنوان مثال ، عنوان دقیق تری برای این مطالعه می توانست باشد ، "کاربران پورنوگرافی مشکلاتی را نشان می دهند که پاسخ های احساسی را به محرک های بصری جنسی بیش از کنترل می کنند"


UPDATE 1: موضوعات در Prause و همکاران، 2013 به نظر می رسد موضوعات مشابه در دو مطالعه بعدی که توسط نیکول پراوس نوشته شده است. در پایین صفحه، می توانید مسائل بی شماری که در این دو منتقد بعد از مطالعات آزمایشگاهی اسپانیا مطرح شده است را بخوانید:

  1. میل جنسی، بیش فعالی نیست، مربوط به پاسخ های نوروفیزیولوژیک است که توسط تصاویر جنسی (استیل و همکاران، 2013)
  2. مدولاسیون پتانسیل های مثبت بعدی توسط تصاویر جنسی در کاربران مشکل و کنترل ها متناقض با "اعتیاد به اعتیاد" (Prause و همکاران، 2015)

زیرا مطالعه #2 بالا (Prause و همکاران، 2015) گزارش کمتر فعال سازی مغز به وانیل پورنو همبستگی با استفاده از پورنو بیشتر، آن را به عنوان فهرست شده است حمایت از این فرضیه که پورنو مزمن از آن استفاده می کند ، تحریک جنسی را تنظیم می کند (یافته های آن موازی است) کوهن و گالینات. ، 2014) 9 مقاله مورد ارزیابی با ارزیابی YBOP موافقت می کنند:

  1. عصب شناسی اعتیاد به مواد مخدر اینترنتی: مرور و به روز رسانی (2015)
  2. کاهش LPP برای تصاویر جنسی در کاربران پورنوگرافی مشکوک ممکن است سازگار با مدل های اعتیاد همه چیز به مدل بستگی دارد (2016)
  3. عصب شناسی رفتار جنسی اجباری: علم جدید (2016)
  4. آیا رفتار جنسی اجباری باید به عنوان اعتیاد در نظر گرفته شود؟ (2016)
  5. آیا پورنوگرافی اینترنتی باعث اختلالات جنسی می شود؟ بررسی با گزارش های بالینی (2016)
  6. آگاهي و غيرمنطقي از احساسات: آیا آنها با فرکانس استفاده از پورنوگرافی متفاوتند؟ (2017)
  7. مکانیسم های عصبی شناختی در اختلال رفتار جنسی اجباری (2018)
  8. اعتیاد به اعتیاد آنلاین: آنچه ما می دانیم و چه چیزی ما را بررسی نمی کنیم (2019)
  9. ابتکار و توسعه اعتیاد سایبری: آسیب پذیری فردی، مکانیسم تقویت و مکانیسم عصبی (2019)

UPDATE 2: از ماه ژوئیه، 2013 زیاد است. UCLA قرارداد نیکول پراسس را تمدید کرد (اوایل 2015). دیگر دانشگاهی نیست آزار و اذیت و آزار و اذیت چندین حادثه ثبت شده است به عنوان بخشی از یک مبارزات انتخاباتی "astroturf" که برای متقاعد کردن مردم است که هرکسی که با نتایج خود مخالف است، سزاوار تحریف باشد. Prause یک انباشته شده است تاریخ طولانی از آزار و اذیت نویسندگان، محققان، درمانگران، خبرنگاران و دیگرانی که جرأت می کنند شواهدی از آلودگی را از استفاده از اینترنت در اینترنت گزارش دهند. او به نظر می رسد کاملا با صنعت پورنوگرافی دنج است، همانطور که از این دیده می شود تصویر او (به راست) در فرش قرمز سازمان جشنواره اهدا شدگان (XRCO) مراسم جایزه. (به گفته ویکی پدیا جوایز XRCO توسط آمریکایی داده شده است سازمان انتقادات X-rated سالانه به افرادی که در سرگرمی بزرگسالان کار می کنند و تنها جوایز صنایع بالغ نمایش داده شده به طور انحصاری برای اعضای صنعت است.[1]) به نظر می رسد که Prause نیز ممکن است داشته باشد بازیگران پورنو به عنوان موضوعی به دست آوردند از طریق یکی دیگر از گروه های علاقه مند صنعت پورنو ائتلاف گفتاری آزاد. گفته می شود افراد به دست آمده از FSC در او استفاده شده اند مطالعه استخدام تفنگ در شدیدا آسیب دیده است و "مراقبه ارگاسمی" بسیار تجاری طرح (در حال حاضر بودن) بررسی شده توسط FBI) ستایش نیز ساخته است ادعاهای پشتیبانی نشده در باره نتایج مطالعات او و او را روش های مطالعه. برای مستندات بیشتر، ببینید: آیا Nicole Prause تحت تاثیر انجمن صنایع قرار دارد؟


مشكلات با موضوعات و روش شناسي

به نظر می رسد که مطالعه فوق، استیل و همکاران (2013) و Prause و همکاران (2015) از بسیاری از موضوعات مشابه استفاده کرده اند. اگر چنین است، گزاره زیر از نقدی از استیل و همکاران اعمال میشود:

ادعای اصلی توسط استیل و همکاران. این است که عدم همبستگی بین سوالات خواندن EEG (P300) و برخی پرسشنامه ها به معنای عدم وجود اعتیاد به پورنو است. دو دلیل عمده عدم همبستگی را نشان می دهد:

  1. محققان موضوعات متنوعی را انتخاب کردند (زنان، مردان، همجنسگرایان، نگرانی های هتروزیکس)، اما آنها همه ی تصاویر استاندارد جنسی، احتمالا بی علاقه، تصاویر مردانه و زنانه را نشان دادند. به سادگی، نتایج این مطالعه وابسته به فرضیه است که مردان، زنان، و غیر heterosexuals در پاسخ آنها به تصاویر جنسی متفاوت است. این به وضوح مورد نیست (در زیر).
  2. دو پرسشنامه استیل و همکاران در هر دو مطالعه EEG برای ارزیابی "اعتیاد به پورنو" برای استفاده از پورنو در اینترنت / اعتیاد معتبر نیست. در مطبوعات ، Prause به طور مکرر به عدم همبستگی بین نمرات EEG و مقیاس "ابرجنسیت" اشاره کرد ، اما هیچ دلیلی برای انتظار همبستگی در معتادان پورن وجود ندارد.

تنوع غیر قابل قبول موضوعات آزمایشی: محققان موضوعات متنوعی را انتخاب کردند (زنان، مردان، همجنس گرایان، نگرانی های هتروزیکس)، اما آنها نشان دادند که همه آنها استاندارد، شاید ناخوشایند، پورنو مردانه + زنانه است. این موضوع مهم است، زیرا روش استاندارد برای مطالعات اعتیاد، که محققان آن را انتخاب می کنند، نقض می شود همگن افراد از نظر سن ، جنس ، گرایش ، حتی ضریب هوشی مشابه (به علاوه یک گروه کنترل همگن) به منظور جلوگیری از تحریف هایی که ناشی از چنین تفاوت هایی است.

این به ویژه برای مطالعاتی مانند این مورد مهم است که اندازه گیری تحریک به تصاویر جنسی است، تحقیق تأیید می کند که مردان و زنان واکنش مغزی نسبت به تصاویر جنسی یا فیلم ها را به طور قابل توجهی متفاوت می دانند. این ضعف به تنهایی توضیح می دهد عدم همبستگی بین قرائت های EEG و پرسشنامه ها. مطالعات قبلی تفاوت های معناداری بین مردان و زنان را در پاسخ به تصاویر جنسی نشان می دهد. برای مثال ببینید

آیا می توانیم مطمئن باشیم که یک غیر جنس گرا آیا شور و شوق مشابه برای پورنو زن و مرد به عنوان یک مرد heterosexual است؟ نه، و گنجاندن او می تواند به طور متوسط ​​میانگین EEG را نادیده بگیرد و ارتباطات معنی دار بعید است. برای مثال، ببینید مدارهای عصبی از انزجار ناشی از محرک های جنسی در مردان همجنس گرا و همجنس گرا: مطالعه fMRI.

به طور شگفت انگیزی، خود Prause خود را اعلام کرد یک مطالعه قبلی (2012)  این افراد در پاسخ به تصاویر جنسی بسیار متفاوت هستند:

"محرکهای فیلم نسبت به تفاوتهای فردی در توجه به اجزای مختلف محرکها آسیب پذیر هستند (Rupp & Wallen، 2007) ، اولویت برای محتوای خاص (Janssen ، Goodrich ، Petrocelli و Bancroft ، 2009) یا تاریخچه های بالینی که باعث تحریک بخش های محرک می شوند ( وودا و دیگران ، 1998). "

"هنوز هم ، افراد از نظر نشانه های بصری که تحریک جنسی را برای آنها نشان می دهد ، بسیار متفاوت خواهند بود (گراهام ، سندرز ، میلهاوزن و مک برید ، 2004)."

در یک مطالعه Prause چند هفته قبل از این که او گفت:

"بسیاری از مطالعات با استفاده از سیستم بین المللی محبوب تصویری عاطفی (لانگ ، بردلی و کاتبرت ، 1999) از محرک های مختلف برای مردان و زنان در نمونه خود استفاده می کنند."

شاید Prause باید اظهارات خود را بخواند تا کشف دلیل اینکه چرا خوانش های EEG فعلی او بسیار متفاوت است. تفاوت های فردی طبیعی هستند و تغییرات بزرگی در گروه های مختلف از نظر جنسی وجود دارد.

پرسشنامه های نامناسب: SCS (مقیاس تسخیر جنسی) نمیتوانند اعتیاد به اینترنت را ارزیابی کنند. این در 1995 ایجاد شده است و با کنترل جنسی غیرقابل کنترل طراحی شده است روابط در ذهن (در ارتباط با بررسی اپیدمی ایدز). این SCS می گوید:

"مقیاس باید [نشان داده شود] برای پیش بینی میزان رفتارهای جنسی، تعداد شرکای جنسی، تمرین انواع رفتارهای جنسی و تاریخ بیماری های منتقله از طریق جنسی است."

علاوه بر این ، توسعه دهنده SCS هشدار می دهد که این ابزار آسیب شناسی روانی را در زنان نشان نمی دهد:

"ارتباط بین نمرات اجبار جنسی و سایر نشانگرهای آسیب شناسی روانی الگوهای مختلفی را برای مردان و زنان نشان داد. اجبار جنسی با شاخص های آسیب شناسی روانی در مردان همراه بود اما نه در زنان"

علاوه بر این، SCS شامل سوالات مربوط به همکاران است که معتادان اینترنتی اینترنتی ممکن است در مقایسه با معتادان جنسی کاملا متفاوت باشند، با توجه به این که کاربران پورنوگرافی اغلب دارای اشتها بیشتر برای عاشقانه های سایبری از جنسیت واقعی.

مانند SCS، پرسشنامه ابراز امیزی دوم (CBSOB) هیچ سوالی در مورد استفاده از پورنو در اینترنت ندارد. این به منظور غربالگری افراد "فوق جنس" و رفتارهای جنسی خارج از کنترل - نه صرفاً استفاده بیش از حد از مواد صریح جنسی در اینترنت - طراحی شده است.

پرسشنامه دیگری که محققان اجرا کردند PCES (مقیاس اثر مصرف پورنوگرافی) است که "کابوس روان سنجی، "و هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم می تواند چیزی در مورد اعتیاد به پورنو در اینترنت نشان دهد or اعتیاد جنسی

بنابراین ، عدم همبستگی بین خوانش EEG و این پرسشنامه ها هیچ حمایتی از نتیجه گیری مطالعه یا ادعاهای نویسنده ندارد.

بدون پیش نمایش: سوژه های Prause از قبل اکران نشده بودند. مطالعات معتبر معتاد برای مغز افراد با شرایط قبلی (افسردگی ، OCD ، سایر اعتیاد ها و غیره) را غربال می کند. این تنها راهی است که محققان مسئول می توانند در مورد اعتیاد نتیجه گیری کنند. را مشاهده کنید مطالعه کمبریج برای نمونه ای از غربالگری و روش مناسب.

سوژه های Prause نیز برای اعتیاد به پورنو از قبل غربالگری نشده بودند. روش استاندارد برای مطالعات اعتیاد غربالگری افراد با آزمایش اعتیاد به منظور مقایسه کسانی که از نظر اعتیاد مثبت هستند با کسانی که آزمایش نمی کنند مقایسه می شود. این محققان این کار را انجام ندادند ، حتی اگر تست اعتیاد به اینترنت وجود دارد. در عوض محققان مقیاس تساهل جنسی را مدیریت کردند بعد از شرکت کنندگان در حال حاضر انتخاب شدند همانطور که توضیح داده شد، SCS برای اعتیاد به مواد مخدر یا برای زنان معتبر نیست.

استفاده از انجمن عمومی برای موضوعات مختلف: استیل و همکاران اذعان می کند که ممکن است انتخاب پورنو "ناکافی" نتایج را تغییر داده باشد. حتی در شرایط ایده آل ، انتخاب پورنو آزمایشی کار مشکلی است ، زیرا کاربران پورنو (به ویژه معتادان) غالباً با یک سلیقه افزایش می یابند. بسیاری گزارش می کنند داشتن پاسخ جنسی کمی به ژانرهای پورنو که با پورنو آنها مطابقت ندارددو روزه- از جمله ژانرهایی که در اوایل کارشان در تماشای پورنو کاملاً تحریک کننده بودند. به عنوان مثال ، بسیاری از پورنوهای امروزی از طریق فیلم های با کیفیت بالا مصرف می شوند و عکسهایی که در اینجا استفاده می شود ممکن است پاسخ یکسانی نداشته باشند.

بنابراین ، استفاده از پورنو عمومی می تواند نتایج را تحت تأثیر قرار دهد. اگر یک علاقه مند به پورنو ، پیش بینی مشاهده پورنو را دارد ، فعالیت مدار پاداش احتمالاً افزایش می یابد. با این وجود اگر پورنو برخی از تصاویر خسته کننده و دگرجنسگرایانه باشد که با ژانر یا عکسهای فعلی او مطابقت ندارد به جای فیلمهای با وضوح عالی ، کاربر ممکن است پاسخ کمی داشته باشد یا هیچ پاسخی نداشته باشد ، یا حتی ناامیدی. "چه بود که؟ "

این معادل آزمایش واکنش گروهی از معتادان به غذا است که از همه با یک وعده غذایی تهیه می کند: سیب زمینی پخته. اگر به طور اتفاقی یک شرکت کننده سیب زمینی پخته شده را دوست نداشته باشد ، حتماً نباید با زیاد غذا خوردن مشکلی داشته باشد ، درست است؟

یک "مطالعه مغزی" معتاد معتبر باید: 1) افراد و گروه کنترل همگن داشته باشد ، 2) سایر اختلالات روانی و سایر اعتیاد را غربال کند و 3) از پرسشنامه ها و مصاحبه های معتبر استفاده کند تا مطمئن شود افراد معتاد واقعی پورنو هستند. استیل و همکاران هیچ یک از اینها را انجام نداد ، با این حال نتیجه گیری گسترده ای انجام داد و آنها را به طور گسترده منتشر کرد.