من مستقیم هستم ، اما پورنو جنسیتی یا همجنسگرایان (یا همجنسگرایان جذب پورنو مستقیم) می شوند. چه خبر؟

HOCD

توجه: این صفحه شامل چندین گزارش از خود توسط افراد (برخی از آنها از نظر سیاسی صحت بیشتری نسبت به بقیه دارند) ، که به این نتیجه رسیدند که سلیقه های پورنو پس از ترک پورنو ، سلیقه جنسی آنها را تحت تأثیر قرار داده و متوجه بازگشت سلیقه آنها می شود. این خود گزارشگری از انجمن های بازیابی پورنو گرفته شده است. YBOP تقریباً همانطور که هستند آنها را گزیده می کند و نظرات نویسندگانشان لزوماً منعکس کننده نظرات این وب سایت نیست. اگر به سلیقه های جنسی خود راضی هستید ، یا احساس می کنید سلیقه های جنسی شما تنظیم شده است ، بیشتر از این بخوانید. این صفحه برای افرادی است که معتقدند افزایش پورنو محرک آنها در ژانرهای جدید ممکن است سلیقه های جنسی زودرس یا ذاتی آنها را پنهان کند. در مورد HOCD بحث می شود.

———————————————————————–

اگر شما دارای OCD لطفا توجه داشته باشید:

  • اگر اختلال وسواس فکری (OCD) دارید، قویا پیشنهاد میکنیم که با یک مشاور یا دکتر متخصص در OCD مشورت کنید. برخی از HOCD از داروها و درمان مناسب استفاده زیادی کرده اند.
  • افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری یا گرایش های OCD که از استمناع خودداری می کنند ممکن است علائم بالینی را افزایش دهند. زوج موقت استراحت استراحت ممکن است برای شما باشد
  • YBOP معتقد است کسانی که با OCD حسابهای بازپرداخت HOCD را در زیر می خوانند و از آنچه که برای شما کار می کند را می بینند. هیچ راهی وجود ندارد.

معرفی

بسیاری از این پرسش ها به کسانی که با اختلال وسواسی وسواسی همجنسگرایی (HOCD) متوسل می شوند، هدایت می شود. به گفته وی، بسیاری از پیشنهادات را می توان به افرادی با اعتیاد به پورنو یا فتیش های ناشی از پورنو اعمال کرد. مواد مربوطه:

او یک ماه پس از ورود آریپیپرازول [یک آگونیست دوپامین] به رژیم درمانی خود به بیمارستان مراجعه کرد و از شکایت از ابرجنسیت که نیاز به مقاربت زیاد با شریک زندگی خود و خودارضایی در همان روز و افکار همجنسگرایانه و همان خیالات جنسیتی دارد ، ابراز داشت. همچنین استفاده مکرر از پورنوگرافی آنلاین وجود داشت. … بیمار اصرار داشت و مصمم بود که آریپیپرازول دلیل ابرجنسی بودن است. پس از چهار تا شش روز از قطع آریپیپرازول ، رفتارهای جنسی فروکش کرد ، پس از تقریباً دو هفته با تسکین کامل. بیمار به طور منظم تحت پیگیری قرار گرفته و بدون هیچگونه عوارض جنسی به خوبی باقی مانده است.

[جذب مردان نازایی با هر دو پستان و آلت تناسلی مرد] "بهتر است به جای یک جهت گیری جنسی جداگانه ، یک شکل غیر عادی از دگرجنس گرایی تلقی شود.

La مقاله اصلی از زیر گروه پیوندهای زیر شروع می شود. بخش اول شامل داستان های موفقیت (حساب های راه اندازی مجدد) مردان با HOCD ناشی از پورنو یا طلسم های ناشی از پورنو است. (آخرین بخش در این صفحه ، مشاوره و بینش افراد در حال بهبود است.) اگر می خواهید اضطراب خود را آرام کنید و احساس امیدواری کنید ، پیشنهاد می کنم پست های وبلاگ ما را که بعد از راه اندازی مجدد حساب ها ذکر شده است ، بخوانید ، زیرا آنها به بسیاری از سوالات یکی از آنها پاسخ می دهند . یا شاید با بخش متخصصان مانند این مقاله شروع کنید - من هستم گی؟ اختلال وسواسی-اجباری چندین فرم دارد. این یک گزیده از آن است:

قوانین برای HOCD

سلام! نام من مارک است و من یک مرد همجنسگرا هستم اختلال وسواس فکری (OCD). من برای بهره مندی از افراد نادری که امیدوارم از این مقاله برای درک هراسشان در مورد همجنسگرایی (همچنین به عنوان OCD همجنسگرا یا HOCD) نگران نباشید، دوست من: اگر شما در حال تلاش برای درک خودتان یا فردی نزدیک به شما هستید که دارای HOCD هستید، مقاله ای را بخوانید.

  • قانون اول: اگر شما می گویید که شما دگرجنسگرا هستید، پس شما هستید. دوره زمانی.
  • قانون دو: هیچ قانون دیگری وجود ندارد

از شما متشکریم که زمان خواندن و احراز قوانین را در نظر بگیرید. من یک معلم در زندگی واقعیم هستم، و من همیشه قوانین را در اوایل تعریف می کنم.

حالا که ما از این طرز تفکر به این موضوع می رسیم، لطفا با من همراهی کنید که من از طریق HOCD پیاده می شوم.

کاربران پورنو مشکوک اغلب در استفاده از پورنو خود را تشدید می کنند که زمان بیشتری را برای مشاهده یا جستجوی ژانرهای جدید از پورنو می گیرد. ژنرال های جدیدی که موجب شوک، تعجب، نقض انتظارات و یا حتی اضطراب می شوند، می توانند باعث افزایش التهاب جنسی شوند، و در کاربران پورنو که پاسخ آنها به محرک ها به علت سوء مصرف بیش از حد رشد می کند، این پدیده بسیار رایج است. نورمن دوید MD در این مورد کتاب مغز که خودش را تغییر می دهد:

اپیدمی پورنو در حال حاضر نمایشی گرافیکی را نشان می دهد که می توان سلیقه های جنسی را به دست آورد. پورنوگرافی ، ارائه شده توسط اتصالات اینترنت پرسرعت ، هر یک از پیش نیازهای تغییر نوروپلاستیک را برآورده می کند. وقتی نویسندگان پورنوگرافی مباهات می کنند که با معرفی مضامین سخت و دشوار پاکت را هل می دهند ، آنچه را که نمی گویند این نیست که الزاماً دارند زیرا مشتریان آنها تحمل محتوایی را ایجاد می کنند.

جنسیت انسانی است بسیار بیشتر از آنچه متخصصان تصور می کنند "دارای شرایط" هستند. مطالعه 2016 دریافتند که نیم از کاربران پورنو اینترنتی به مطالبی رسیده بودند که قبلاً "غیر جالب یا نفرت انگیز" می دانستند. (فعالیت های آنلاین جنسی: یک مطالعه اکتشافی در مورد الگوهای کاربرد مشکوک و غیر مشکوک در یک نمونه از مردان). گزیده ای از:

چهل و نه درصد ذکر شده حداقل گاهی اوقات به دنبال محتوای جنسی و یا مشارکت در OSA [porn] که قبلا آنها را جالب نداشتند و یا آنها را انزجار در نظر گرفتند.

این مطالعه بلژیکی همچنین نشان داد که استفاده پورنو در اینترنت با مشکل باعث کاهش عملکرد نعوظ و کاهش رضایت کلی جنسی می شود. با این حال کاربران پورن مشکل دار ولع مصرف بیشتری را تجربه می کنند (OSA = فعالیت جنسی آنلاین ، که برای 99٪ از افراد پورنو بود). جالب اینکه ، 20.3٪ از شرکت کنندگان گفتند که یکی از انگیزه های استفاده از پورنو "حفظ تحریک با شریک زندگی من" بود.

چندین مطالعه دیگر با استفاده از روش های مختلف و ارزیابی ها گزارش شده است تشدید (و ناهنجاری) در کاربران پورنو. به عنوان مثال، این مطالعه 2017 یک پرسشنامه استفاده از پورنوگرافی مشکوک را که پس از پرسش نامه های اعتیاد مواد توسعه مقیاس مصرف پورنوگرافی مشکوک (PPCS). بر خلاف آزمایش های قبلی اعتیاد به پورنو ، این پرسشنامه 18 ماده ای تحمل (تشدید استفاده) و ترک را ارزیابی کرد ، با یافتن هر دو ، پایان بحث در مورد ترک و تشدید در کاربران مکرر پورنو. دو س itال برای ارزیابی میزان استفاده از پورنو استفاده شده است:

  • من به تدریج پورنوگرافی "شدید" را تماشا کردم، زیرا پورنوگرافی که قبلا تماشا میکردم کمتر رضایتبخش بود
  • من احساس می کردم که من نیاز به فیلم های بیشتر و بیشتر برای برآوردن نیازهایم دارم

علاوه بر این ، این مطالعه در سال 2016 این فرض را که سلیقه های جنسی با توجه به پورنوگرافی اینترنتی (جریان) امروزی پایدار است ، ایجاد می کند (استفاده جنسی صریح رسانه ای از طریق هویت جنسی: تجزیه و تحلیل مقایسهای مردان همجنس گرا، دوجنس گرا و همجنسگرایان در ایالات متحده) به جز این مطالعه:

یافته ها همچنین نشان داد که بسیاری از مردان محتوای صریح جنسی (SEM) متناقض با هویت جنسی اعلام شده خود را مشاهده می کنند. غیر معمول نبود که مردان دارای جنسیت شناسایی شده مشاهده SEM حاوی رفتار همجنسگرایان مرد (20.7٪) و مردان همجنسگرا مشاهده رفتار دگرجنسگرایانه در SEM (55.0٪) را گزارش کنند.

این مطالعه همراه با مطالعات دیگر در این صفحه، میم را که کاربران پورنو امروز سرانجام "جنسیت واقعی خود را کشف کنید"با گشت و گذار در سایت های لوله ، و سپس فقط به یک ژانر پورنو ادامه دهید.


داستان های بازیابی از کسانی که دارای HOCD یا طنز transgender induced by porn:

توجه: مبتلایان به اختلال وسواس فکری بدون داشتن تلاش برای از بین بردن استمنا فقط در قطع تخیلات مربوط به پورنو و پورنو شانس بیشتری دارند. YBOP پیشنهاد می کند حساب های راه اندازی مجدد زیر را بخوانید و آنچه را که برای شما مفید است از آنها بگیرید. هیچ راهی وجود ندارد.

پست های وبلاگ در مورد فتیش های ناشی از پورنو و HOCD (لیست شده از ابتدا تا آخرین):

مواد توسط کارشناسان:

سخنرانی های YBOP که در مورد نحوه ی توسعه فتیش های ناشی از پورنو و ED ایجاد شده توسط پورنو صورت می گیرد

رادیو گری نشان می دهد که با HOCD یا طلسم های ناشی از پورنو مقابله می کند:

مقالات روزنامه نگاران:

علم مربوط به SOCD ناشی از پورنو

نکات در مورد درمان:

نکته: ما پزشک نیستیم، و قبل از اینکه هر یک از این ایده ها را بررسی کنید، باید این اطلاعات را با یک پزشک بررسی کنید. اما در اینجا نظرات از دو بچه که با HOCD مبارزه:

گرایش برای مواد افراطی و اضطراب می تواند در ابتدا بدتر شود با توجه به اثرات خروج. این را ببینید موضوع ق.

پسر اول:

من ... اینوزیتول را شروع کردم و U FUCK ME به یک FUCKING LOT کمک می کند. من مطمئن نیستم که این فقط پلاسبو نیست ، اما اکنون بیش از یک ماه است که می توانم حالم را بهتر کنم. روزهایی وجود دارد که من یک فکر سرزده ندارم ، به معنای واقعی کلمه ، یک فکر واحد. شما باید آن را بررسی کنید بچه ها.

پسر دوم:

من دومین عنصر را نیز می خواهم N acetyl cysteine ​​یا NAC را به عنوان یک مکمل بسیار مفید مصرف کنم. آنزیتول باعث کاهش وسواس می شود. NAC اضطراب مرتبط را کاهش می دهد. به ویژه هنگامی که با مدیتیشن و درمان ترکیب شده است.

نکات تکمیلی برای OCD به طور کلی


مقاله اصلی:

آیا شما با احساسات مانند این مبارزه می کنید؟

من جدی فکر کردم که دارم همجنسگرا می شوم. HOCD من در آن زمان بسیار قوی بود ، من فکر می کردم از نزدیکترین طبقه بلند غواصی کنم. احساس افسردگی کردم من می دانستم که دختران را دوست دارم و نمی توانم شخص دیگری را دوست داشته باشم ، اما چرا من ED داشتم؟ چرا به چیزهای ترانس جنسیتی / همجنسگرایان احتیاج داشتم تا مرا تحریک کند. حالا که فهمیدم چرا رنج می کشم ، خیلی بهتر شده ام. من به دنبال دوست دختر هستم ، در حالی که همزمان ریبوت می کنم. من خیلی راحت هستم که می فهمم چرا است و چیست.

از یک نظرسنجی nofap مشخص است که بسیاری از کاربران پورنو به ژانرهای پورنو تبدیل می شوند که با جنسیت ذاتی آنها مطابقت ندارد. تقریبا 60٪ از nofap اعضایی که از آنها سنجیده شدند گفتند که سلیقه آنها به طور فزاینده ای افراطی یا منحرف شده است. حدود نیمی از آنها با این تغییرات آشفته شدند ، نیمی دیگر - نه خیلی. علاوه بر این ، چه زمانی محققان در نهایت از کاربران پورنو خواسته اند اگر استفاده از پورنو آنها افزایش یافته است به مطالبی که قبلاً "غیر جالب یا نفرت انگیز" می یافتند ، نیم از آنها گفت که آن را داشته است. و محققان دانشگاه کمبریج شروع به نشان دادن این که porn porn به اینترنت باعث می شود کاربران به سرعت بیشتری نسبت به کنترل عادت کنند و بیشتر به نوآوری پاسخ دهند.

به نظر می رسد که حساسیت نسبت به مدار پاداش پشت بسیاری از کاربران پورنو است که به سراغ پورنو می روند که با سلیقه و گرایش اصلی جنسی آنها مطابقت ندارد. HOCD ممکن است یک نسخه ناراحت کننده تر از آنچه بچه ها همیشه گزارش می کنند باشد - تشدید به ژانرهای جدید. ترس ، اضطراب یا شوک باعث افزایش دوپامین و آدرنالین (نوراپی نفرین) می شود که ممکن است تحریک جنسی را تقویت کند. این دقیقاً همان چیزی است که یک مغز ضد حساسیت هوس می کند. و اگر مغز شما به اندازه کافی برای تحریک ناامید شود (زیرا نمی توانید به راحتی به ژانرهای قبلی برسید) ، حتی ممکن است مانند این بازدید کننده عمل کنید:

از طرف من هرگز از "همجنسگرا شدن" نترسیدم زیرا از شکل زنانه در تمام انواع درخشان آن استقبال زیادی می کنم. اما من در مورد روابط جنسی با مردان دیگر خیال پردازی کرده ام و حتی به این تخیلات عمل کرده ام. مسئله این است که ، بدن مرد از نظر روشن شدن هیچ کاری برای من انجام نمی دهد ، اما جنبه "ممنوع" آن باعث می شود ذهن مشتاق دوپامین من با این ایده بازی کند.

یک اصل کلیدی در درک اینکه چگونه مغز خود را سیم کشی یا سیم کشی مجدد می کنیم ، "نورون هایی است که با هم سیم می شوند." یعنی اگر دو اتفاق همزمان بیفتد ، مغز ما اغلب آنها را با استفاده از اتصالات عصبی واقعی مرتبط می کند. هرچه شدت وقایع مرتبط بیشتر باشد یا بیشتر تکرار شوند ، سیم کشی بیشتر می شود. گروه هایی از سلول های عصبی که به یک رفتار یا عملکرد اختصاص داده شده اند ، گاهی اوقات "نقشه های مغز" نامیده می شوند.

تولید مثل اولویت شماره یک ژن های ما است و تحریک جنسی بالاترین سطح دوپامین را تولید می کند ، که به تقویت خاطرات و یادگیری کمک می کند. ارگاسم یک انفجار عصبی-شیمیایی بسیار خوشمزه است به طوری که مغز ما به راحتی آن را سیم کشی می کند (و تحریک می کند) در حوادث و شرایط مرتبط. همانطور که روانپزشک نورمن دويج در توضيح داد مغز که خودش را تغییر می دهد:

مردانی که در رایانه های خود به پورنو نگاه می کردند ، کاملاً شبیه موش های موجود در قفس های NIH بودند و میله را فشار می دادند تا یک گلوله دوپامین یا معادل آن دریافت کنند. گرچه آنها این را نمی دانستند ، اما آنها جلسات آموزش پورنوگرافی را فریب داده بودند که تمام شرایط لازم برای تغییر پلاستیکی نقشه های مغز را برآورده می کرد. … هر بار که آنها احساس هیجان جنسی می کردند و هنگام خودارضایی ارگاسم می کردند ، یک "اسپریتز دوپامین" ، انتقال دهنده عصبی پاداش ، ارتباطات ایجاد شده در مغز را در طول جلسات تحکیم می کرد. [از فصل "کسب سلیقه و عشق".]

این تحقیق صرفا نظری نیست، زیرا تحقیقات اخیر حشرات نشان می دهد که سطح بالایی از دوپامین (آگونیست دوپامین) می تواند تغییر دادن ترجیحات جنسی در مردان نورمن دوید مشاوره بسیاری از مردان که سلیقه های جنسی را که با جنسیت ذاتی خود سازگاری نداشتند:

محتوای آنچه که [بیماران] پیدا کرد هیجان انگیز تغییر کرد به عنوان سایت های وب معرفی تم ها و اسکریپت ها که مغز خود را بدون آگاهی خود را تغییر دهید. از آنجایی که انعطاف پذیری رقابتی است، مغز نقشه هایی برای تصاویر جدید و هیجان انگیز را افزایش می دهد، بهای آنچه قبلا آنها را جذب کرده است. (p.109)

به عبارت دیگر ، به نظر می رسد که بسیاری از مردان در حال حاضر تغییراتی را در سلیقه های جنسی ناشی از پورنو تجربه می کنند. آیا تعجب آور است؟ نیاکان ما ساعت ها وقت صرف تصویربرداری از آلت تناسلی نکردند.

با این حال ، HOCD چیزی فراتر از دستیابی به پورنو جدید یا حتی استفاده از پورنو است که با گرایش جنسی واقعی شما مطابقت ندارد. در عوض این یک بیماری شناخته شده است که می تواند جهنمی زنده باشد. از جانب خالص OCD: بیداری خشن، گاردین، یک مقاله عالی توسط یک زن با SOCD:

یکی از تظاهرات رایج اختلال وسواس فکری عملی همان همجنسگرایی OCD (HOCD) است که به آن OCD همجنسگرایان یا OCD همجنسگرا نیز گفته می شود. این امر به عنوان یک ترس و وسواس در رابطه با همجنسگرایی بودن بوجود می آید - معمولاً فردی که خود را صحیح باور دارد از این جنسیت س questionال می کند و شروع به وسواس در مورد همجنس گرایی می کند.

در اینجا یک نکته وجود دارد که مشاور به محض شروع درمان های HOCD به شما یادآوری می کند: اگر فکر می کنید خود را صاف می دانید ، درست است.

مواردی که یک فرد مستقیم از طریق اپیزودهای HOCD "می فهمد" که همجنسگرا است ، از نظر آماری بسیار ناچیز است و کمتر از حواشی است. آنها تقریباً وجود ندارند. اکثر کسانی که به همجنسگرایی روی می آورند این کار را فقط به طور موقت انجام می دهند زیرا می فهمند که وسواس آنها مربوط به جنسیت خودشان نیست ، بلکه ترس و اضطراب دیگری است که حتی ممکن است مربوط به همجنسگرایی نباشد.

به نظر میرسد که وجود دارد دو نوع HOCD:

  1. OCD + ترس هومیوپاتی (یا رویداد) = HOCD
  2. سالها از استفاده از پورنو + ناراحتی در مورد تشدید شدن به همجنسگرایان / فرانسوی = پورنو مرتبط با HOCD

رویدادهای تصادفی در زندگی، مانند نظرات غیرقابل فکر توسط همسالان در لحظات آسیب پذیر، می تواند بعضی از مردم را مجبور کند خود را به طور اجتناب ناپذیر از جهت گیری جنسی خود سوال کنند (HOCD).

با این حال ، امروزه انگیزه در حال ظهور HOCD تحریک بیش از حد مزمن است که باعث می شود مغز کمتر به لذت های روزمره پاسخ دهد و بنابراین از احساس احساس ناامیدی می شود. تا حدی این اتفاق برای کاربران پورنو که HOCD نمی گیرند نیز اتفاق می افتد. دیدن مطالعات مرتبط با استفاده از پورنو یا اعتیاد به پورن / رابطه جنسی با اختلالات جنسی ، تحریک کمتر و رضایت جنسی و رابطه پایین

پخش آنلاین پورنوگرافی مصرف بیش از حد مزمن را آسان می کند. در مقایسه با اروتیکا از گذشته است خیلی تحریک کننده که، در برخی از کاربران، آن را تولید می کند تغییرات مغز وابسته به اعتیاد. جای تعجب نیست فارغ از تیتراسیون جنسی بدون توقف ، پورنو اینترنتی امروزه سیستم پاداش مغز را برای همه محرک های برجسته تکاملی فعال می کند ، و باعث تقویت تشکیل حافظه (سیم کشی) می شود:

علاوه بر این ، ممکن است کسانی که به HOCD مبتلا می شوند ، به دلایلی دارای مغزی باشند که به خصوص پلاستیکی باشد. با توجه به الف تحقیق چینی ها، کسانی که تمایلات OCD قبل از قرار گرفتن در معرض اینترنت دارند، خطر ابتلا به اعتياد را افزایش می دهند.

در هر صورت ، مغز یک معتاد به پورنو می تواند رشد کند خنک به لذت عادی حتی همانطور که می شود واکنش بالا برای انتخاب نشانه. در اینجا مردی در حال توصیف یک پیشرفت معمول است که اغلب توسط کسانی که به HOCD مرتبط با پورنو می روند گزارش می شود:

29 سال و با 17 سال MO (برای نرم افزار و تخیل) و 12 سال خودارضایی ، و تبدیل به پورنو شدید / طلسم. من شروع به کاهش علاقه به رابطه جنسی واقعی کردم. ساخت و انتشار از پورنو قوی تر از جنس بود. پورنو تنوع نامحدودی را ارائه می دهد. می توانم آنچه را که می خواهم در لحظه ببینم انتخاب کنم. انزال تاخیری من در حین رابطه جنسی چنان بد شد که گاهی اوقات من اصلاً نمی توانم ارگاسم کنم. این آخرین آرزوی من برای داشتن رابطه جنسی را از بین برد.

تهویه مطبوع کلاسیک

هنگامی که این درجه حساست زدایی تنظیم شده است، صحنه برای HOCD مربوط به پورنو تنظیم شده است. پورنوگرافی غیرقابل انکار، انتظارات را تخفیف می دهد، دوپامین و نوراپینفرین بیشتری را از ژانرهای پورنو پیشین آزاد می کند، و لایت های اضافی را به وجود می آورد که مدارهای پاداش مؤثر (معتاد) را آتش می زند. یک کاربر ممکن است شروع به سوال کند که چرا او می تواند با پورنو طلسم با اقدام فرانسوی / همجنس گرا برود اما هنوز هم به شرکای واقعی جنسی علاقه مند نشده است که او را در گذشته اختراع کرده است.

با این حال، مغز او به طور خودکار پاسخ جنسی خود را به این رمان تحریک ژنرانی در یک مورد کلاسیک تهویه ی جنسی هدایت می کند. همانطور که در توضیح داده شده است پست قبلی، جنسیت را می توان به بیشتر موارد ، حتی بوی مرگ مشروط کرد ، بنابراین جای تعجب نیست که بسیاری از کاربران پورنو امروز گزارش می کنند که طنز پورنو صمیمی است در سراسر محل به عنوان پاسخ لذت خود را کاهش می یابد.

در حال حاضر، ممکن است کاربر ما متوجه شود که می تواند فقط اوج گرفتن به آخرین (و در نتیجه تحریک کننده ترین) ژانر او. اگر یکی از مواردی باشد که وی با گرایش جنسی زمینه ای خود مغایرت دارد ، ارزش شوک بیشتر است ... و حتی مواد شیمیایی عصبی محرک / تولید کننده اضطراب را آزاد می کند. برانگیختگی او تا حدی با استرس خودش افزایش می یابد. این افراد تجربه خود را توصیف می کنند:

پسر اول: نکته ترسناک این است که من زنان را بسیار دیوانه وار می دیدم ، و مردان یا ایده مردان کاملا غیرجنسی. به عنوان یک مرد همجنسگرا که تقریباً از دوران دبیرستان به طور انحصاری با مردان دیگر رابطه داشت ، این یک نوع عجیب است. حتی وقتی می بینم خانم های "زشت" در خیابان قدم می زنند ، نمی توانم کمک کنم اما تصور می کنم که رابطه جنسی دیوانه وار با آنها در آنجا چگونه است. آیا متوقف خواهد شد؟ آیا برگشت پذیر است؟

پسر دوم: دو روز اول اضطراب جدی داشتم ، تقریبا می خواستم خودم را بکشم زیرا تمام علاقه به زن را از دست دادم. این افکار باعث می شود من فکر کنم که من همجنسگرا هستم ، باعث می شود که من چه کار می کنم ، چه می گویم ، بیمار می شوم. نمی توانم غذا بخورم من فکر می کنم افکار سرزده ... باعث می شود احساس کنم که همجنسگرا هستم ، وقتی می دانم که نیستم.

ناامیدی کاربران برای درک اینکه آیا گرایش جنسی آنها به طور ناگهانی تغییر کرده است ، می تواند منجر به "آزمایش" مداوم ، اجباری و سایر تشریفات اطمینان خاطر شود. مانند سایر انواع OCD (از جمله HOCD غیر مرتبط با پورنو) ، آزمایش و جستجوی اطمینان خاطر تسکین موقتی را ایجاد می کند. هر "آزمون" تحریک ناخواسته را تقویت می کند - یا با تسکین پاداش ، یا در صورت عدم موفقیت آزمون پریشانی الکتریکی. به این ترتیب ، آزمایشات باعث ایجاد مشكلات می شوند.

درمانگر چه کاری باید انجام دهد؟

در نظر داشته باشید که اعتیاد و اجبار به رفتارها در حال اجراست جایزه. ما از اعتیاد درمانی می دانیم که اعتیاد به تدریج بهبود می یابند، زیرا پاداش های دیگر به علت بی حوصله بودن دیگر به سر می برند. به آرامی، مغز مسیرهای مرتبط را تضعیف می کند.

بهترین درمانگر ممکن است بتواند از طریق آن کمک کند ارزیابی صحیح جوایز مربوط به HOCD مشتری خاص. اگر پاداش انگیزشی او در درجه اول رهایی از "آزمایش" یا تغییر مکرر جهت گیری خود تغییر کرده است (برای گرفتن تسکین موقت از اطمینان) ، در این صورت پیشگیری از مواجهه و پاسخ (دیگر هیچ آزمایش یا اعلامیه انگیزه انگیزه) نمی تواند کلاهبرداری را انجام دهد.

با این حال ، در مورد HOCD مرتبط با پورنو ، پاداش اعتیاد ممکن است سهم شیر از چالش مشتری باشد. به خوبی می توان دو پاداش اعتیاد آور در این ترکیب وجود داشت: ترس و برانگیختگی جنسی.

ترس به عنوان پاداش

دچار اضطراب میشویم اما نمیدانیم ترس فعال سازی مدار پاداش و اضطراب می تواند باعث برانگیختگی جنسی شود. بسترهای غلتکی و فیلم های ترسناک را در نظر بگیرید. به یک مغز ناامید کننده برای احساس (به علت تغییرات مغزی ناشی از اضطراب / اعتیاد مزمن)، فعال شدن ناشی از ترس می تواند به عنوان بسیار قانع کننده ثبت نام. این دوز دوپامین و نوراپی نفرین (نوعی از آدرنالین) را می سازد. به عنوان یک پسر در پورنو تراجنسی توضیح داد:

اکنون به سراغ پورنو لزبین رفته ام، من در ابتدا پورنوگرافی باشگاه را واقعا واقعا تحریک کردم، اما واقعا فنجان چای من بیشتر نیست. هنگامی که من متوقف شدم از اینکه مردم چه فکر می کنند ترسیدند، آن عجله ای که به من داد و خسته کننده را از دست داد.

هنگامی که من برای اولین بار پورنو باشگاه مهندسان را پیدا کردم جدید و جالب بود ، اما اکنون زن را ترجیح می دهم. ترس همان چیزی است که جذابیت من را به سمت باشگاه های شیطان سوق می دهد ، اما وقتی ترس از بین رفت ، جذابیت از بین رفت. دیگر دیدن یک زن با دیک درست به نظر نمی رسد. منزجر کننده نیست اما درست نیست.

اما اتفاقات بیشتری در سطح بیولوژیکی وجود دارد. کورتیزول عصبی شیمیایی استرس همچنین می تواند با افزایش اثرات پاداش آور باعث آزاد شدن دوپامین می شود. در نهایت، تغییرات مغزی می تواند یک فرد را به شدت پاسخگو به نشانه های استرس زا تبدیل کند. تحقیقات نشان می دهد که استرس شدید و داروهای سوء استفاده هر دو افزایش قدرت مسیرهای مرتبط (اعتیاد) مغز. محققان معتقدند کورتیزول نقش مهمی در آن ایفا می کند آسیب شناسی رفتاری مرتبط با پاداش.

این وضعیت شبیه BDSM است ، جایی که درد جسمی به دلیل تأثیر بر مغز ، وزوز جنسی فرد را افزایش می دهد. در مبتلایان به HOCD ، تحریک و وحشت به نتیجه مشابهی می رسند. خط پایین: علی رغم ناراحتی شدید عاطفی یا جسمی ، افزایش برانگیختگی می تواند یک رفتار را بسیار سخت کند (اعتیاد آور است). اضطراب حتی اگر گاهی اوقات اضطراب باشد احساس مانند تحریک در مغز ناامید کننده برای تحریک.

اضطراب من به عنوان "احساسات عمیق" برای پسری که با او صحبت می کنم اشتباه تعبیر می شود زیرا اضطراب نوعی تحریک است.

مغز مبتلا به HOCD یاد گرفته است که بخشی از پاداش خود را از ناراحتی خود بدست آورد. از این بدتر ، وقتی فرد مبتلا سعی در کنار گذاشتن پورنو دارد ، طبیعتاً اضطراب وی برای مدت طولانی افزایش می یابد. کناره گیری اضطراب را در افراد افزایش می دهد تمام بهبود معتادان بهبود یافته ، اشتیاق شدید به اشتیاق بیشتر برای تحریک بیشتر ، جدا از نگرانی های HOCD. سرانجام اکثر آنها در می یابند که "بررسی" مسئله اصلی است:

من هر روز HOCD را گوگل می کردم ، اما باعث ایجاد سردرگمی شد و مجبور شدم جلوی آن را بگیرم. به دنبال هیچ تعریفی از همجنسگرایی نباشید و آنچه را درباره همجنسگرایی خوانده اید باور نکنید. من به معنای واقعی کلمه هر کاری را که قرار نبود انجام دهی انجام دادم. با گذشت زمان ، شما قادر خواهید بود داستان های جدید را بخوانید و متوجه شوید که هرگز شما نبوده اید. هر چند شما هنوز آنجا نیستید. شما همان جایی هستید که من 6 ماه پیش بودم بله ، خیلی طول می کشد تا زندگی را پشت سر بگذارم ، من قصد ندارم به شما دروغ بگویم.

برای مبتلایان به HOCD این افزایش قابل پیش بینی در اضطراب باعث ایجاد جهش شدید (وحشت در مورد جهت گیری) و "بررسی" دیوانه وار می شود ، که اغلب آنها را به سمت اعتیاد سوق می دهد. در واقع ، برخی گزارش می دهند که ترس از HOCD پیش پا افتاده است تا زمانی که پورنو را ترک کنند و اضافه اضطراب از خروج porn آنها را بزنید. همانطور که مغز معتاد قوی ترین "رفع" را در ذهن خود هدف قرار می دهد: وحشت + بررسی + تحریک جنسی به محرک های مربوط به HOCD ، به نظر می رسد احساسات مستقیم تبخیر می شوند.

تحریک جنسی به عنوان پاداش

اعتیاد به پورن اینترنتی اعتیاد به داروی ارگاسم است. تحریک جنسی قوی ترین پاداش طبیعی است که مغز می تواند تولید کند. با این وجود برانگیختگی ناشی از تازگی های دائمی پورنو (هر صحنه ضربه ای دیگر از مواد شیمیایی عصبی محرک را ایجاد می کند) می تواند یک پاداش فوق العاده قوی ایجاد کند. با پیشرفت اعتیاد به پورنو و کاهش واکنش های روزمره ، رابطه جنسی یا حتی ارگاسم ممکن است شدت کمتری داشته باشد. بعضی از کاربران ساعتها درگیر هیجانات عصبی شیمیایی از لبه گرفتن تا پورنو جدید می شوند و عمداً اوج خود را به تعویق می اندازند یا از آن اجتناب می کنند.

مغز فرض کرد که منبع تحریک شدید جنسی یک فرصت بالقوه لقاح است. اگر کسی خود را با چیزی تحریک کند که حداکثر دوپامین و نوراپی نفرین را آزاد کند ، مغز به طور خودکار آن را به عنوان "ارزشمند" سیم کشی می کند. مهم نیست که با جنسیت ذاتی او سازگار نباشد - زیرا مغز میزان برجستگی را اندازه گیری می کند با توجه به سطح فعال سازی مدار پاداش، نه جهت گیری (خیلی اتفاق می افتد که در مغز که به طور عادی به لذت پاسخ می دهد ، محرکهای متناسب با جهت فرد به طور کلی تولید می کنند بیشتر رضایت بخش است احساسات.)

جای تعجب نیست، مسیرهای مغزی حساس شده برای نشانه های شدید جنسی از نشانه های کم تحرک (حتی جنبه های جنسی) متفاوت است. ما می توانیم آن را با سهولت نسبی، اما نه اول. این در تحقیق نشان داده شده است جیمز G. پافوس et al

Lalumière و Quinsey (1998) گزارش داد که تحریک جنسی ناشی از انزال در مردان گتوزوکسون به تصویری از یک زن نسبتا جذاب و نیمه برهنه که با یک ویدیو نشان می دهد که بسیار متاثر از تعامل جنسی است. یک گروه کنترل که دسترسی به تصویر را به تنهایی (بدون ویدیو) به راحتی نشان دادند [به جای آن]. (تأکید اضافه شده است)

همانطور که در بالا توضیح داده شد ، علائم جنسی برای مبتلایان به HOCD مرتبط با پورنو بسیار شدید است زیرا با اثرات عصبی شیمیایی ترس افزایش می یابد.

در معرض خطر در معرض خطر قرار گرفتن در معرض آفتاب سوختگی ممکن است سبب خلع سلاح شود

برای معتاد به پورنو در اینترنت که از روش درمانی استاندارد HOCD استفاده می کند ، قرار گرفتن در معرض مردان همجنسگرای واقعی منبع تهویه HOCD او نیست - که مربوط به انسان یا رابطه جنسی با انسان نیست بلکه پیکسل است. با این حال اگر او در معرض درمان با پورنو همجنسگرایان قرار بگیرد ، رفتاری دقیق را انجام می دهد که به آن اعتیاد دارد. نمی توان با ارائه نشانه هایی که خودش به آن معتاد است ، باعث معتاد شدن فرد معتاد شد!

به همین دلیل قرار گرفتن در معرض درمان مبتنی بر پورنو کاملاً اشتباه است برای افرادی که سعی در باز کردن HOCD مرتبط با پورنو دارند. مثل این است که بیشتر نوشیدنی الکلی با این تئوری بخورید که او از نوشیدن خسته خواهد شد یا یک قمارباز شرط می بندد تا وقتی که عادت کند. در یک معتاد ، ادامه استفاده فقط باعث شیوع اعتیاد در مغز می شود. بنابراین قرار گرفتن در معرض درمان به جای ترویج تهویه مفید (عادت) ، ممکن است یک پیام مخلوط غیرمولد به یک فرد مبتلا به HOCD وابسته به پورنو برساند.

بنابراین کجا شروع می شود؟ معتادان مجرد باید از همه چیز استفاده کنند. همانطور که مغز آنها را به تعادل بازگرداند بسیاری نیز متوجه هستند که اشتباه نشانه های جنسی قدرت خود را از دست می دهند.

اگر معتادان به پورن مبتلا به HOCD به جای پرهیز از خود از نشانه های مرتبط برای یک هدف درمانی استفاده کنند ، آنها خود را تقویت می کنند
مسیرهای عصبی رفتاری- اعتیادی. این یک گیر 22 است. ممکن است معتاد (و شاید درمانگر وی) به اشتباه نتیجه بگیرد که پاسخ مداوم و قدرتمند او به نشانه های مشکل ساز HOCD نیست ، بلکه "اثبات" است که جهت گیری جنسی او به طرز مرموزی تغییر یافته است.

نکته این است که اعتیاد مانعی برای درمان استاندارد پیشگیری از پاسخ و پاسخ در برابر OCD است. حتی اگر یک معتاد به پورنو دیگر به دنبال پاداش دادن نیست تسکین (از طریق آزمایش یا تجزیه و تحلیل) ، قرار گرفتن در معرض پورنو هنوز هم با فعال کردن او "پاداش" می دهد حساسیت مسیرهای اعتیاد.

چی میکند کمک؟

ما درمانگر نیستیم با این حال، تعدادی از کاربران پورنو سابق خود را که گزارش خود را به عنوان رنج / بهبودی از HOCD (نمونه خود گزارش) در صورت مفید بودن تجربه آنها را خلاصه خواهیم کرد.

بچه ها گزارش دادند که پاداش پورنو اینترنتی را رد می کنند و کنار گذاشتن موقت پاداش فعالیت جنسی (غیر از رابطه جنسی شریک زندگی مهربان و آرام) هر دو به حل HOCD کمک می کند. با متوقف کردن تقویت پاداش اصلی خود (استفاده از پورنو) ، مغز آنها به تدریج به دنبال جوایز جنسی دیگر می رود. این می تواند ماه ها طول بکشد. با توجه به تجربه این بچه ها ، ممکن است درمانگران بخواهند مشتری ها را دعوت کنند تا قبل از معرفی مواجهه درمانی (هرگز) برای چند ماه از پورنو اینترنتی جدا شوند.

در ابتدا، بچه ها ممکن است به شرکای معمولی پاسخ ندهند، اگرچه محبت آرام است تسکین دهنده (شاید به این دلیل که اکسیتوسین را آزاد می کند). همچنین، تا زمانی که بدترین اعتیاد برطرف شود، آنها اغلب بیشتر از تعداد زیادی از HOCD ها را تجربه می کنند. اضطراب تولید شده توسط برداشت از حساب یا استرس دیگر شما را وادار می کند تا با دیدن تصاویر تولیدکننده اضطراب ، خود را "آزمایش" کنید. آزمایش فقط این شرایط را تقویت می کند.

افراد بهبود یافته گزارش می دهند که اگر بتوانند افکار سرزده HOCD را بدون پریشانی بپذیرند ، تقویت عصبی شیمیایی ترس را کنار می گذارند. علاوه بر این ، آنها یادگیری زندگی با عدم اطمینان در جهت گیری جنسی خود و پرهیز از هرگونه آزمایش و تلاش برای "کشف حقیقت" را مفید می دانند. به این ترتیب آنها همچنین تقویت پاداش دهنده آسودگی زودگذر و "اطمینان" را متوقف می کنند.

به عبارت دیگر، بیمار HOCD نیاز به توقف توقف دارد سه عادت های جالب: استفاده از اینترنت در اینترنت، جستجوی امداد و نگرانی.

گزارش خود یک مرد

گزارش این مرد جالب است زیرا او با تضعیف جایزه پورنو شروع به کار کرد ، فقط در یافت که او با ترس و تسکین پاداش (بررسی) مقابله نکرده است.

من اکنون بیش از 3 ماه بدون پورنو هستم ، اما دچار یک حیرت شده ام که مرتباً تابلوهای پیام مختلف HOCD را بررسی می کنم. من هر روز ساعتها را در آن سایتها می گذراندم ، گاهی اوقات آنها را به اندازه چندین بار در ساعت بررسی می کردم: در محل کار ، هنگام رانندگی ، در رختخواب در شب ، و غیره و غیره. "رفتار بررسی" بسیار بد است. مغزم پاداش می گرفت وقتی چیزی را می خواندم که به من اطمینان خاطر می داد و وقتی چیزی را می خواندم که اضطرابم را تشدید می کرد ، آتش می گرفت و دمدمی مزاج می شد.

من همچنین بررسی خود را در سایر تابلوهای پیام ، از جمله تابلوهای همجنسگرایان و دوجنسگرایان گسترش داده بودم. این فقط مارپیچ را تداوم بخشید. من به خاطر تمام اضطرابم زیاد نمی خوابیدم و واقعاً در زندگی ام حضور نداشتم. من یا در این تابلوها بودم یا نگران آنچه می خوانم روی آنها هستم. مدام رابطه من رنج می برد. بعضی اوقات ، شبها به تنهایی ، 2-3 ساعت تحت بررسی HOCD در تابلوهای پیام اینترنتی قرار می گرفتم و پس از آن احساس افتضاح می کردم.

من تصمیم گرفتم که متوقف شوم همسر من سزاوار کسی است که در آن حضور دارد ، کاملا حواس او را پرت نمی کند. از آن زمان ، من فقط یک جلسه 15 دقیقه ای داشته ام و پاسخ ها را بررسی کرده ام. من مجبور شدم برای مقاومت در برابر وسوسه تلاش کنم ، اما نتیجه این است که احساس می کنم خیلی بهتر شده ام.

واقعاً بسیار قابل توجه است. HOCD من به طور قابل توجهی کاهش یافته است که من دائماً با رفتن به تابلوها و انجام بررسی و اطمینان خاطر به مغز خود علامت نمی دهم "این عقاید HOCD مهم هستند". من ماه ها بود که کتاب نخوانده بودم ، اما از زمانی که هیئت ها را رها کردم اکنون در کتاب دوم خود هستم. اوقات فراغت من در شب اکنون یا با دوست دخترم می گذرانم یا در کنار آتش می خوانم. من خیلی بهتر خوابیده ام.

بله ، من هنوز هم با دیدن یک پسر جذاب ، اوج می گیرم. و سپس از بررسی با افکار او. اما باید خیلی کمتر شود و این فکر خیلی زود محو می شود.

من اکنون فکر می کنم که HOCD من ممکن است ناشی از این واقعیت باشد که وقتی من در نهایت پس از سالها و سال ها از PMO در PMO استفاده کردم، بسیاری از جاذبه های من برای زنان واقعی را از دست دادم. بدون آن زنان و مردان شروع به نگاه کردن به همان من و BAM نگرانی در مورد همجنسگرا فوران.

رویکرد درمانی بدون قرار گرفتن در معرض شوارتز

یک سیستم درمانی موجود برای درمان OCD وجود دارد که از مواجهه حمایت نمی کند. روانپزشک جفری شوارتز آن را توسعه داد. (یک توصیف را بخوان برگرفته از Doidge's مغز که خودش را تغییر می دهد.)

شوارتز بیماران خود را می آموزد چگونه عصبی پلشتی کار می کند بنابراین آنها می فهمند که اجبار آنها ناشی از یک حلقه مغزی ناخواسته و بیش از حد فعال است (و نه بر خلاف اعتیاد). وی سپس توضیح داد سیم کشی مغز با تلاش آگاهانه قابل تغییر است.

از برخی جهات ، این کاملاً مخالف قرار گرفتن در معرض درمانی است. به جای تلاش برای ایجاد عادت از طریق قرار گرفتن در معرض ، فرد سعی می کند با تغییر دنده هایی که بلافاصله نشانه مربوط به آن ظاهر می شود ، مغز را سیم کشی کند. شوارتز پیشنهاد می کند که به یک فعالیت سازنده از پیش انتخاب شده روی بیاورید.

هدف این نیست که با جستجوی تسکین از ناراحتی جلوگیری کنید ، بلکه هدف آن فعال کردن مسیرهای غیرمرتبط مغزی به جای مساله های مشکل ساز است تا مغز از "پاداش های" قبلی خود جدا شود و حتی ممکن است اضطراب را با یک کار تولیدی مرتبط سازد. در هر صورت ، پذیرش افکار ناراحت کننده بدون واکنش احساسی کمک زیادی می کند. یکی گفت:

کاری که من انجام می دهم و برای من مفید است این است که کاملاً این واقعیت را بپذیرم که فکر ناخواسته ای دارم. من تمام تلاشم را می کنم تا آرام باشم و به نوعی فکر را نادیده بگیرم ، و دوباره روی یک کار تمرکز کنم و یا در لحظه ای که هستم به راحتی نفس بکشم و زندگی کنم. اگر بخواهم به زور روی چیز دیگری تمرکز کنم ، این تقریباً هرگز م worksثر نیست. فقط آرام باشید ، فهمیدید که فکر در آنجاست و بر روی کار خود تمرکز کنید (آرامش بخش). سرانجام می فهمم که به این فکر فکر نکرده ام و کاملاً روی کار خود متمرکز شده ام. البته ، فکر در این مرحله برمی گردد زیرا به یاد دارم که آن را داشته ام.

کار بعدی من این است که به خودم می گویم ، "کار خوب" و تکرار در بالا. دوباره تمرکز کنید دوباره صفت کنید. ارزش گذاری مجدد همانطور که در مطالب OCD دکتر شوارتز آمده است. و بله ، تا وقتی که من آن را امتحان نکردم به نظر نمی رسید که کار کند.

شما واقعا باید مثل خود بچه ای رفتار کنید. هر بار که فکر می کنید، مهم نیست چقدر طول بکشد، به عقب ذهنی تبریک بگوئید و خودتان را ببخشید. به خودت خوش بگذره خشونت نسبت به خود، به سمت بدن تبدیل به خشونت بیرونی میشود، و بالعکس. خوب باش، با خودت بیمار باش حتی اگر تصور می کنید که کاملا از بین می رود، خودتان را مجبور به آرامش کنید. هرچیزی که فکر می کنید داشتن آن مهم نیست چون نمی خواهد این کار را انجام دهد!

اگر در الگویی قرار بگیرید که هر "آزمایش" فقط باعث نگرانی بیشتر شما شود ، مغز شما از ترس شما به عنوان نشانه جنسی استفاده می کند. در این حالت ، شما ممکن است روش شوارتز برای غلبه بر OCD را مفیدترین تکنیک بدانید. یکی از مبتلایان به HOCD گفت:

من انجام داده ام قرار گرفتن در معرض درمان برای HOCD من، و من در حال حاضر با استفاده از روش شوارتز. به نظر من قرار گرفتن در معرض هنگامی که وسواس فکری و عملی اجتناب ناپذیر است ، نتیجه بهتری می دهد ، این زمانی است که مسائل مربوط به HOCD فقط یک سوال در ذهن ذهن فرد است.

به نظر من تکنیک شوارتز برای شخصی که در مراحل پایانی HOCD است مناسب تر است. برای غلبه بر توهم و اضطراب برای اطمینان نکردن به خود ، انضباط لازم است. روش شوارتز برای شروع یک تکنیک بسیار دشوار است ، اما هنگامی که فرد موفق شود وسواس را متوقف کند ، این کار آسان تر می شود ، زیرا آنها قادر به گذراندن روز بدون وسواس هستند ... تا اینکه یک فکر سرزده دوباره به آنها ضربه بخورد.

اکنون ، نکته اساسی برای شروع تکنیک شوارتز است. فرد باید بلافاصله به یک فعالیت / فکر / تجسم متفاوت تغییر کند. زیرا هنگامی که فرد افکار سرزده را بررسی می کند ، با بروز اضطراب ، قطار فراری می شود. پس ولش کن! در واقع ، فرد باید یک سیستم پاداش جدید برای خودش رقم بزند. برای من پاداش خلاص شدن از اضطراب است به شرطی که فکرها را نادیده بگیرم.

قرار گرفتن در معرض نور در این مرحله شدید ، جایی که اضطراب من درگیر و هذیان است ، بی معنی است. این فقط OCD من را تغذیه می کند. قرار گرفتن در معرض درمان هنگامی که فرد هنوز قادر به درک تفکر منطقی و غیر منطقی است ، درک می کند که ترس غیر منطقی است ، بهترین نتیجه را می دهد. وقتی عقلانیت با خیالات اضطرابی جایگزین می شود ، درمان در معرض IMO OCD را تغذیه می کند. فقط نظر من.

این مرد لب به لب می خورد:

متوجه می شوم که تکنیک گاز گرفتن لب در وسط کلاس بسیار خوب کار می کند. من تمام روز یک فکر همجنسگرایانه نداشتم ، جز این صبح که فکر می کردم خیلی کوچک باشد. اما من نگران این موضوع نیستم زیرا این در 1 ساعت گذشته 24 بوده است. طولانی تر طول می کشد تا این عادت به طور کامل از بین برود اما حداقل نشانه ای وجود دارد که من تقریبا آنجا هستم. من همچنین تمایلی به بازگشت به پورن همجنسگرایان ندارم ، که یک تسکین دهنده بزرگ است.

بعلاوه، فرد Penzel، متخصص HOCD، نیز مانع از آن می شود قرار گرفتن در معرض درمان معتادان پورنو، علی رغم این واقعیت که وی درمان پیشگیری از مواجهه و پاسخ را در موارد کلاسیک HOCD توصیه می کند.

امیدوارم محققان به زودی تعیین کنند که کدام پروتکل ها برای بیماران HOCD بهتر کار کنند. بسیاری از افراد مبتلا به نگرانی برای حل اضطراب خود هستند. در واقع، از همه معتادان بازیابی پورنو که بازدید می کنند سایت ما، بچه ها HOCD از بدترین رنج می برند و عود ساده ترین را دارند.

در حال حاضر، بسیاری از آنها به دنبال کمک به ترس است که به معنی درمانگر به آنها می گوید آنها همجنسگرا (و یا مستقیم) زمانی که آنها می دانند آنها نیست.

مبتلایان به HOCD مرتبط با پورنو به طور کلی نمی دانند که چگونه سیم کشی مجدد کنند زیرا درمان استاندارد کار نمی کند ، و امیدوار کننده ترین راه حل ها بسیار ضد شهودی هستند (آنها مجبورند راه بروند دور از تسکین ، تجزیه و تحلیل و تحریک جنسی برای مدتی). بیشتر آنها بدون کمک حرفه ای آگاهانه این مسئله را درک نمی کنند. برای پیشرفت ، آنها ممکن است نیاز به یافتن یک درمانگر داشته باشند که هم در اعتیاد و هم در نقش پرهیز در قطع كردن مغز از "پاداش" های ناخواسته تبحر داشته باشد.

پایان مقاله


افکار در رابطه با Transsexual Porn

به طرز عجیب و غریب ، طعم و مزه پورنو جنسیت در مردان صاف معمول است. در اینجا یک گزیده از یک مقاله درباره یک کتاب اخیر درباره سلیقه های پورنو صحبت می کند:

نویسندگان می گویند ، "اگر سایت های موجود در لیست بزرگسالان الکسا را ​​با نام سایت ها طبقه بندی کنید ، سایت های T-girl چهارمین محبوب ترین ها هستند
دسته وب سایت بزرگسالان. " همچنین ، "'shemales" شانزدهمین محبوب ترین جستجوی جنسی در Dogpile است که محبوبیت بیشتری نسبت به "ته" ، "سه نفری" و "رابطه جنسی" دارد. "پس چه کسی جستجو می کند؟ اوگاس و قدم به نقل از خانه دار ، مجری چندین سایت پورنو جنسیتی:

"مخاطبان اصلی من ، و مخاطبان بیشتر پورنوهای باشگاه مهندسان ، شخص مستقیمی هستند. همیشه اینگونه بوده است. من می گویم که همه بازدید کنندگان سایت های ترنسکشوال مستقیم هستند. "

همچنین مشاهده کنید علم جدید عجیب و غریب در پشت "یک میلیارد اندیشه های وحشت".

بنابراین جذابیت پورنو ترنسجنسال از کجا ناشی می شود؟ بچه های همجنسگرا معمولاً نمی خواهند آن را ببینند. ترانس سکسوال "گرایش جنسی" نیست. این ماده در طبیعت یافت نمی شود ، بنابراین انسان نمی خواست که آن را ببیند. این چیزی نیست که بیشتر کاربران بدنبال آن می گردند ... مگر اینکه توسط سازندگان سایت های پورنو دستکاری شده باشد.

آنچه پورنو ترنسجنسال است a روشی برای ترکیب نشانه های قدرتمند جنسی است که به طور معمول قابل ترکیب نیست. این یک پیام قوی به سیستم لیمبیک مغز است. این نشانه های جنسی مورد علاقه بینندگان را ترکیب می کند: سینه ها ، آلت تناسلی ایستاده ، آلت تناسلی انزالی ، BJ ، استمنا، و غیره ، در یک تصویر.

مغز لیمبیک ، که نمی تواند استدلال کند و نمی داند چنین چیزی در طبیعت وجود ندارد ، فقط می گوید ، "اوه! اوه نشانه های مورد علاقه ما برای تحریک جنسی! این خیلی داغ است! " علاوه بر این ، مانند پورنو همجنسگرایانه برای یک پسر مستقیم ، یا پورنو تجاوز جنسی مستقیم برای یک پسر همجنسگرا ، تکان دهنده است و بنابراین هیجان انگیز است. و ، * چای چینگ! * تولیدکنندگان پورنو درآمد تبلیغاتی بازدیدهای شما را به جیب می زنند.

منطقی است که تجربیات جسورانه و بدیع در ذهن شما "می چسبد" و بعداً ادامه می دهد انواع "هیجان انگیز شیمیایی عصبی" را شلیک کنید. پیام ها - به ویژه هنگامی که پاسخ لذت شما کمتر از حد مجاز است (شاید به دلیل زیاد بودن). کلید اصلی این است که آیا تجربه واقعاً راضی می کند ... یا فقط شما را برای بیشتر گرسنه می کند.

در اینجا یکی دیگر از تجربه های چشم نوازی است:

با پورنو من به طور عمده معتاد به shemales شد. این مسئله در مورد جنسیت من باعث شد وقتی من خودم را در چنین فانتزی غوطه ور کردم. خوب، تصمیم گرفتم یک اسکورت باشگاه را فقط برای دیدن امتحان کنم.

نه چیز من! حتی بیش از چند دقیقه نتوانستم از کنار "دیدن" او بگذرم و عصر را با ادب تمام کنم. در مورد ترکیدن حباب یک نفر صحبت کنید ، LOL. بنابراین آن قسمت حل و فصل می شود.

یک پسر توضیح می دهد که چگونه سردرگمی او شروع شد:

انحرافات من بدتر و بدتر شد ، در ابتدا من تازه به وانیل علاقه مند بودم ، اما به زودی ، اوایل 20 سالگی من کافی نبود ، من شروع به تماشای فتیش های شدیدتر ، حنا ، بردگی ، چشم پوشی ، باشگاه مهندسان ، کنترل ذهن ، انکار ارگاسم و داشتن خیالی که می خواستم یک حرمسرا از صدها زن که آرزوی دیگری جز رضایت من در زندگی ندارند. سرانجام کار به جایی رسید که من به یک زن بدبخت در وجد نگاه می کردم و آلت تناسلی مرد را نوعی لذت آور می دیدم. احساس کردم که این را هم می خواهم و خیال پردازی در مورد بودن با یک پسر را شروع کردم. سن 29 - قبل از شروع nofap فکر می کردم دوجنس گرا هستم ، دیگر نه

یک نظر توسط تولید کننده تلویزیون تحت این بررسی از Porn مستند بریتانیا در مغز

استوارت بول - 01 اکتبر 2013

سه سال پیش، من بخشی از یک تیم محققان تلویزیونی بودم که در مورد بسیاری از مسائل مربوط به پورن اینترنت برای برنامه ای که هرگز پخش نشد، نگاه کرد. تولید کننده اصلی احساس کرد که شواهد علمی مربوط (که قرار بود پشت استخوان برنامه باشد) به اندازه کافی قوی نبود.

در طول تحقیقاتی که با تعدادی از افراد مبتلا به مشکلات مربوط به پورنو صحبت کردم، هزاران نفر از نظرات مردان در سایت های ضد پری را خوانده و با دانشمندان علوم اعصاب صحبت کردند. بسیاری از تحقیقات علمی هنوز در دوران کودکی است اما در ذهن من تردید وجود دارد که مشاهده طولانی مدت از پورنو می تواند تاثیر منفی زیادی بر برخی از بزرگسالان و کودکان داشته باشد.

نگران کننده ترین چیزی که من با آن روبرو شدم مردان بزرگسال و نوجوان بودند که به طور منظم شروع به تماشای پورنو استاندارد (در صورت وجود چنین چیزی) می کردند و در طی چندین سال شروع به انتقال به تصاویر بیشتر و شدیدتر می کردند ، زیرا حساسیت آنها نسبت به پورنو استاندارد و به دنبال جدیدترین "رفع" بود.

افرادی که در سطح به نظر می رسید کاملا طبیعی انسان بودند نگران بودند که آنها فقط می تواند نصب بر روی پورنو، دیگر احساس تمایل به ایجاد رابطه مناسب با یک زن به عنوان پورنو تبدیل به یک جایگزین، مردان heterosexual تبدیل شده بود که به طوری احساس ناخوشایند پورنوگرافی همجنسگرایان خود را در حال مشاهده پورنو همجنسگرایانه، مردان که در مورد احساسات خود را برای کودکان نگران بود چرا که خط بین آنچه که آنها زیبا و زیبا و آنچه که آنها سکسی یافت، شروع به تار شدن کرد.

99٪ از این افراد بزرگسال بودند و تا قبل از مسائل مربوط به رابطه جنسی و روابط مناسب خود را تشکیل داده بودند. این بدان معنا بود که همانطور که یک عصب شناسان پیشنهاد می کردند، با کمک درست می توان مغز آنها را به هویت جنسی قبلی خود بازگرداند، حتی اگر تصاویری که مشاهده کرده اید، کاملا فراموش نشوند.

برای پسری 10-14 ساله ، بدون تجربه قبلی جنسی ، دکمه تنظیم مجدد وجود ندارد. ما می توانیم نسل های بعدی مردان جوانی داشته باشیم که از زنان عینی سازی می کنند و عقاید کاملاً غیرواقعی از رابطه جنسی دارند و در بعضی موارد مردانی که مغز خود را با تصاویر افراطی سیم کشی می کنند تا حدی که می تواند خطری برای زنان و کودکان اطراف آنها باشد . بنابراین نباید سرمان را در ماسه فرو کنیم و منتظر برخی شواهد علمی واقعی باشیم. اکنون باید کاری انجام دهیم.


مشاوره و بینش از بازیابی بچه ها

Meds به این مرد کمک کرد:

من فهمیدم که nofap به OCD کمک زیادی می کند و همچنین انجام فعالیت های جدید یعنی ورزش روزانه. چیزی که من در انجمن ها در مورد آن نمی شنوم ، دارو یا درمان است. برای من ، دوزهای بالای اینوزیتول یک مکمل است که گیرنده های دوپامین را همراه با سنبل الطیب و NAC راه اندازی مجدد می کند ، وسواس من را کاهش می دهد. اما بازهم تمام تلاش من لازم بود که به بررسی اجباری [آزمایش] و پورنو نپردازم.

توجه: Meds کمک می کند برخی از بیماران OCD، اما دیگر به نظر نمی دکتر Gottman:

یکی دیگر از شخصیت های فلسفی احساس کرد که او را با هم ترکیب می کند:

(روز سیزدهم) من صاف هستم - بنابراین هیچ سختی و علاقه جنسی در زنان وجود ندارد. من یک بار هنگام تحصیل در دانشگاه رای ممتنع دادم. 13 هفته طول کشید. اما چون فکر کردم همجنسگرا می شوم دوباره عود کردم ، چون هیچ احساسی جنسی نسبت به دختران کنارگذاشته ندارم. فکر کردم ، "چرا دلم نمی خواهد آنها را بزنم؟" نگران شدم من همچنین متوجه شدم که هیچ میل جنسی ندارم. و سپس من یک دوره طولانی با HOCD داشتم ، که اکنون در حال کم رنگ شدن است زیرا من به آن فکر نمی کنم. نحوه کار ذهن ما ، چه برای خوب و چه بد ، کاملاً جذاب است.

HOCD به زودی روشن می شود نه انکار:

یک چیز را بخاطر بسپار ، انکار نیست! درک آن سخت ترین چیز برای من بود. اگر دختران را دوست داشته اید ، با دختران بوده اید و فقط به دختران فکر کرده اید. همیشه اینطور خواهد بود. در حال حاضر این دلیل است که چرا OCD سریع است. شما مغز در یک مکان عجیب و غریب هستید و سیگنال های شما به درستی شلیک نمی شوند. شما باید بپذیرید که ممکن است همجنسگرا باشید. می دانم که دیوانه وار به نظر می رسد ، اما اینطور نیست. هرچه بیشتر منتظر بمانید تا کاری در مورد آن انجام دهید ، بدتر می شود. باور کنید آن کتاب را بردارید و برای درمانگر خود توضیح دهید که چه اتفاقی می افتد.

اگر آنها به شما گفتند احتمالاً همجنسگرا هستید ، از خود بپرسید آیا این همان چیزی است که می خواهید. در غیر این صورت ، یک درمانگر پیدا کنید که از OCD اطلاع داشته باشد. همچنین به درمانگری مراجعه نکنید که دائماً به شما اطمینان دهد. این هم مفید نیست. جایی که الان در آن هستم ، 100٪ از بین نرفته است اما بسیار لعنتی است. در واقع می توانم روی زندگی تمرکز کنم.

برای درمانگر خود توضیح دهید که چه اتفاقی می افتد. اگر آنها به شما گفتند احتمالاً همجنسگرا هستید ، از خود بپرسید که این همان چیزی است که می خواهید. در غیر این صورت ، یک درمانگر پیدا کنید که از OCD اطلاع داشته باشد. همچنین به درمانگری مراجعه نکنید که دائماً به شما اطمینان دهد. این هم مفید نیست. جایی که الان در آن هستم ، 100٪ از بین نرفته است اما بسیار لعنتی است. در واقع می توانم روی زندگی تمرکز کنم.

HOCD همجنسگرایی را سرکوب نمی کند:

از زمانی که آخرین آپدیت خود را انجام دادم، مدتی گذشت. وضعیت زیر است:

HOCD قطعاً مدتی است که از بین رفته است ، واضح است که این بخشی از روند "بیرون آمدن" نبوده است ، بلکه فقط یک بیماری روانی ناشی از ترک پورنو بوده است. من نمی خواهم چیز دیگری در مورد آن بنویسم ، زیرا صادقانه می گویم حتی می خواهم به آن قسمت از زندگی خود فکر کنم که می توانم آن را به عنوان جهنم توصیف کنم ، و بزرگنمایی نمی کنم.

نعوظ به 100٪ برمی گردد (به جز چند روز پس از تماشای فیلم های پورنو) I لعنت به یاد می آورم آن زمان هایی که داشتم به اعتیاد به پورنو برخورد می کردم ، چیزی در جهان نبود که نعوظ مرا ایجاد کند.

در اینجا بحثی بین برخی دیگر از افراد وجود دارد:

"من و یک دوست در مورد سردرگمی های گرایش جنسی صحبت می کردیم. او گفت ، "من در کشف آن مشکل داشتم. من به اینترنت می روم و چیزی را می بینم که باعث می شود فکر کنم من دگرجنسگرا هستم. سپس چیزی را می بینم که باعث می شود فکر کنم همجنس گرا هستم. اما بعد چیز دیگری می بینم که باعث می شود فکر کنم من دگرجنس خواهم. من به این نتیجه رسیده ام که من همجنس گرا هستم! '"

[پسر دیگری] سپس شروع کردم به فکر کردن که این قطعاً در مورد جهت گیری نیست بلکه در مورد عملکرد است. سرانجام ، من شروع به تحقیق درباره چیزها کردم ، و سپس خوشبختانه به اینجا رسیدم.

[پسر دیگری] تقریباً به نظر می رسد که تولیدکنندگان می دانند چه کاری انجام می دهند و سعی می کنند بچه ها را به پورنوگرافی جنسی تبدیل کنند. من در جایی خوانده ام که پسری با مشکلات PMO فقط با پورنو همجنسگرایان روشن می شود. اکنون هرگز به آن مرحله نرسیدم ، اما یک بار در تعطیلات یکی از آن غرفه های flic را امتحان کردم. صحنه ای از جنسیت جنسی به نمایش درآمد (صفحه نمایش هر چند دقیقه در هر ثانیه کانال های تصادفی را به حرکت در می آورد) و گرچه هرگز این احساس را نداشتم که "من می خواهم آنجا باشم" ، اما این اتفاق به طرز عجیبی و کنجکاوی تحریک می شود.

مشاغل مختلف ، برخی از رفتارها ، صورت یک زن ، بوسیدن ، شغل کردن ، مشاغل شغلی وجود داشت. این مانند یک کلاژ عجیب از نشانه های مستقل بود که همه چیز در اطراف آن پیچیده بود و کاملاً برای من منطقی نبود ، زیرا تمایل چندانی ندارم. اما یک پیوند اساسی ضعیف بین تمام نشانه های مربوط وجود داشت که آن را تحریک می کند. من تصور می کنم که این انجمن ها باعث شده اند ذهن من بیشتر به فکر (در مورد رابطه جنسی) بپردازد و سعی کند ناخودآگاه آن را حل کند ، بنابراین ذهن من بدون اینکه بفهمم به اوج جدیدی می رسد. من هرگز دوباره این موارد را تماشا نکردم ، اما شگفت آور است که چگونه این موارد می تواند بر شما تأثیر بگذارد. حالا من می دانم که بعضی از افراد ، مثلاً حتی در حد فحش و شکنجه به سر می برند ، اما مطمئناً این طور نیست با تفکر قدم بزنید: "واو پستانهای آن گاو را بررسی کنید!"..آیا آنها؟" به طور خلاصه ، PMO بیش از حد یک ذهن واقعی است.

بسیاری از پورنو دستکاری ذهنی است که "ایجاد" سلیقه می کند ، نه جذابیت سلیقه های جنسی موجود. یک پسر گفت:

من از 15 سالگی با HOCD سر و کار داشتم. این اولین بار پس از تماشای پورنو مکرر زنانه و سپس خواندن مقاله ای مبنی بر محبوبیت این طلسم در جامعه همجنسگرایان رخ داد. از آن نقطه به بعد به یک وسواس فکری تبدیل شد ... خصوصاً بعد از شروع مشاهده پورنوهای tranny. من کاملاً مطمئن هستم که اگر پورنو در اینترنت نبود هرگز دچار HOCD نمی شدم. فکر می کنم این دو با هم پیوند خورده اند.

در اینجا نکته ای از کسی است که با این اضطراب دست و پنجه نرم می کند:

HOCD من همیشه فعالیت های مربوط به پورنو را کنترل کرده است. این یک الگوی ساده است:

1 تصویر پورنو / چیزی را تحریک کنید

2 HOCD شروع می شود، باعث می شود که من نگران باشم

3 HOCD قوی تر می شود، من شروع به تردید گرایش جنسی من می کنم

4- HOCD با مشاهده پورنو مرا متقاعد می کند تا ثابت کنم خودم همجنسگرا نیستم

5 من به این پورنو پایان می دهم، HOCD از بین می رود و احساس می کند به عنوان یک ادم سفیه و احمق برای سقوط برای آن.

من این مراحل را دنبال کردم:

- نادانی: در مورد HOCD در مورد هیچ چیز تحقیق نکنید. در مورد آن بیاموزید موارد دیگر را مطالعه نکنید. اونو تنهاش بذار. من می دانم که برخی از درمانگران پیشنهاد می کنند HOCD را به چالش بکشند. این احتمالاً انجام یک کار خوب است ، اما وقتی معتاد پورنو هستید و مبتلا به HOCD هستید ، آیا باید یک علامت جانبی از آن یا بخشی جدایی ناپذیر از اعتیاد بگوییم ، نمی توانید "افکار را به چالش بکشید" زیرا آنها را بدتر می کند ، و در نهایت شما در پورنو عود می کنید. صادقانه بگویم ، در حالی که به پورنو اعتیاد دارید ، شانس گربه ای برای جهنم ندارید. برای شما ، از آنجا که به پورنو جنسی (یا هر چیز دیگری) افزایش یافته اید ، "همجنسگرا" به استفاده از پورنو شما مرتبط است ، بنابراین "در آغوش گرفتن" سنبله مانند بسیاری از درمانگران احتمالاً ایده خوبی نیست! حداقل تا وقتی که شما پورنو لگد بزنید ، و تا آن زمان HOCD بسیار کمرنگ خواهد شد.

- تخصیص زمان: مطالعه کنید که به احتمال زیاد با اضطراب در مورد HOCD زیاد می شوید ، این برای من در هنگام عصر بود (زیرا این زمانی است که من معمولاً 5 ساعته با پورنوگرافی روبرو می شدم ، تصادف؟ من شک دارم). در آن مدت ، مطمئن شوید که چیزی برنامه ریزی کرده اید. بنشینید و با یکی از اعضای خانواده خود دور از کامپیوتر صحبت کنید ، یا با یکی از دوستان یا اقوام خود تماس بگیرید ، برای پیاده روی طولانی مدت و ورزش بروید ، و غیره

- سنبله زدن: اگر شروع به سنبله زدن می کنید ، باید بلافاصله برخی اقدامات ایمنی را اعمال کنید. "حالت تصرف" اصلی ترین اقدام ایمنی من است. من آن را به صورت بزرگ قرار می دهم زیرا وقتی میخ می زنم ، می گویم "حالت تصرف" در سرم و تصور می کنم یک علامت نئون بزرگ با آن نوشته شده است. سپس کاری می کنم - هر کاری - که به انرژی جسمی و روحی نیاز دارد. مانند انجام دراز و نشست در هنگام حل مسائل ریاضی ، حتی شمردن هنگام وزنه زدن نیز م .ثر است. برای حدود پانزده دقیقه حالت OCCUPY را وارد کنید. در پشت سر خود ، علامت "OCCUPY MODE" را تصور کنید و هر کاری را که باید انجام دهید انجام دهید. بعد از مدتی سنبله تمام می شود.

پرهیز از پورنو و تخیلات جنسیتی ، انگیزه من را برای آن کاملاً از بین برده است. به معنای واقعی کلمه ، دیگر هیچ احساسی نسبت به آن ندارم. من "احساساتی" را که از آن گرفتم به یاد می آورم ، اما آنها دیگر فقط وجود ندارند. باورش سخت است که دو سال پیش به مرحله ای رسیده بودم که اصلی ترین چیز پورنو در جنسیت بود ، اما اکنون گفتن چگونگی تغییر دشوار است. تحریک برای زنان واقعی تا حدی افزایش یافته است که به دلیل سالها تماشای فیلم های پورنو فراموش کرده ام.

من حدود 4 هفته محدودیت های HOCD را برای خودم پیدا کرده ام. پایان هفته 2 / شروع هفته 3 همیشه سخت ترین است. من 110٪ اطمینان دارم که اعتیاد به HOCD + Porn یکی است. همانطور که شما پورنو لگد می زنید ، HOCD آنقدر قوی نیست زیرا کشش پورنو آنقدر قوی نیست و با گذشت زمان کاملا محو می شود.

به هر حال ، این فقط یک خیابان یک طرفه نیست. این غیر معمول نیست که مردان همجنسگرایانه به فتیش های پورنو مستقیم یا حتی لزبین تبدیل می شوند. من آنها را در سراسر وب در وب سایت های مختلف اعتیاد به پورنو دیده ام. من فکر می کنم که این احتمالاً حتی از وضعیت ما بدتر است. برای ما این یک نگرانی کوچک و آزار دهنده است که باعث می شود در گرایش جنسی خود شک کنیم. برای یک مرد همجنسگرا ، که هرگز خیال زنان را نکرده است ، که احساسات واقعی خود را از جامعه پنهان کرده است ، و سپس جرأت پیدا کرده است تا بیرون بیاورد و بفهمد که بالاخره ممکن است جذب زنان شود (!!!). خوب ، این کاملا وحشتناک است.

اما واقعیت این است که بچه های مورد نظر راست نمی روند. آنها * واقعاً * جذب زنان نمی شوند. آنها فقط در همان قایق ما هستند اما برعکس.

آرام آرام

من مجبور شدم با HOCD کنار بیایم و هنوز هم کمی با آن سر و کار دارم. این چیزی است که می دانید واقعی نیست بلکه تحریک مغز شما به دلیل عوامل تصادفی است. روشی که من برای مقابله با آن یاد گرفته ام این است که افکار را نادیده بگیرم ، آنها را نادیده بگیرم یا سعی در تجزیه و تحلیل و توجیه خود داشته باشی و به خودت بگویی که واقعاً راست است ، فقط بگذارید بیایند و بروند. مانند این است که اگر تصور تصادفی از مشت زدن به صورت شخصی داشته باشید ، این کار را نمی کنید بنابراین فقط اجازه می دهید که فکر عبور کند.

راه دیگر فقط مسخره کردنش است. بگویید که با دوست خود هستید و به طور تصادفی به بوسیدن او یا چیزی دیگر فکر می کنید ، فقط با خود بگویید ، "آه مرد من خیلی همجنسگرا هستم و کاملا می خواهم دوست خود را ببوسم". راستش ، HOCD مسئله دشواری است که باید با آن کنار بیایم و باعث می شود خیلی بیشتر به درون نگاه کنم. من می دانم که من راست هستم؛ از زمانی که من شروع کردم تمام فکر کردنم جنس مخالف بود. من مثبت هستم که فقط تحریک بیش از حد پورنو بود که به من رسید. هرچه در زمان راه اندازی مجدد خود دورتر می شوم ، HOCD بیشتر بر روی من تأثیر نمی گذارد ، و هنگامی که روزها آرام هستم حتی به یاد ندارم که آن را داشته باشم.

یک آزمایش:

من یک شب بیش از حد نوشیدم و این فکر را در ذهنم ایجاد کردم که برای کشف حقیقت در مورد جنسیت / جذابیت من نیاز به آزمایش یک ترانس دارم. در حالی که هنوز بی روح بودم ، با یک نفر آنلاین صحبت کردم و ملاقات کردم. من اگر تصور می کردم پورنو ترنس را تصور می کنم ، تا حدی برانگیخته شدم ، اما کل تجربه احساس درستی نداشت و من بیزار شدم. من نمی توانستم با هیچ کاری کنار بیایم و مجبور شدم بیرون بریزم.

بعد از این اتفاق ، من در حوالی چند دختری بودم که درون من بودند. احساس می کردم برانگیخته شده ام و از کل تجربه فقط معاشقه و گفتگو با آنها لذت می برم. احساس خوبی داشت بنابراین ، گرچه من نیازی به هیچ گونه تقویت کننده ای نداشتم ، اما فکر می کنم این بیشتر اثبات کند که جذابیت ترانس پورنو است و به خوبی به تجربه های واقعی منتقل نمی شود. من باید این را از آخرین باری که من از پورنو دست کشیدم و دیگر احساس جذابیت برای هرگونه رابطه ترانس را متوقف کردم ، می دانستم.

یک مرد تکنیک او را توصیف کرد:

وقتی دیوانه با افکار وسواسی دست به گریبان می شوید، چیزی را پیدا کنید که به افکار بهتر منجر شود. پیاده روی در طبیعت، یا یک پازل یا چیزی، هنر شاید. در ابتدا احساس می کنید که آن کار نمی کند یا فقط از تفکر شما را منحرف می کند، اما کار می کند. شما با گذشت زمان می بینید که هنگامی که این افکار بوجود می آید و به زودی به اندازه کافی فرو می ریزد، مغز خود را به فکر کردن یا انجام کاری دیگر می دهید.

اینجوری فکر کن افکار نوعی انرژی اختری / اثیری هستند. زیرا آنها از انرژی ساخته شده اند و هر کاری که شما می خواهید با آنها بجنگید یا آنها را تغییر دهید انجام می دهید فقط از نظر انرژی به آنها متصل می شود و آنها را قویتر می کند. حتی نفرت شما از آنها باعث قویتر شدن آنها می شود. از پورنو متنفر نیستید [و "آزمایش" نکنید] ، این باعث می شود که عود مجدد شما حتی بیشتر شود.

عمومی OCD:

از زمانی که من به پورنو سنگین شدم ، همیشه متوجه شده ام که علائم جزئی OCD داشته ام. هیچ چیز جدی نبود ، اما اگر اوضاع و احوال در اتاق من به نظم خاصی نبود ، تمرکز روی کار برایم سخت بود. حالا ، مثل اینکه آنها کاملاً ناپدید شده اند. من هنوز هم یک فرد منظم سازمان یافته هستم ، اما در لیست اولویت های من بسیار پایین است. قبل از شروع به سازماندهی گه های خودم ، چیزهای مهم را از سر راه خود برمی دارم.

پسر دیگر:

بله ... اگرچه OCD را ترک نکرده ، عادت گاز گرفتن ناخن انگشت من از بین رفته است. من به اجبار آنها را می جویدم ، و آنها همیشه فقط یک انتهای ناخوشایند هدر رفته در انتهای انگشتان من بودند.

پسر دیگر:

با من بیش از حد همسر ، وقتی که من از پورنو دور هستم و ممنوع نیستم یا چیزی که آنها از بین می روند ، همینطور است. من قطعاً همبستگی با PMOing و OCD را می بینم. این از اعتیاد PMO برای من ایجاد شده است.

مشاوره بیشتر:

من قصد دارم این را با ذکر روش هایی برای کمک به شما که تحت تأثیر این مسئله قرار گرفته اند به پایان برسانم:

  1. اگر به پورنو / پورنوگرافی همجنسگرایان / پورنو دو جنسی در Shemale نگاه کرده اید ، آن را بپذیرید. این به نظر سخت می رسد به عنوان اعتماد به نفس به من اعتماد کنید ، اما اگر این کار را انجام دهید ، راحت تر می فهمید که آیا واقعاً آن را دوست دارید یا نه. شاید کنجکاوی داشته باشید؟ یا جنس مخالف با شما رفتار بدی کرده است ، یا شما فقط ذهن باز دارید و می خواهید کاوش کنید ، اما باید آنچه انجام داده اید را بپذیرید ، حتی اگر این به خلاف خودتان باشد.
  2. هیچ کس، نه یک روانشناس، نه یک دوست، نه یک وب سایت، می تواند به شما بگوید شما چه کسی هستید. این مهم است که به طور کامل درک شود. مغز شما چیزهای زیادی را برای ترساندن شما به شما می کند تا سعی کنید شما را از انجام هر کاری در زندگی خود حفظ کنید. تحقق این اضطراب و منطق واقعی نیست.
  3. به کسی که می گوید شما باید سعی کنید چیزهای همجنسگرا را گوش ندهید. این ممکن است بحث برانگیز باشد اما من اهمیتی نمی دهم. اگر شما در تمام زندگی خود صاف بوده باشید ، همیشه صاف خواهید بود. نیازی به عبور از بحران هویت نیست. این فقط مانع شما خواهد شد و در مورد افرادی که واقعاً همجنسگرا هستند و می خواهند صاف و صاف باشند مانع شما می شود. در آخر از شرکای خود متنفر خواهید شد و این برای کسی نیست که واقعاً صاف باشد یا واقعاً همجنس باز باشد.
  4. جستجوی پاسخ در اینترنت را متوقف کنید. این یعنی چی؟ به انجمن ها نروید ، HOCD را جستجو نکنید ، از کسی که همجنسگرا است یا مستقیم در این مورد س askال نکنید. اونو تنهاش بذار. شما فقط با جستجوی پاسخ آن را بدتر می کنید. به من اعتماد کن ، ترسیدم که قرار است برای همیشه تغییر کنم. من از این ترسیده بودم که ، "OMG IM GOOMRE GREECE GAY" سپس یک روز ، من به معنای واقعی کلمه دادن را متوقف کردم. من خواندن را متوقف کردم ، دیگر به آن فکر نکردم و حدس بزنم که جذابیت من برای زنان با تمام قدرت بازگشت و توانستم به این درک دست پیدا کنم. که مرا به آخرین نکته من می رساند.
  5. اضطراب یک جانور است. با این وجود می توان آن را رام کرد. این باعث می شود چیزهایی را باور نکنید که درست نیستند ، اما باید بدانید که همه اینها توسط خودتان تأمین می شوند. شما هستید که باعث آن می شوید. شرایط ممکن است باعث شود این مسئله بیشتر بیرون بیاید اما شما کنترل آن را دارید. بگذارید این را برای شما اینگونه بیان کنم: همجنسگرایی من از بین رفته است ، به همان روشی که قبلاً فکر می کردم. بله ، در هر گروه افراد منحرف وجود دارد ، به این معنی نیست که همه منحرف هستند. من به طرز وحشیانه ای جذب زنان شده و همیشه بوده ام. حالا چی مونده؟ اعتیاد به پورنوگرافی من این آخرین چیزی است که باقی مانده است. توصیه من به هر کسی که از این طریق عبور می کند ، جلوی پورنو را بگیرد. آن کمک می کند. به گفته برخی از متخصصان در مورد رابطه جنسی اعتقاد نداشته باشید ، به خود اعتماد کنید. به هر حال این مورد برای اقتدار جذاب است که معمولاً در reddit اتفاق می افتد. از reddit نیز دور باشید. به خود فرصت فکر و شفابخشی بدهید. بچه ها ممکنه هیچ کس نمی تواند به من بگوید که من در حال حاضر همجنسگرا هستم زیرا من الاغم را می خندم. اگر چیزی وجود داشته باشد ، این باعث می شود که من خیلی قوی تر از قبل باشم. دریابید که OCD و سایر بیماری های مرتبط با اضطراب بیش از هر چیز دیگری مفید هستند.

مشاهدات بیشتر از کسانی که (یا دارای) HOCD بودند:

این به همین دلیل است موضوعاتی مانند این باعث ناراحتی من می شود

فقط به این دلیل که کسی که پس از سالها دریافت همجنسگراست ، باید همه را متقاعد کند که HOCD وجود ندارد ، افراد باید به پورنو که در واقع HOCD دارند ، عود کنند.

سندرن نگران نباشید ، بیمار مبتلا به HOCD در اینجا. من سالهاست که از OCD رنج می برم ، و به اشکال مختلف خارج از طیف HOCD نیز بروز کرده است. حدود یک سال پیش ، من کاملا گیج شده بودم و حملات وحشت و افسردگی عمیقی داشتم ، زیرا کاملاً متقاعد شده بودم که پورنو همجنسگرایان مرا همجنس باز می کند. و اکنون که سفر خود را برای ترک پورنو برای همیشه شروع کردم ، من کاملا احساسات خود را نسبت به پورنو همجنسگرایان از دست داده ام. این دیگر از نظر جنسی به من علاقه ای ندارد و در واقع از آن سال تاکنون حتی یک فکر در مورد همجنسگرایی نکردم. حالا به من بگویید OP ، چگونه می توانم به طور مخفیانه همجنسگرایان را طبقه بندی کنم؟

از نظر من ، تفاوتی بین افرادی که می دانند همجنسگرا هستند وجود دارد ، زیرا از زمان نوجوانی می دانند و در پشت HOCD پنهان می شوند ، و افرادی که می دانند صاف هستند ، با دیدن اجباری پورنو گیج می شوند و شب و روز نگرانند که واقعیت آنها دروغ است که مشخصاً اینگونه نیست.

گری ویلسون اطلاعات زیادی به شما داد اما به نظر می رسد شما به آن OP پاسخ نمی دهید. من کمی بیشتر از او مشاوره می گیرم ، زیرا او چیزهای خود را می داند ، شما فقط بدون اینکه فکر خوبی داشته باشید ، فرض می کنید. فقط به این دلیل که شما همجنسگرا شدید (من مطمئن هستم که این را می دانید ، حتی در مرحله HOCD) ، به این معنی نیست که HOCD وجود ندارد.

من به دلیل HOCD در یک کابوس خالص زندگی کرده ام و بسیاری دیگر نیز چنین کرده اند. من برای این کار تحت درمان بوده ام ، و این ثابت می کنم که وجود آن کاملاً امکان پذیر است و علاقه مندی های پورنو بدون تغییر اراده و ماهیت واقعی برای انجام این کار در زندگی واقعی امکان پذیر است. لطفا به من نگویید که من OP هستم ، مردم با این کار مهربانی نمی کنند.


درمانگر من معتقد است که اعتیاد به پورن من تأثیر قابل توجهی در پیشرفت OCD من داشته است.

بنابراین من از حدود 18 سالگی با اعتیاد به پورنو دست و پنجه نرم کردم. طی 18 ماه گذشته این واقعا مشکل ساز شد. من بعد از خودارضایی افکار سرزده عجیب و غریبی را تجربه کردم و پس از مدتی دچار مغز مغزی شدم. این حتی باعث شد که به چیزهایی که با اخلاقیات منافات دارد (چیزی غیرقانونی) که در طی اعتیاد خودم کم و بیش توانستم جلوی آن را بگیرم ، خودارضایی کنم.

با این حال ، سرانجام من هر بار 2-3 ساعت شروع به خودارضایی کردم و حتی وقتی که با دوست دخترم به مکان جدیدی نقل مکان کردم ، نمی توانستم کمکی به آن برسانم ، منتظر می مانم که او به محل کار خود برود تا بتوانم ساعتها سنگسار شده و خودارضایی کنم در پایان. سرانجام وقتی مغزم به معنای واقعی کلمه شکست ، همه اینها به سر خورد. تمام گه هایی که جلوی خودارضایی را گرفته بودم و به همین دلیل موافق نبودم ، در سرم زنگ می زدند و تقصیر خود را می خواستند.

سرانجام تا حدودی از طرف درمانگر تأیید کردم. من هرگز اعتقاد نداشتم که به اعتیاد مبتلا شده ام ، اما بعد از اینکه چند بار عود کردم و تجربه کردم که چقدر این افکار را بدتر کرده است ، با این حال هنوز هم به روند افزایش سلیقه خود افتادم ، سرانجام پذیرفتم که این فقط من نیستم پسری که پورنو دوست داشت و لیاقت این را داشت که بتواند کارهایی را که دوست دارد در زندگی انجام دهد. در طول آخرین عود من ، سه روز طول کشید تا از تماشای پورنو وانیل ، به پیوستن به یکی از موارد گپ و گفتگوی عجیب و غریب که در آن با دیگران خودارضایی می کنید ، و من با دیگران به پورنوگرافی ترانس بودم. جنسیتی که هرگز 3 روز قبل حتی به طور مبهم بخشی از گرایش جنسی خود را در نظر نگرفته بودم.

من در این عمق زمین افتادم تا فهمیدم اعتیادم به من چه صدمه ای زده است. من حدس می زنم دلیل نوشتن این مطلب برای هر کس دیگری است که افکار ناخوشایند جزئی را تجربه می کند و می پرسد آیا این یک معضل بزرگ است یا نه. همان اشتباهی را که من کردم مرتکب نشو. هرچه زودتر مشکل را بپذیرید.


Porn binges برای 4-6 ساعت چند روز گذشته. در عین حال، به نظر می رسد که پلیس transexual به رابطه جنسی من وابسته نیست. پس از گذراندن 30 + ساعت در طول روزهای گذشته 5 در حال تماشای پورنو، پورنو transexual شروع به خسته کننده شد! من شروع به جستجو برای چیزهای دیگر انزجار و تکان دهنده کردم.


من مبتلا به HOCD هستم ، هرچند که به اندازه قبل که از ماه ها قبل از پورنو گریزی شروع به هوشیاری کردم ، برجسته نیست و دیگر مرا فلج و کنترل نمی کند. در بعضی مواقع احساس می کردم همجنسگرا هستم ، یا ممکن است به دلیل معیوب یا احساساتم باشد. من قبلاً پورنوجنسگرا می دیدم ، و گرچه پورنو همجنسگرا ندیده ام اما هنگام جستجوی پورنو تصاویر و تصاویر تصادفی دیده ام. همچنین ، دوستانم هر وقت با هم می رویم مثل همجنسگرا صحبت می کنند و رفتار می کنند و من این را دوست ندارم / این باعث ناراحتی من می شود.

می دانم که در بزرگسالی همیشه دختران جذب شده اند. من عاشق این هستم که در کنار آنها باشم ، 🙂 نحوه بوی آنها ، فقط این که دختری را در آغوشم بگیرم. جهنم من برای دیدن دختران شروع به تماشای پورنو کردم ... بله ، من می دانم که احساسات و واکنش های من نسبت به همجنسگرایی بودن چیزی نیست که از آن لذت ببرم ، چیزی که باعث خوشحالی من می شود ، چیزی است که من برای هر روز کاج می کنم.

این ترس و اضطراب کلاسیک OCD است که باعث می شود در یک دور باطل به خودم شک کنم. از چیزی که نیستم اما همانطور که گفتم مدتی است که چنین احساسی ندارم و اضطراب دیگر با افکار همراه نیست.

من فکر می کنم همه اینها مربوط به مسیرهای مغزی است که از سالها استفاده از پورنو و سو abuse استفاده ایجاد شده است. 9 سال برای من. از آنچه می فهمم ، برای هر زمان که می خواهم به صحنه MF مغزم خلق شده باشم ، و سپس این مسیر را تقویت می کنم ، و چیزهای موجود در آن را ایجاد می کنم ، مانند یک شخص زیبا ، برهنه نشانه جنسی برای اوقات خوب و مغز شما می تواند تفاوت را بگویید شما مغز خود را به چیز جدید سیم کشی کرده اید. بعضی اوقات در باشگاه بدنسازی یک پسر خوب یا عضلانی را می بینم و توجه من را جلب می کند و مجبور می شوم که نگاه کنم. من فکر می کنم که اکنون می دانم احساسات یک خانم وقتی می گوید که تحریک شده است اما به روش جنسی نیست ، اگر این منطقی باشد.

قبلاً نگران کننده بود و من را می ترساند اما اکنون اجازه نمی دهم بیشتر وقت ها آزارم دهد.


این اتفاق در حین تماشای بازی بسکتبال رخ داد ، من فکر کردم "این بازیکن یک پسر خوب است" و ناگهان افکار HOCD به وجود آمد (آیا من همجنسگرا هستم ، WTF ، جهنم شل شدم). نمی توانستم آن را فراموش کنم و آن شب اولین و تنها حمله وحشت را در زندگی خود تجربه کردم. من حتی خودم را آزمایش کردم ، پورن همجنسگرایان را تماشا کردم اما بیزار شدم. برای یادگیری در مورد این اختلال و چگونگی غلبه بر آن ابتدا مدتی (چند ماه) طول کشید. من "قبول" افکار همجنسگرایان باعث می شود شما نمی توانید گرایش جنسی را انتخاب کنید و من وسواس متوقف شدم.

به زودی من یک دختر بزرگ را ملاقات کردم و عاشق او شدم ، اولین رابطه جنسی داشتم و بعد از آن HOCD برای من تاریخ باستانی است. من همجنسگرا نیستم ، هرگز نبوده ام ، اما همجنسگرایی بودن هیچ مشکلی ندارد ، هیچ کس شما را مجبور به انجام کاری نمی کند ، اگر به شما لذت می دهد ، آن را انجام دهید ، اگر نه وسواس ندارید! ما انسان ها می توانیم زیبایی را تشخیص دهیم ، فارغ از هر جنسیتی.


زمانی که 13 بودم، از هر چیزی از راه دور زنانه استفاده می شد، اما به طور مرتب پورنو های بیشتری را مشاهده کردم. من شروع به نگرانی در مورد جنسیت خود کردم، زیرا می دانستم که مستقل از تاریخ است، اما در عین حال من نمی توانستم فیزیکی به نشانه های قدیمی پاسخ دهم. گاهی اوقات وقتی که من به خصوص آرام شد یا مست بودم، من مانند زمانی که جوان بودم، پاسخ می دادم. این بسیار گیج کننده بود زیرا من هیچ فانتزی یا خواسته های همجنسگرا نداشتم.

اگر در این سایت برخورد نمی کردم ، هرگز این مسئله را به پورنوگرافی نسبت می دادم / حساسیت به دوپامین را کاهش می دادم ، بنابراین متشکرم! [راه اندازی مجدد من] شک و تردید را کاملاً برطرف کرده است زیرا اکنون تحمل میل جنسی من تقریباً بیش از حد است. حتی زنانی که به طور معمول به آنها نگاه نمی کنم ، قطعاً می توانم با آنها رابطه جنسی برقرار کنم. بیشتر پاسخگوی زنان هستند و بیشتر پاسخ می دهند by زنان.


پسر 28 ساله.

90 روز، 86 روز بدون ارگاسم. لبه دو بار، به طور مختصر دو بار دیدگاه های پورنو (مربوط به لبه). اضطراب اجتماعی، HOCD و استرس بسیار کاهش یافته است. اعتماد به نفس، افزایش انرژی، روابط تقویت شده و فریبندگی بی حد و حصر با دختران. AMA


زن اینجا! اولین ارسال… سعی در جلوگیری از این مشکل قبل از آسیب بیشتر.

من امسال برخی از مشکلات را پیدا کردم که به ندرت می توانم آنها را تمام کنم ، اما اکنون طی دو ماه گذشته مرتباً کسی را می بینم. ما حداقل 15 بار رابطه جنسی داشته ایم و حتی یک بار هم نتوانسته ام ارگاسم کنم. او خوش تیپ ، متناسب ، در رختخواب خوب است. ما از لوب استفاده می کنیم ، حتی از تحریک اضافی استفاده می کنیم. من میتوانم. نه تمام کردن بیش از یک سال است که من از رابطه جنسی ارگاسم ندارم. بدبخت شده وقتی او بعد از رابطه جنسی از خانه من خارج شد ، من به پورنو نگاه می کنم تا بتوانم خودم را تحقق ببخشم. این احساس غم انگیز است که بعد از تمام شدن آن وضوح را داشته باشید.

پورنو تخیلاتی را در ذهن من ایجاد کرده است که مرا به لرزه درآورد. نه اینکه همجنسگرا بودن اشتباه باشد ، اما من لزبین نیستم. من واقعاً نمی خواهم با دختری ارتباط برقرار کنم یا با او قرار بگذارم. من هرگز توسط دختری شخصاً روشن نشده ام (غیر از توجه به جذابیت ، اما از نظر جسمی روشن نشده است). اما من بیش از هر چیز به پورنو لزبین می پردازم. این کاملا منو سیم کشی کرده آیا زنان ماده دیگری این تجربه را داشته اند؟ من همچنین هرگز علاقه ای به تماشای پورنوگرافی MM یا MMF همجنسگرا نداشتم ، اما اخیراً خودم را وادار کردم که این موضوع را روشن کنم. حداقل برای من فقط در حال تبدیل شدن به برخی گه های غیرعادی است.


من مدت زیادی است که با HOCD دست و پنجه نرم نمی کنم و قطعاً خیلی زود است که بگویم "درمان شده ام" ، اما به نظر می رسد این سایت ها کاملاً به من کمک می کنند:

من قبلاً برای HOCD جستجو کرده بودم و افراد دیگری را پیدا کردم که در این مورد ارسال می کردند ، اما به نظر نمی رسید که حساب آنها کمکی کند. این اطمینان بخش بود که من تنها کسی نیستم که از آن رنج می برم ، اما این حملات را شدت نمی دهد.

به هر دلیلی ، آن دو سایت به من کمک کردند. از آنجا که آنها را خوانده ام ، من واقعاً هیچ فکر HOCD نداشته ام ، اگرچه وقتی با خودم فکر می کنم "اوه سلام ، من دیگر به افکار HOCD فکر نمی کنم" کمی مضطرب می شوم. LOL

سایت دوم اساساً پرهیز از p / m / o را نیز توصیه می کند ، بنابراین من مطمئن هستم که با گذشت زمان HOCD به طور کامل پاک می شود. تکنیک های شناختی و مواجهه به طور معمول نحوه درمان اختلالات وسواس اجباری است. این نیز از این قاعده مستثنی نیست ، به جز خودتان را در معرض پورنوگرافی قرار ندهید. من فکر می کنم ضعیف و ضعیف می شود تا زمانی که کاملا از بین برود.


(یک سال بعد ، به یکی دیگر از اعضای انجمن) من HOCD جدی داشتم. گرچه اکنون از بین رفته است. "زنان سکسی هستند ، مردان ساده هستند." همانطور که گفتید ، این ، دوست من ، نکته اصلی در همه این موارد است. اگر دوجنس گرا باشید یا همجنسگرا باشید ، مردان ساده نخواهند بود. شما می خواهید با آنها روی مبل نوازش کنید ، بدن آنها را نوازش کنید و با آنها پیاده روی های عاشقانه داشته باشید ، اگر دوجنس یا همجنس بودید.

آیا فکر می کنید افرادی که به دام حیوانات دامن می زنند نگران این هستند که مخفیانه عاشق بز باشند؟ آیا فکر می کنید آنها نگرانند که اکنون به دلیل دامن زدن به وحشی ، همه کاری که می توانند بکنند این است که خرما بز است یا چیز دیگری؟ البته که چنین نیستند ، و این شکل از تشدید (از استفاده بیش از حد پورنو) هیچ تفاوتی ندارد.


از آنجا که شروع NoFap من از bi به هترو انجمن می تواند مغز شما را برنامه ریزی کند.


(توصیف بهبودی در روز 23) دوباره رویاهای دیوانه وار دیدم. برخی قطعاً پورنوگرافی هستند. اما من حتی آن را تحریک نمی کنم. بنابراین اکنون که پورنو دیگر هدایت هترو من را هدایت نمی کند ، باید آن را در زندگی واقعی درک کنم. من کاملاً مطمئن هستم که می دانم چیست ، اما مغز من چیزهای آشغال را مرتب می کند.

اگر کسی هرگز به فکر طلا نبوده است (ما این کار را در یک مکان معدن طلای توریستی در وسط کشور انجام دادیم تابستان گذشته) ، شما می دانید که باید از شر بسیاری از آلودگی ها و مواد زائد و سنگ های جعلی خلاص شوید تا حتی یک لکه بدست آورید از طلا. همین الان مغزم احساس می کند. این کاملاً همه این مزخرفات را فیلتر می کند و این فرآیند در بعضی مواقع ناخوشایند می شود.


این چیزی است که برای من مفید واقع شده است: من سناریوهای کاملاً غیرمحتمل دیگری را تصور می کنم (مانند قتل مادرم یا فرار از اتوبان در ترافیک بالا) و فهمیدم که * آنها * هیچ پتانسیلی برای تبدیل شدن به یک منبع نگرانی اجباری ندارند. به این ترتیب ، من به خودم نشان دادم که افکار در مورد HOCD نیز لازم نیست. امتحان کنید به فکر خودکشی باشید که در وسط بزرگراه فرار کنید. یک دقیقه وقت بگذارید و آن را با جزئیات تصور کنید. شما الان فقط این فکر را داشتید (همانطور که یک فکر همجنسگرایانه دارید.) شما می ترسید که گریه کنید که از این به بعد خودتان را بکشید؟ جواب منفی. نخواهی احتمالاً دیگر هرگز این سناریو را تصور نخواهید کرد. حتی اگر این کار را انجام دهید ، به آن می خندید. ایده مشابه اینجا

واقعاً ، پشت سر گذاشتن HOCD یادگیری عدم اهمیت دادن است. هر زمان شروع به شعله ور شدن می کند ، من آن را به عنوان یک سگ کوچک آزار دهنده تصور می کنم. شاید مثل یک shz tzu ، دور بکشد. هرچه بیشتر به آن توجه کنید ، بیشتر مورد پسند شما قرار می گیرد. به تدریج ، آن را کاهش و کاهش می یابد تا زمانی که کاملا راحت نادیده گرفته شود. اکنون معدن در اکثر مواقع تحت کنترل است اما مسطح خطی واقعاً می تواند با من خراب شود این ترکیب نهایی است. من فکر می کنم هنگامی که میل جنسی خود را پس بگیرم و روابط جنسی سالم با زنان برقرار کنم ، این زمانی خواهد بود که واقعاً از بین برود.


[سن 22] من فقط می خواهم ذکر کنم که چگونه طعم های پورنو من در طی چند سال گذشته تغییر کرده است. اول آن بسیار نرم بود. سپس پورنوگرافی لزبین آن را برای من انجام داد، و چند سال بعد من به پورنوگرافی باشگاه ملحق شدم و در طول زمان متوجه شدم که این کار را انجام دادم. سپس آن را بدتر شد، گاهی اوقات من استرس را بیش از پورنو همجنسگرا تبدیل شد و بیشتر و بیشتر. آن را به من برگردان اما پس از آن احساس خیلی اشتباه است.

من می دانم که من راست هستم ، وقتی معاشرت می کنم ، مردان آخرین چیزی است که ذهنم را به خود مشغول می کند. من دختران زیبا را بسیار مجذوب خود می کنم ، آنها را از یک مایل دورتر متوجه می شوم ، بنابراین این پورنوگرافی سلیقه من را به حد عالی تبدیل کرده است. من چه دوجنسیتی بودم یا نه گیج شدم ، اما اکنون به گذشته نگاه می کنم و متوجه می شوم که من دوجنس نیستم ، فقط مغز من توسط پورنوگرافی سیم کشی شده است. در اوایل سال جاری من اختلال نعوظ داشتم. دختر به طرز شگفت انگیزی جذاب بود و برای این کار کاملاً راضی بود. با این حال فقط کار نکرد! و سپس چند ماه پیش این اتفاق دوباره افتاد ، به جز این دختر حتی جذاب تر بود.

بنابراین متوجه شدم که چیزی باید به طور جدی اشتباه باشد.

[یک ماه پس از راه اندازی مجدد] دیشب من یک تجربه عالی داشتم ، در یک مهمانی شرکت کردم و در پایان با یک دختر ارتباط برقرار کردم (او خیلی زیبا نبود) و بلافاصله یک نعوظ عظیم داشتم. و بعد من مثل "اوه خدای من" شدم و احساس فوق العاده ای داشتم.

من به عنوان یک توسعه دهنده نرم افزار کار می کنم ، ساعتهای زیادی را جلوی کامپیوترم می گذرانم. به همین دلیل است که آسان است که از روی پورنوگرافی خودارضایی کنم ... اما اکنون این کار را انجام داده ام و وسوسه می شوم که همه کامپیوترها را کنار بگذارم. فیس بوک ، اخبار بی بی سی ، ایمیل همه چیزهایی است که وقت من را می گیرد. من فقط می خواهم دختران را ملاقات کنم!

چرا من 4 سال آخر زندگی خود را صرف خودارضایی بر روی پورنو و گذراندن وقتم مقابل کامپیوتر کرده ام؟ من در حال حاضر بر روی دیدار با دختران جذاب جدید ، بازی ورزش مورد علاقه خود و حفظ سلامتی تمرکز خواهم کرد.


HOCD یک BITCH است. شما باید درک کنید که آنچه احساس می کنید مربوط به اضطراب است و نه گرایش جنسی. من مجبور شده ام با آن گله ها در طول خط مقابله کنم و می دانم که من همجنسگرا نیستم. نکته اصلی این است که اگر احساسات HOCD برای شما منزجر کننده است و باعث می شود احساس اضطراب کنید ... دروغ است و شما صاف هستید.

نگرانی و اضطراب می تواند ذهن شما را به ترفندها تبدیل کند. چند وقت بود که متوجه شدم وقتی که من HOCD را تجربه کردم، احساسات توسط ترس ایجاد شد، نه حضور واقعی شخص دیگری.

شما باید آن را نادیده بگیرید. این مربوط به اضطراب است.

با بهتر شدن در نادیده گرفتن آن و ادامه کار ، متوجه خواهید شد که آن را فراموش خواهید کرد. مهم است که درک کنید این یک OCD است - مانند این است که شما در لبه صخره ایستاده اید و ذهن شما می گوید پرش.

شما می دانید که نمی خواهید اما دیگر نمی توانید در مورد آن فکر کنید. به خود اعتماد داشته باشید و استقامت داشته باشید. من و شما هر دو می دانیم که بیش از آنکه بخواهید از صخره بپرید ، نمی خواهید روابط همجنسگرایان را داشته باشید!


خوشبختانه من هرگز به پورنوگرافی های همجنسگرا یا ترانزیت تغییر نکردم یا نمی دانم از نظر احساسی الان کجا خواهم بود. بیشتر شبیه OCD بود که بعضی از افراد در تلویزیون ظاهر می شوند و مغز من مانند این می ماند: "خوب ، چون شما نمی توانید آن را به دختران برسانید ، این را بررسی کنید." البته من هرگز توسط بدن مرد تحریک نمی شدم ، اما اضطراب ناشی از آن باعث شد که این یک روند فکری اعتیاد آور در ذهن من ایجاد شود ، بنابراین منجر به یک حمله ناخوشایند HOCD شود ، که ناتوانی ناشی از پورنو من در اجرای آن به طرز چشمگیری افزایش می یابد. زمان بدی برای من بود ، اما من این سایت را یافتم ، دیگر تصدیق این افکار را متوقف کردم ، تماشای پورنو را متوقف کردم و به معنای واقعی کلمه ناپدید شدم.


قبلاً خودم را همجنسگرا می پنداشتم ، اما هرچه بیشتر تماشا می کردم به انواع پورنو ، از جمله پورنو لزبین ، صعود می کردم. بنابراین باید مدتی تمیز باشید تا دید واضحی درباره "چیست" خود داشته باشید. permalink مشاهده مکالمات


OCD خود را تغذیه نکنید. اگر می خواهید از طریق تجزیه و تحلیل یا نظر دیگران به حقیقت خود اطمینان پیدا کنید ، در حال بازی OCD هستید. شما همان چیزی هستید که می گویید ، دوره. اگر چیزی از شما بیزار است ، مهم نیست که باعث برانگیختگی شود یا نه ، سلیقه واقعی شما نیست. می گویم سوال را فراموش کن و ذهنت را کاملاً از آن دور کن.

اگر فکرهای دگرجنسگرایانه مطلوبی دارید و HOCD سر زشت خود را پرورش می دهد ، می گویم در آن لحظه خیال پردازی را کنار بگذارید و آن را کنار بگذارید تا خیالی سالم تر به وجود آید. برای پیروزی نیازی به مبارزه با OCD ندارید ، تنها کاری که باید انجام دهید این است که از دروغگو بودن آن آگاه باشید.


وقتی اولین بار در مورد HOCD شروع شد، به نظر می رسید که نگرانی شدید، تقریبا به نظر می رسید که من از لحاظ جنسی تغییر شکل داده بود، زمانی که از لحاظ جسمی کم نیست، واقعا کاملا مخالف بودم. من به خوبی نادیده گرفتم که نشانه های من برای چک کردن و چک کردن دوبار، که در ابتدا باعث اضطراب بیشتر شد، اما در حال حاضر من شروع به کمی نگران هر روز.


بیش از 6 سال ژانرهای مختلف و متنوع پورنو را سخت و عمیق کردم ، در نهایت مانند دیوانه وار به پورنو باشگاه مهندسان تبدیل شدم ... تا حدی که واقعاً دوستشان داشتم (به ویژه باشگاه های آسیایی) و حتی به فکر سفر به تایلند یا ژاپن افتادم. فقط برای دیدار با برخی از هرگز هرگز تعامل اجتماعی با رابطه جنسی نداشتم ... اما تمایل من به آنها به سرعت بالا گرفت ... و من حداقل احساس دوجنس خواهی کردم. به هر حال ... بعد از 3 یا 4 ماه nofap ، من نیمه کاره و سایر رفتارهای دوجنسیتی را فراموش کردم. و حالا… بعد از 8 ماه پورنو رایگان. من حتی به shemales فکر نمی کنم .. هک فکر می کنم مغزم خودش را دوباره تغییر داده تا جایی که فقط دختران در سن من را دوست دارد (25 تا 30).


توصیه من به سایر افراد خارج از خانه: حتی وقتی همه چیز ناخوشایند است و ذهن شما به شما اطمینان می دهد که همجنسگرا شده اید ، اشتباه است. من زمان هایی داشتم که به این روش راه اندازی مجدد اعتقاد نداشتم و فکر می کردم خودکشی می کنم ، اما صادقانه کار می کند. اگر به آن زمان بدهید ، نه چند ساعت یا چند روز ، در مدت زمان طولانی بهتر خواهید شد ، هر چه بیشتر می روید بیشتر می بینید که به گذشته قبلی خود باز می گردید. شما بهتر خواهید شد ، فقط مسئله زمان است. حتی اگر دوباره عود کنید و به افسردگی تبدیل شوید ، باید آن نیروی درونی را پیدا کنید تا از تاریکی عبور کند و به شما یادآوری کند که همه اینها بازگشت به مسیر درست است.


من به شدت توصیه می کنم مراقبه برای افراد راه اندازی مجدد با HOCD. به یک مرکز مراقبه محلی بروید و یک شب یا عقب نشینی کنید. این بسیار سالم است که افکار شما را بدون واکنش به آنها تماشا کنید.

من وقتی که من هنوز تماشای پورنو بودم، ED را پشت سر گذاشتم، همچنین تماشای فیلم همجنسگرا و tranny (بیشتر پورنو ترنم هر چند) و پورنو دوجنسی. اما حالا من هیچ مشکلی با ED ندارم و ارتباط خوبی با دوست دخترم دارم. http://www.yourbrainrebalanced.com/index.php؟topic=5914.msg91811#msg91811


پورنو معمولی دیگر این کار را نمی کرد. من به انواع زنان مختلف ، موقعیت های مختلف ، حفره های مختلف نگاه کردم ، دیگر فقط کافی نبود. شخصی با ارسال یک فیلم پورنو باشگاه مهندسان مرا ترول کرد و این کار را انجام داد. زنی که در واقع زن نبود ، ایده من را روشن کرد. این طلسم سالها (شاید پنج یا شش) روی من ماند. بیات نماند زیرا من از شکار شقایقی که دقیقاً شبیه دختران بود ، با دستگاه تناسلی مرد یا بدون آن لذت می بردم. من می دانستم که این به جنسیت من آسیب می زند ، اما فقط ادامه دادم. من درمورد همجنسگرا بودن یا نبودن خود تأمل کردم ، اما احساس کردم مانند مردان نسبت به مردان جذاب نیستم. زنان زیباترین چیز روی زمین هستند و من آن را از دست دادم.

بعد از سه ماه نوپاپ ، اگر دختری خیلی به نگاه کلی من نگاه کند ، من را روشن می کند. نه تنها این ، آنها برای من مانند آهن ربا احساس می کنند. من به شدت جذب زنان شده ام و می خواهم با آنها تعامل داشته باشم و آنها را لمس کنم. وقتی زنان را قبل از nofap می دیدم ، با این فکر که "من به تو اهمیتی نمی دهم ، خداحافظ" راه می رفتم. امروز کاملاً برعکس است ، من بیشتر زنان را به روشی ابتدایی جذب می کنم. من کاملا آن را دوست دارم. پورنو دیگر برای من وجود ندارد.


hocd: بزرگترین قاتل لیبیود.

سرانجام علت عدم میل جنسی را کشف کردم. بزرگترین تاثیری که پورنو بر من گذاشته است مرگ میل جنسی است. نکته عجیب این واقعیت است که من از ده سال گذشته ، از 13 سالگی ، میل جنسی خود را از دست داده ام. من فقط 3 ماه معتاد به پورنو بودم ، تا زمانی که ترکیه سرد را ترک کردم. پس چرا libido من ده سال بعد از ترک پورنو غایب بوده است؟ نظریه من فقط استمنا بود. من فرض کردم که یک رژیم منظم استمنا باعث شده ذهن من از استراحت مورد نیاز خود جلوگیری کند ، بنابراین مغز من را در یک حالت تحریک بیش از حد تحریک می کند. اما اخیراً متوجه شده ام که عدم میل جنسی من از یک مشکل عمیق تر ناشی می شود.

قاتل واقعی و ساکت میل جنسی من اضطراب ناشی از هوکد است. وسواس جنسی ناشی از hocd باعث ایجاد اضطراب می شود و این اضطراب است که میل جنسی را سرکوب می کند. دلیل این کار این ساده است. میل و تحریک جنسی با آرامش ارتباط دارد. اضطراب به طور عمودی با میل جنسی مخالف است. لیبیدو از سیستم عصبی دلسوز تحت تأثیر قرار می گیرد. وقتی اضطراب در ذهن و بدن شما باشد ، به سیستم عصبی همدل شما حمله می کند ، بنابراین میل جنسی را مختل و سرکوب می کند.

چند روز پیش وقتی برای اولین بار این موضوع را خواندم ، به نظر می رسید لامپ در سرم خاموش شده است. آخرین لحظه "AHA" بود. سالها وسواس جنسی که گرایش جنسی واقعی من را منعکس نمی کند ، یک احساس برانگیختگی کاذب ایجاد می کند. این تحریک کاذب در واقع "شوکی" بود که معتادان هنگام استفاده از ما به ژانرهای جدیدی تبدیل می کنند که جهت گیری ما را تأیید نمی کنند. اما این "شوک" اضطرابی ایجاد کرد ، که بیشتر من حتی از روی وجدان آگاهی نداشتم. حتی اگر در آن زمان متوجه این موضوع نبودم ، این عامل اصلی عدم وجود میل جنسی بود.

از زمانی که این کشف را کردم ، تغییرات زیادی برای من ایجاد کرده است. قطعاً ندانستن آنچه واقعاً برای من اتفاق افتاده است ، بزرگترین منبع وسواس و اضطراب بوده است. اما اکنون دقیقاً فهمیدم که چرا تحت تأثیر من قرار گرفته است. و اکنون که قطعه گمشده پازل را پیدا کردم ، احساس آرامش و اطمینان بیشتری نسبت به خودم دارم. افسردگی من به طور موثری از بین رفته است ، اکنون بیش از هر زمان دیگری شادتر ، آرام تر و آرام ترم.

حتی باعث تغییراتی در بدن من شد. در ناحیه پایین گردن / قسمت فوقانی کمرم احساس آرامش می کنم. حدس می زنم ستون فقرات فوقانی من باشد. این قسمت احساس می کند باری برداشته شده است و احساس آرامش بخشی دارد ... شبیه احساسی که بعد از بیرون آمدن از دوش آب گرم دارید. من نمی دانم که این فقط تصور من است ، اما مطمئناً تفاوت را احساس می کنم.

من باید مراقب باشم تا این مسئله را با احساس وفاداری که معتادان تجربه می کنند اشتباه بگیرم ، بعد از اینکه تصمیم گرفتند زندگی را تغییر دهند. اما اکنون چندین روز از آن زمان می گذرد و من هنوز هم از آرامش عمیق تری برخوردار هستم که از کودکی تاکنون نداشته ام. همه اینها فقط به دلیل فهمیدن این است که چه اشتباهی از من وجود دارد. من اشتباه و ناشناخته در مورد وضعیتم را برداشته ام. بنابراین باعث امیدواری من شده است. همچنین باعث شد که بفهمم از نظر احساسی بیهوش شده ام و سالهاست زندگی می کنم.

اگر دچار hocd یا هر نوع وسواس جنسی یا اضطراب هستید ، این باید تمرکز اصلی شما باشد. اگر می توانید راهی برای مقابله با اضطراب خود پیدا کنید ، کاملاً باید این کار را انجام دهید تا بتوانید بهبود کامل پیدا کنید. پرهیز از اضطراب به همان اندازه پرهیز از PMO مهم است.


من همگی هستم .. کافی است

نقل قول از: wilder در ماه مه 31، 2014، 03: 51: 04 AM

"این احتمال وجود دارد که شما فقط مضطرب باشید زیرا شما ، مانند اکثر افراد دیگر ، در خانه ای بزرگ شده اید که جذب زنان توسط شما تنها گزینه مناسب است."

حتی نمی دانم مشکل از این قرار است ، گرچه می توانم تصور کنم این مسئله بر اضطراب افزوده باشد. محیط من و والدینم هرگز مشکلی در رابطه با همجنسگرا بودن ایجاد نکرده اند و من هم همینطور. من همیشه فقط می دانستم که نیستم.

تا اینکه PMO مداوم به من رسید و من شروع به شک و تردید کردم: HOCD. حتی بدون ترس اینکه محیط شما شما را محکوم کند .. واقعاً ترسناک است که احساس کنید برخی از کسانی که حتی در زندگی خود حتی به آنها شک نکرده اید ، فقط به آنها برگشته اید.

PMO من OCD را تحریک نمی کند فقط به جنسیت من محدود نمی شود. نظریه من این است که این اضطراب ناشی از OCD * به همه چیز شما می چسبد شناسایی با. به عنوان مثال ، من یک شخصیت شخصی قوی با خط کار خود دارم. من خودم را فردی سخت کوش می بینم. OCD من را تردید می کند اگر من دیگر حتی کارم را دوست دارم ، به همان روشی که باعث می شد من به زن بودن بپردازم. من فردی را معرفی می کنم که وفادار است و آرزو دارد یک رابطه ثابت داشته باشد. اما OCD من باعث شد که من باور کنم که دوست دختر خود را در آن زمان دوست ندارم .. گرچه دلیلی برای این باور وجود نداشت. حالا ممکن است بگویید: ممکن است شما تازه عاشق شده باشید. من می دانم که چه احساسی دارد. و این چنین احساسی نداشت. (من می توانم با چند شناسایی قوی تر که OCD سعی کردم آنها را فریب دهد) ادامه دهم

اگر صادقانه باور می کردم که همجنسگرا هستم ، مشکلی برای گفتن پدر و مادرم و مکیدن تمام خروس دنیا ندارم. اگر من واقعاً اعتقاد داشتم که خط کار من همان کاری نبوده است که در آن قرار داشتم .. من متوقف می شدم. اما می دانستم که واقعاً چنین احساسی ندارم. با تلاش برای فریب دادن با سر من، با حمله به شناسایی هایی که من بیشترین ارزش را داشتم، چیزی تلاش کرد. (حالا چیزهایی برای گفتن در مورد من وجود دارد که من آن قدرت شناسایی و شناختن نقشها و مادیات را دارم ، اما این یک بحث کاملاً متفاوت است)

هنگامی که OCD چهره ی زشت خود را می بیند، آن چه که انجام می دهد این است که شما را در مورد آن شناسایی ها و یا مواردی که معمولا برای اهداف مورد نظر (مانند گرایش جنسیت خود) تردید می کنند تردید می کنید. پاسخ طبیعی این است که این را آزمایش کنید. اکثر مردم ، و من نیز همین کار را می کنیم. ما دائماً به این فکر می کنیم که آیا واقعاً از کار خود لذت می بریم ، یا دوست دختر خود را واقعاً دوست داریم ، یا اینکه واقعاً هنوز هم جذب زنان می شویم. هنگامی که ما شروع به تلاش برای "بحث" و متقاعد کردن افکار سرزده OCD به سمت ما می کنیم: OCD شروع به بحث و گفتگو می کند.

دفعه بعدی که دختری را می بینید ، چنان مضطرب شده اید که احتمالاً حتی فکر جذب شدن را هم ندارید. شما هیچ چیزی را احساس نمی کنید ، بنابراین دوباره شروع به شک و تردید می کنید .. "اوه پسر ، من وقتی این دختر زیبا را دیدم حتی چنین حسی نداشتم؟ آیا من واقعاً همجنسگرا هستم؟". یک بار پسر بچه ای راه می رود و شما فکر می کنید که او جذاب است .. اضطراب شما دوباره شعله ور می شود: "گریه کن ، آن پسر داغ بود ... من آن را در بدنم احساس می کنم."

مسئله این است که شما دائماً به دختران نگاه می کنید تا شما را متقاعد کنند که هنوز هترو نیستید ، و شروع به دیدن مردها می کنید تا خود را متقاعد کنید که همجنسگرا نیستید. هر ماده ای که به نظر شما جذاب نرسد شما را نگران می کند و هر مردی که فکر می کنید خوش تیپ است (که نشانه همجنسگرایی بودن نیست) همین نگرانی شما را دارد. به همان اندازه بد: هر وقت دختری را می بینید که شما را به خود جلب کند ، به جای اینکه فقط فکر کنید "هی ، آن دختر خوب به نظر می رسد". شما فکر می کنید: "عیسی .. شاید من همجنسگرا نباشم!". هر وقت یک پسر زشت را می بینید فکر می کنید "حالا من آن پسر را جذب نمی کنم! آیا من دیک او را می مکم؟ فاک نه. "

شما بطور مداوم به دنبال این هستید که تصدیق کنید که همجنسگرا نیستید و هنوز هم جذب زنان می شوید. بنابراین واضح است که شما نمی توانید آرام باشید و فقط جذب زنان شوید. شما درگیر مارپیچی از افکار منفی شده اید. کل روز شما را مصرف می کند. تصور کنید که تمام روز در اطراف کار خود قدم بزنید و فکر کنید "آیا من از این کار لذت می برم؟ آیا من واقعاً از این کار لذت می برم؟ ". شانس این است: از کار خود لذت نخواهید برد.

این ها افکار من در مورد OCD مربوط به HOCD و PMO هستند، امیدوارم آنها کمک کنند. آنها وقتی که شک و تردید من را تشدید می کنند، به من اطمینان می دهند. گرچه هنوز می تواند گاهی اوقات به من واقعا سخت باشد. (فقط وقتی که عودت می کنم، بله.)

اپراتور توقف به دنبال craigslist، متوقف کردن به دنبال OKCupid، متوقف کردن به دنبال سایت های دوستیابی، تبلیغات برای meetups همجنسگرا، تبلیغات برای هر چیزی. شما دائما در معرض تحریک خود قرار می گیرید تا ببینید آیا همجنسگراها و trannies هنوز شما را تشویق می کنند. آیا فکر می کنید هر چیزی بهتر از نگاه کردن به پورنو است؟ تحریک هنوز وجود دارد. دوپامین هنوز وجود دارد. تحریک، هیجان .. هنوز وجود دارد!

من پیشنهاد می کنم برنامه ColdTurkey را دانلود کرده و در Craigslist و هر سایت دیگری که باعث شک و تردید جنسیت شما می شود را قرار دهید. هر وب سایت خنده دار که باعث می شود که شما را تحت فشار قرار دهید.
اکنون. برو بیرون. پیاده روی کنید، هوای تازه ای بیابید. ملاقات با بچه ها (به این ترتیب نیست) برو نوشیدنی (به راحتی بر روی الکل، به طور جدی).

سعی کنید ببینید که آیا از همه ی آن وبسایت ها به هر حال به شما کمک می کند. به یاد داشته باشید: تست اگر شما هنوز به دنبال زنان در جستجوی تبلیغات tranny هستید، بسیار مقرون به صرفه است. ذهن خود را حداقل 30 به 60 روز به استراحت و من مطمئن هستم که شما یک تفاوت را ببینید.

شما همجنسگرا نیستید شما ترانسی را دوست ندارید.

* من از OCD به دلیل نداشتن کلمه بهتر در اینجا استفاده می کنم. من باور ندارم که OCD کامل داشته باشم. فقط مورد مربوط به PMO.


پارانویای hocd من از بین رفته است. من یک هفته بعد از nofap متوجه شدم که فکرهای من ناپدید می شوند. این یکی از بزرگترین دلایلی بود که من از آن زمان تاکنون نافاپ را ترک نکردم. من الان از 6 روز 90 روز دارم ، حتی وقتی این علامت را بزنم متوقف نخواهم شد. من ادامه خواهم داد چرا؟ زیرا به معنای واقعی کلمه زندگی من را تغییر می دهد. چگونه نگاه می کنم: اکنون که کنترل بیشتری بر جنسیت خود دارم ، اعتیاد کوچکتر خود را تسخیر خواهم کرد. در پایان روز ، همه ما به خانه می رویم. مرد موفق باشید و فقط بدانید که hocd محو خواهد شد. نوفاپ چیز دیگری است. مطمئناً زندگی در حال تغییر است. http://www.reddit.com/r/NoFap/comments/2uw8q3/do_you_have_any_questions_…