آیا می توانم پورنو از احساسات من نگران کننده استفاده کنم؟

احساسات

ظاهر عاطفی پس از پورنو چگونه ظاهر می شود؟

کاربران عادی که از پورنو رها می شوند ، اغلب تغییرات غیرمنتظره ای را گزارش می کنند ، مانند بهبود عملکرد جنسی و رضایتمندی, افزایش اعتماد به نفس و تمایل به اجتماعی شدن, غلظت بهتر, رضایت بخش تر روابط عاشقانه و غیره با این حال، آنها نیز اغلب در تغییر دیگری می گویند: آنها بیشتر احساس می کنند هیجانی. این اغلب در ابتدا خوشایند و ناخوشایند است. در اینجا برخی از گزارش های شخصی خود را از بچه ها تجربه با رها کردن پورنو:

پسر: "تا زمانی که این آزمایش را شروع نکرده ام ، هرگز حتی به چیزهایی مانند غم و اندوه فکر نکرده ام. این احساسات و احساسات ناشی از متوقف کردن پورنو به من نشان داده است که من یک شخص بسیار منسجم و احساساتی تر از آنچه فکر می کردم هستم. برخورد با این احساسات بسیار مهم بوده است. "

تغییر می تواند هر دو مخالف و چالش برانگیز باشد:

پسر دیگر: "از خوشبختی غیرقابل توصیف تا غم فلج کننده ، اکنون احساساتی را تجربه می کنم که قبلاً هرگز نداشته ام. استمنا to نسبت به پورنو ، این اوضاع را بی حس کرده و مرا کسل و خود راضی کرده است. "

پسر دیگر: "چیزی که به نظر نمی رسد اکثر مردم تصدیق می کنند این است که شما با احساساتی روبرو خواهید شد که سالها احساس نکرده اید ، شاید هرگز. دخترانی که قبلاً برای شما اهمیتی نداشتند ، ناگهان محور اصلی زندگی شاهنشاهی شما خواهند بود. اون آزمایشی که قبول نشدی؟ شما آن را منفجر نمی کنید شما نگران نمره خود هستید شما نگران فینال دو هفته دیگر هستید. و این خوب است جهنم عالی است

این همان رنجی است که از آن می آموزید ، شما را به عنوان یک فرد رشد می دهد. اما صدمه خواهد دید در نقاطی ناراحت ، گیج و حتی افسرده خواهید شد. اما در آن دام نیفتید. احساسات می گذرد ، خاطرات کمرنگ می شوند و شما برای آن قویتر خواهید شد. به یاد داشته باشید ، شما سالها رشد عاطفی و بلوغ دارید. ممکن است آسان نباشد ، ممکن است احساس راحتی نکنید ، اما ارزش آن را دارد. "

این تغییر یک شبه اتفاق نمی افتد ، همانطور که این شخص کشف کرد:

"من قبلاً شخصی بسیار احساساتی و دوست داشتنی بودم قبل از شروع پورنو. به مدت 3 سال ، تا ماه گذشته ، من به طور متوسط ​​2 تا 3 ساعت گوشت خود را به پورن می زدم. این باعث شده که نسبت به عشق و احساسات بی احساس باشم. احساس می کنم مثل یک انسان زنده بدون احساسات هستم! من حداکثر 20 روز بدون استمنا to به پورنو رفته ام. حالا تعداد کمی از دختران به من نزدیک می شوند. اما بزرگترین نگرانی من این است که من نمی توانم عشق (پروانه ها در معده) را نسبت به آنها احساس کنم. از این رو ، من خودم مجبورم که عقب نشینی کنم ، زیرا احساس می کنم نمی توانم به آنها عشق بورزم. چه زمانی دوباره احساس عشق می کنم؟ لطفاً کسی در این زمینه به من کمک کند !!! هنوز چیزی احساس نمی کنم. "

چه اتفاقی می افتد؟

یک پسر توضیح داد:

"پورنو ، در هسته اصلی خود ، تقریباً شبیه هر ماده اعتیاد آور یا رفتار دیگری است. این درد شما را بی حس می کند ، اما مشکل در آن است. ببینید ، شما نمی توانید بدون اینکه احساسات و احساسات دیگر را بی حس کنید ، یک احساس یا احساس را بی حس کنید. بنابراین حتی اگر این موارد لکه آسیب پذیری ، تنهایی ، غم ، ناامیدی و ترس را کمرنگ می کند ، اما دامنه مثبت احساسات مانند خوشبختی ، امید ، شادی و عشق را نیز کم رنگ می کند. "

دقیقاً چگونه احساسات شما را بی حس می کند؟ مغز ما برای تلاش برای هموستاز تکامل یافته است. اگر ما با تحریک شدید بمباران شویم ، آنها سازگار می شوند. به عنوان مثال ، آنها سیگنال های عصبی را با تغییر سطح گیرنده سلول عصبی برای انتقال دهنده های عصبی کلیدی ، بی صدا می کنند. بنابراین تحریک بیش از حد مزمن می تواند منجر به بی حسی یا پاسخ صریح به محرک ها شود ، از جمله محرک هایی که قبلاً به عنوان پاداش دهنده ثبت شده اند.

به همین ترتیب، از بین بردن بیش از حد تحریک در ابتدا احساس گرسنگی می کند (به این دلیل که زندگی روزانه به نظر می رسد حتی بیشتر خسته کننده و بی معنی است) اما به تدریج بی حسی خود را تغییر می دهد. بازگشت رنگ و شور و شوق افزایش می یابد.

داگ Lisle توضیح می دهد این درخشان در بحث TEDx او: تله لذت. وی نمونه هایی از چگونگی برگشت پرخوری ها را از ولع خوردن به غذا با دوره های ناشتا یا فقط آب دادن بیان می کند. همان اصل افزایش حساسیت با اجتناب از تحریک بیش از حد در تمام جوایز طبیعی ، از جمله استمنا to به پورنو در اینترنت اعمال می شود. (دست کشیدن از استمنا به پورنو برای تجربه این پیشرفت اغلب "راه اندازی مجدد".)

یک وب سایت عالی که اصول و تکنیک های "تغییر نقطه تعیین شده شما" را برای احساس تعادل و رضایت بیشتر کاملاً توضیح می دهد ، وب سایت www.gettingstronger.org تاد بکر است. به a گوش دهید مصاحبه رادیویی با تاد.

تحقیقات مربوط به افسردگی همچنین این پدیده احساسات بی حس را که ناشی از مصرف بیش از حد تحریک است ، روشن می کند و ما در مقاله بعدی به عمق این موضوع خواهیم پرداخت. در حال حاضر ، ما فقط اشاره خواهیم کرد که تحقیقات نشان می دهد که دوپامین انگیزه را تامین می کند برای پاسخ دادن به همه محرکهای برجسته ، بنابراین وقتی کم است ، انتظار می رود واکنشهای احساسی منفی و مثبت کمتری داشته باشند - زیرا هیچ چی احساس ارزش خرابکاری در مورد.

تحقیقات گاهی اوقات علامت را از دست می دهد

محققان پیش از این شواهدی از "حساسیت زدایی" (فعال شدن بی حس مدار پاداش مغز) در کاربران پورنو / معتادان جنسی پیدا کرده اند: 1, 2, 3, 4, 5, 6, و همچنین در معتادان اینترنتی, معتادان مواد غذایی و معتادان قمار. در واقع، همه اعتیاد رفتاری یکسان تغییرات اساسی مغزی را دارند که حساسیت آن تنها یکی است.

با این حال، نادیده گرفتن این یافته ها به طور کامل، آزمایشگاه SPAN به سرپرستی یك كینزی گراد (نیكول پراوز ، متخصص جنسیكشی سابق UCLA) ، از طریق گزارش خود از پاسخهای احساسی به فیلم 3 دقیقه ای جنسی و فیلم دیگر ، كاربران مشكوك پورنو را آزمایش كرد. تعجب آور نیست که افراد بدون مشکل در کنترل استفاده از پورنو ، طیف وسیعی از احساسات همزمان را نسبت به افرادی که در کنترل استفاده از پورنو مشکل دارند گزارش کردند. عجیب ، محققان توضیحی در مورد تفاوت ارائه ندادند. در عوض آنها استدلال کردند که معتادان به پورنو "باید" فعال سازی مشترک بیشتری از احساسات را نشان دهند (بدون مبنای نظری زیاد برای این فرضیه) ، و اشاره به کاهش دامنه عاطفی آنها اثبات معتاد نبودن کاربران پورنو بود. (متعجب؟)

واقعیت این است که مغز خسته شده است کمتر واکنش به محرک ها - مگر اینکه ، البته ، این محرک ها نشانه های دقیقی برای اعتیاد خاص بیننده هستند (توسط دانشمندان علوم اعصاب اعتیاد به عنوان حساسیت) و واقعیت اکنون در مطالعات متعدد نشان داده شده است: مطالعات مربوط به استفاده از پورنو یا اعتیاد به پورنو / جنس به اختلالات جنسی، فعال سازی مغز پایین تر به محرک های جنسی و کاهش رضایت جنسی

منظور انسان چیست؟ برای مرد بودن؟

مطمئناً انسانهای فردی به طور طبیعی سطوح مختلفی از حساسیت را بیان می کنند. با این حال ، از هنر عالی این کلمه نیز مشخص است که مردان انسان ظاهراً تکامل یافته اند تا دامنه احساسی نسبتاً وسیعی داشته باشند.

آیا برداشت فعلی ما از "سلامت عاطفی مرد" با این واقعیت که استفاده زیاد از پورنو اینترنتی در بسیاری از مردان یک امر عادی است ، مخدوش است؟ آیا ممکن است بچه های امروزی چیزی کمتر از دامنه عاطفی ذاتی خود را به ما نشان دهند ، فقط به این دلیل که مغز آنها در پاسخ به smörgåsbords آنلاین بیش از حد وابسته به ارواح "تنظیم" نشده است؟ (زنان هستند گزارش مسائل مشابه، به هر حال.)

پسر دیگر: "ناگهان 24 ساله هستم ، تنها زندگی می کنم ، نسبتاً اما نه دیوانه وار ناراضی ، نه یک شکست اما نه قطعاً موفق. زندگی من بسیار خشن و راحت بود - و کاملاً خالی. هیچ چیز مرا مرحله ای نکرد. وقتی افکار در مورد نوشتن آن رمانی که در پشت ذهنم تولید کرده ام ، در مورد اجرای آن ماراتن که همیشه می خواستم اجرا کنم ، در مورد همه کتابهایی که می خواستم بخوانم ، در مورد افرادی که ملاقات می کنند ، به طور خلاصه زندگی زنده - من می خواهم سریع. "من فردا شروع می کنم. فعلاً قدم می زنم. " همه شما می دانید که چگونه پیش می رود.

این یک روش کوتاه ، شیرین و آسان برای پر کردن آن فنجان خالی درون شماست ... تقریباً هیچ چیز احساس نمی شود من در شهری بزرگ ، جوان و مهیج زندگی می کردم - و واقعاً به این کشور نمی پرداختم. گاهی اوقات احساس اضطراب یا ترس کامل می کنم (وقتی شروع به کار می کنم و در نتیجه کارم را انجام نمی دهم) و گاهی اوقات هم نوعی سرخوشی. اما من یک توده شده بودم. همه چیز من را در مقایسه با فپ کردن خسته کرده است. به طرز وحشتناکی ، رابطه جنسی گاهی اوقات کمتر از افتادن بود. "

در اینجا نظرات از چندین بازیابی شده بچه ها:

پسر اول: "مشاهده بیش از حد پورنو و استمنا ability توانایی من در احساسات را به طور کامل کاهش می دهد. من بعد از حدود ده روز که در یکی از رگه های اولیه ام حضور داشتم اولین گریه خوبم را داشتم. از آن زمان ، من بارها گریه کرده ام - هنگام گوش دادن به موسیقی ، خواندن یک داستان ، فکر کردن در مورد افراد زندگی من ، حتی ایده های زیبا می توانند من را احساساتی کنند. قبلاً اینطور نبود. تا زمانی که به یاد می آورم ، مالیخولیا شده بودم و به طور کلی تحت تأثیر دنیای اطرافم نبودم.

برخی موارد به اندازه کافی قدرتمند بودند که بتوانند مهی را که در آن زندگی می کردم قطع کنند ، اما بیشتر من شناور بودم. احساس ناراحتی کردم تغییر این مورد یکی از تغییرات عمیق تری است که از زمان ترک آن دیده ام و به ویژه پاداش آور است. حساسیت عاطفی باعث افزایش فزاینده ای از خلاقیت ها شده است. تحت تأثیر قرار گرفتن توسط چیزی که خلق کرده اید واقعاً پاداش آور و فوق العاده تقویت کننده است. من بیشتر از چهار سال گذشته موسیقی هایی نوشتم که در واقع به آنها افتخار می کنم. "

پسر دوم: "از جمله مواردی که از زمان ترک پورنو در زندگی من بهبود یافته است ، افزایش غیرمنتظره همدلی من با دیگران است. به عنوان یک قاعده کلی ، من به افراد دیگر اهمیت می دهم اما با این وجود همدلی و توانایی زیادی در درک یا به اشتراک گذاشتن آنچه دیگران احساس می کنند ندارم. وقتی اتفاق بدی برای شخص دیگری رخ می دهد ، منطقاً می توانم بپذیرم که ممکن است از این بابت احساس بدی داشته باشند اما من واقعاً احساس بدی ندارم. در طی چند ماه گذشته ، واقعاً احساس کرده ام که نسبت به مبارزات مردم دیگر بسیار حساس ترم و در واقع "درد آنها را احساس کردم" به روشی که قبلاً هرگز آن را نداشته ام. من خودم را اندکی غمگین دیگران دانسته ام و حتی توانسته ام نگرانی خود را از راه هایی بیان کنم که قبلاً هرگز نداشته ام. »

پسر سوم: "وقتی مشغول تماشای فیلم های پورن بودم ، بسیار عضوی از جامعه نبودم. من در مورد موارد زیر 2 مورد ارائه ندادم: کار ، خانواده ، بدهی ، احساسات زنان ، احتمال تربیت فرزند (به نظرم مسخره آمد - چرا کسی بچه دارد؟). خطرات مواد مخدر اعتیاد آور ، رای گیری و سیاست ، جامعه محلی من ، میهن پرستی. منظورم این است که من می توانم پست های طولانی Reddit را در مورد دلیل درست یا غلط بودن چیزی بنویسم ، و به طور بی پایان فلسفه کنم. اما وقتی صحبت از عمل شد ، من یک عامل مرده بودم.

اگر نسبت معقولی از بچه ها چیزی شبیه من باشد ، پس ما ، به عنوان یک تمدن ، دچار مشکلات بزرگی هستیم. یک افسانه تاریخی وجود دارد که امپراتوری روم به دلیل اثرات ظریف مسمومیت با سرب سقوط کرد - یک اثر جانبی از تکنولوژی جدید جدید لوله کشی سرب آنها. اینکه این واقعیت داشته باشد یا نه ، به موضوع ارتباطی ندارد. آنچه مهم است ، شباهت به نمایشگرهای رایانه ای امروزی است که به هر خانه و هر اتاق خواب راه پیدا کرده و اینترنت را به مغز می کشانند. "

پسر چهارم: "راه اندازی مجدد (ترک پورنو) ما را با" روشهای "بهتر از این که بتوانیم یک ورزشکار چشمگیر داشته باشیم ،" هم ترازی "می کنیم. این ارتباط انسانی را در سطح عمیق تری برقرار می کند و من حتی تا آنجا پیش خواهم رفت که بگویم با جمع شدن شتاب حرکت کل راه اندازی مجدد ، تغییر در آگاهی جهانی به دلیل آن اتفاق خواهد افتاد. "

به اختصار، اگر افراد به طور ناخواسته با تحریک بیش از حد مغز خود احساسات خود را کم رنگ می کنند ، آیا خوب نیست که این دانش عمومی باشد؟ این گزینه ها می توانند انتخاب های آگاهانه تری را انجام دهند و شاید برخی آزمایش های به موقع را تشویق کنند. ممکن است کسی تصمیم بگیرد که برای چند ماه از دیدن پورنو اینترنتی صرف نظر کند تا ببیند زندگی در یک "تنظیم" خاص عصبی به نظر می رسد. دیدن "برای احساسات با نشاط بیشتر آماده شوید."

نتایج چنین آزمایشی این مرد را شگفت زده کرد:

"آنچه من قبل و بعد از ترک آن احساس کردم:

  • زندگی کسل کننده است ، جایی برای رفتن نیست و زندگی هدر است.
  • انجمن دنیای من است، دختران فقط اسباب بازی های جنسی هستند.
  • آنجا چیزی به نام عشق وجود ندارد. یک حقیقت جهانی وجود دارد ، به عنوان مثال ، هوس.
  • تمام روابط و پیوند ها نادرست است.
  • همه قدم می زنند پس اگر من هم این کار را بکنم چه مشکلی وجود دارد ؟!
  • Porn is SEX EDUCATION (LOL این واقعا به من گفته شد که اولین کلیپ پورنوم را دیدم).

بعد از:

  • زندگی نه تنها رنگارنگ است، بلکه آن رنگها از یک صفحه HD روشن تر است؛ تمام جهات شماست، فقط یک گام بگیرید؛ زندگی در واقع فریب خوردن بود
  • پورنو دنیایی است برای کسانی که هرگز نمی خواهند بخشی از دنیای "واقعی" باشند و دختران موجوداتی زیبا هستند که می توانند دنیای شما را روشن کنند.
  • فقط یک حقیقت جهانی وجود دارد ... عشق ، عشق و فقط عشق.
  • روابط و باندینگ انسانها را از بیشتر حیوانات جدا می کند.
  • اگر دوباره پورنو واقعا آموزش جنسی باشد، مجددا باید دکترای خود را کسب کنم.

بچه ها به من اعتماد کنید ، این 90 روز فراز و نشیب زیادی داشت ، اما من هرگز فکر نکرده ام که چنین روزهای شگفت انگیز و شگفت انگیزی در زندگی من وجود داشته باشد. "

با توجه به گستردگی استفاده از اینترنت پردازی سنگین، پتانسیل استفاده نشده برای روابط صمیمی تر و زندگی کاملتر می تواند بسیار زیاد باشد. ببینید چه اتفاقی می افتد که شما از طریق این گزارش های خود گزارش می کنید:

هر کس دیگری مانند چند روز اول در NoFap احساس می کند مانند یک سم زدایی احساسی است؟

من روز پنجم (بدون O) و روز سه اگر شما بدون PMO حساب نکنید. در حالی که در حال حاضر احساس نمی کنم پا بزنم ، احساسات قدیمی ظاهر شده اند. من با احساسات تنهایی و ترس خود کنار می آیم و این عذاب آور است ، اما باید با آنها کنار بیایم. از بین بردن خاطرات احساسی سرکوب شده ، اکنون باید یک بار و برای همیشه با آنها کنار بیایم ، اما این درد می کند. در حال حاضر یک خشم عاطفی در ذهن من وجود دارد. پیرمرد مرتباً می گوید دلش برای این و آن جوجه تنگ شده است ، این به یک رابطه احتیاج دارد ، اما اسپارت در من می داند که این خیلی درست نیست.

هر کس دیگری چنین چیزی دارد؟


پسر دیگری: "[روز 36] من قطعاً احساساتی را احساس می کنم که در سنین مختلف احساس نکرده ام. مثل این بود که پورنو اشتیاق زیادی را از زندگی من بیرون کشیده بود. دوباره احساسات تازه را شروع کردم. نعوظ من خیلی سخت تر شد من هنگام صحبت با مردم احساس خیلی طبیعی تری دارم و تغییرات خلقی کمتری دارم. من بسیار بیشتر از دختران قدردانی می کنم ، و احساس می کنم نیاز دارم که بیش از رابطه جنسی با آنها صحبت کنم. چیزی که باعث تغییر من شد این بود که تماشای پورنو می تواند مانع از زندگی در زندگی واقعی شود. این می تواند مرا ضد اجتماعی کند. این پاداش رفتار ضد اجتماعی است. "


من خیلی بیشتر گریه می کنم

از آنجا که من 11 / 12 بودم ، گاهی اوقات واقعاً می خواستم گریه کنم و فقط نمی توانستم. من از PMO و بازی های ویدئویی بیش از حد استفاده کردم تا خودم را کسل کنم.

تنها چیزی که مرا به حدی خرد کرد که الاغم را گریه کنم مرگ مادربزرگم بود ، در سن 18 سالگی. قبل از آن ، من در تمام زندگی خود هیچ وقت گریه نکردم.

حالا که PM را ترک کردم همه چیز به سطح زمین می آید و من فوق العاده احساسی هستم. شب گذشته من مطلبی را در مورد مرگ سگهای پیر خواندم و 45 دقیقه گریه کردم و به فکر دوستان قدیمی ام بودم.

این بد است؟ بله ، احساس گه می کند. اما خیلی بهتر است که احساس کنید همه چیز از هم پاشیده است تا اینکه چیزی را احساس نکنید.


پسر دیگری: "[سن 17] من از 13 سالگی شروع به خودارضایی کردم و هرگز به گذشته نگاه نکردم. من می گویم طی 4 سال گذشته حداقل روزی یک بار قصور می کردم. این احساس عشق ، صبر ، خوشبختی و کلی احساسات را از من سلب کرده است. اکنون می توانم با دختران راحت صحبت کنم و به طور کلی در مورد زنان وسواس دارم. سرانجام این معنا پیدا می کند که چگونه کل رابطه کار می کند ، زیرا من قبلا هیچ وقت تمایل به داشتن یک SO نداشتم. "


پسر دیگری: "وقتی برای مدت طولانی قدم می زنید ، در مورد هیچ چیز واقعاً احساس همدردی نمی کنید ، یا بگذارید اینطور بگویم: فقط این طرح سیاه و سفید احساسات وجود دارد. شما فقط طبیعی هستید یا واقعا غمگین هستید. حداقل برای من اینگونه بود. همچنین ، من به طور کلی احساسات را بی حس کردم. وقتی همه این احساسات به زندگی من بازگشت ، واقعاً مثل یک آجر به من برخورد کرد! مثال سریع: گاهی اوقات فقط در وسط راهرو می ایستادم و به آسمان نگاه می کردم و مانند یک دیوانه لبخند می زدم ، و در موارد دیگر فقط در اتاقم می نشستم و چون عوضی گریه می کردم چون عوضی گریه می کردم. "


پسر دیگر: "احساساتی ترم: قبلاً ، هر وقت از پورنو استفاده می کردم از نظر احساسی بی حس می شدم. من هرگز احساس احساسی بیش از این هفته نداشته ام. احساس خشم ، درد ، عشق ، آرامش ، خوشبختی کردم. خیلی گریه کردم و خیلی لبخند زدم. احساس کردم که یک انسان قرار است چه احساسی داشته باشد. "


پسر دیگری: "(روز 90) 45 ساله هستم ، با یک عادت 15 ساله PMO ... از جمله دلایل اصلی جدایی من ، مداوم بودن ED از طرف من ، دشواری شدید در داشتن و ابراز احساسات ، و اعتماد به نفس و اعتماد به نفس بود. تقریباً در روز 35 من یک شب با همسر سابق خود دیدار مجدد داشتم و توانستم تأیید کنم که مشکل ED من بسیار بهتر است و در هنگام رابطه جنسی بسیار احساساتی تر از قبل هستم.

تمام حالات عاطفی من روانتر شده و من در برقراری ارتباط با مردم سود مستقیم را احساس می کنم زیرا با احساساتم ارتباط برقرار می کنم و آنها را به راحتی به زبان می آورم. البته ، تنها دلیل کار کردن در وهله اول این بود که [ترک اعتیاد] مرا از حالت بی حسی احساسی که سالها در آن بودم ، خارج کرد. در روز 75 ، در جشن تولد یکی از دوستانم با زنی آشنا شدم - او بسیار جذاب بود و همچنین اخیراً طلاق گرفته است. من احساس اعتماد به نفس فوق العاده ای نمی کردم ، اما همچنین از کمبود عزت نفس مانند گذشته رنج نمی بردم. فقط از قرار گرفتن در پوستم احساس خوبی داشتم. من همچنین احساس کردم توانایی صحبت کردن در مورد احساساتم را دارم ، هم در رابطه با موقعیت خودم و هم در رابطه با او. "


پسر دیگری: "[روز 18] پس از گذراندن 12 سال گذشته در یک وضعیت تقریباً ثابت و مستمر از کمبود انرژی و اضطراب ، من احساس مردانگی بیشتری نسبت به اکثر مردانی دارم که می شناسم. سطح انرژی خوب است ، و من احساس می کنم بسیار پر از زندگی هستم ، و احساس آرامش بیشتری دارم مانند هر مرد واقعی. من احساساتی هستم ، اما قربانی احساسات خود نیستم. من بیشتر یک چیز محکم هستم که به آن وابسته باشم. "


پسر دیگری: "در اوج استفاده از پورنو ، من در حال جستجو برای سایر موارد در وب سایت ها بودم که می توانم با آنها دعوا ، جنجال ، مرگ را انجام دهم ... اساساً همه چیزهایی که بالا رفته است. من روزانه 20 ویدئو می دیدم ، حتی اگر ویدیویی از کسی که پای خود را می شکند و غیره ببینم حتی از بین نمی رفتم. من اساساً از حساسیت خارج شده بودم. از آنجا که دیگر استفاده از پورنو و این فیلم ها را متوقف کردم ، تصویری از یک بازیکن بسکتبال را دیدم که دارای پایی شکسته بود و احساس سبکی سر و بیماری داشت. تقریباً انگار مغز من دوباره شروع به دریافت پاسخ های طبیعی می کند. به پشت سر نگاه می کنم ، سرم باید واقعاً پاره شده باشد. آیا شخص دیگری می تواند به هر حال با این موضوع ارتباط برقرار کند؟ "

پسر دوم: "بله ، منظورتان را می دانم. وقتی مدتی است که پورنو تماشا می کنم ، هیچ چیز برای من خیلی ناخوشایند یا گرافیکی به نظر نمی رسد. بعد از چند هفته بدون پورنو ، من فقط نمی توانم به پورنو [تراجنسیتی] بدون درد معده نگاه کنم. اما بعد از چند هفته تحت پورنو ، من حتی می توانم هنگام تماشای آن غذا بخورم ، یا چیزهای عجیب دیگری را که نام نمی برم ، بخورم. "

پسر سوم: "این حرف شما خنده دار است. هنگامی که من یک کاربر مشتاق پورنو بودم ، بدون ترس و فکر کردن به این و آن بیماری ، فیلم های ترسناک می دیدم. اما فکرش را بکنید ، حالا من در بعضی قسمتها قوز می کنم ... واقعا عجیب است. "


پسر دیگر: "نکته دیگری که متوجه شدم "آزاد کردن" احساسی کمی است. اینکه بتوانم آن احساس گلو و قفسه سینه را هنگامی که در اطراف یک زن هستم احساس کنم (حتی اگر آنقدرها هم که به یاد می آورم قوی نیست) بعضی از احساساتم را در یک راستا قرار می دهد. من از یک عاشقانه گذشته بسیار پشیمانم و ابراز تاسف می کنم ، و سالها گیج شده بودم که چرا نمی توانم آن را "درست" احساس کنم.


پسر دیگر: "[روز 63] من فکر می کنم که استفاده مکرر از پورنو منجر به قطع ارتباط با احساسات افراد می شود. من خودم در این مورد اطمینان دارم زیرا خودم آن را تجربه کرده ام. منظورم این است که احساسات شما را افزایش می دهد و تبادل عاطفی سریع را با دیگران از بین می برد. حالا من با احساساتم ارتباط برقرار می کنم. این تغییر تدریجی است و هر هفته بهتر می شود. واقعاً مثل این است که دوباره احساس زنده بودن کنم :) ".


بالاخره دوباره می توانم گریه کنم!

ممکن است عجیب به نظر برسد ، اما من را بشنوید. از زمان اعتیاد من به پورنوگرافی ، احساسات من را سرکوب می کند. همه چیز به نوعی صاف یا عقیم شده است. من واقعاً سخت احساس شادی واقعی کرده ام ، یا اینکه در مورد چیزی غمگین شده ام. من فکر می کنم پورنو بخشی از دلیل این امر است. اخیراً من کمتر به پورنو وابسته شده ام و به همان نیاز قبلی ندارم. و از زمان شروع آن ، من هنگام تماشای فیلم های غم انگیز شروع به گریه کردم. و بخاطر داشته باشید ، من قبلاً هنگام تماشای فیلم گریه نکرده ام. نوعی عجیب است اما خوشحالم چون می توانم غمگین شوم!

foobarbazblarg

توانایی احساس دوباره احساسات ، هدیه ای عالی برای داشتن پورنو است.

کرنوز

من این را حس می کنم این یک چیز عجیب است سگ من حدوداً ماهها قبل از 2 به لنفوم مبتلا شد و مدتی در حالی که ناراحت بودم ، هرگز در مورد آن گریه نکردم. و از زمانی که اخیراً منصرف شدم ، در مورد آن گریه کردم. عجیب است ، الان احساسات بیشتری دارم. فقط نگاه کردن به او دراز کشیدن باعث می شود که گریه کنم.

sstsebiggestfan [این کاربر حساب خود را در ژوئن 2021 حذف کرد]

به یاد می آورم وقتی این اتفاق برای من رخ داد ، ساده ترین نکته بود که هنگام تماشای فیلم های غم انگیز متوجه شدم. در حین فیلم های غمگین آنقدر گریه می کنم که به نوعی شرم آور است.

Jake9501

هنگامی که این بازدیدهای ناپایدار دوپامین از بدن شما خارج شود ، احساسات بسیار قوی تر و واقعی تر می شوند.

alzimba85

چیزهای خوشحالم برای تو برمی گردند مرد من. من خودم را تعدیل کرده و نظر قبلی خود را حذف کرده ام .. امیدوارم که شما هیچ توجهی به آن نکرده باشید ... من بدون پورنو هستم و به نظر می رسد احساساتم کاملاً جنجالی است! من باید کنترل خود را بدست آورم ، بنابراین ، حدس می زنم که نسبت به پیروزی های دیگران کینه توزی داشته باشم! آفرین بر شما

Saladass_xx

من دقیقاً می توانم آنچه را که درباره آن صحبت می کنید احساس کنم ، وقتی در پورنو عمیق بودم احساس بی هیجان کردم. Btw شما چه روزی هستید؟


پسر دیگر: "من قبلاً وقتی از پورنو استفاده می کردم یک شخص احساسی بودم ، اما به نوعی الان خیلی احساساتی شده ام. مثل اینکه ، وقتی بچه ها را خوشحال می بینم ، درونم گرم می شود. همچنین ، من تمایل دارم احساسات مردم را خیلی بیشتر احساس کنم. "


پورن باعث شد مرا در زندگی خود بپذیرم که هرگز نباید آن را داشته باشم

با بی حس کردن سیستم هشدار ذهنم (درد عاطفی) با مستهجن ، فرصت خود را از دست دادم تا دریابم که این احساسات برای من چه می خواستند به من بگویند: تا جهنم را بیرون بیاورم و کاری متفاوت از آنچه در آن زمان انجام می دادم انجام دهم.

اما از آنجایی که مدام خود را با پورن بی حس می کردم ، بیرون نرفتم و سالها در وضعیتی جهنمی و پر از ناامیدی ماندم. آن دوره از زندگی من واقعاً سلامت روانی و ارتباطم با خودم را از بین برد. تقریباً شانس من برای یک زندگی کامل را از بین برد.

فقط اکنون که خودم را از خرابکاری های ویرانگرانه خود که در پورنو رنج می برند ، رها کردم ، آیا می توانم آسیب هایی را که این عادت قبلاً انجام داده است ببینم. و هر روز ، من با عمق بیشتری متوجه می شوم که چه مقدار از زندگی من هنوز از من جلوتر است و واقعاً از این موضوع هیجان زده هستم. و من قصد ندارم هرکدام از آن زمان گرانبها را با پورنو هدر دهم!

احساسات خود را با پورن لمس نکنید ، لطفا <3 شما بهتر از این شایسته هستید!


پسر دیگر: "[روز 36] احساسات بازگشت به زندگی. این می تواند دردناک باشد و گاهی اوقات از تناسب خارج می شوند ، اما من احساس زنده بودن می کنم. کسی نوشت موفقیت تا حدی مربوط به زندگی با ناراحتی است. دارم شروع می کنم به درک آن گزینه دیگر این است که با یک جشن پنج ساعته یک احساس را از بین ببرید (یا هرگز متوجه نشوید که حتی یک احساس را دارید). من نسبت به خودم و زندگی ام احساس بهتری دارم. مادر من دیروز گفت که او فکر کرد من به نظر می رسد خوشبخت تر از مدتها بود. از احساس شاخی شدن لذت ببرید و اگر شرایط اجازه می دهد از معاشقه به شیوه ای آرام و مبتکرانه لذت ببرید. مردم این را دوست دارند و پاسخ می دهند. در حال حاضر حتی قدم زدن در خیابان یک ماجراجویی وابسته به عشق شهوانی است. "


احساس سرزندگی میکنم!

امروز داشتم برای یکی از دوستانم که به کمک احتیاج داشتم یک تکلیف (بیشتر یک مقاله) می نوشتم. و در حین نوشتن احساس کردم کلماتی از اعماق ذهن من سرچشمه می گیرند که نمی دانستم وجودشان وجود دارد. بسیار حیرت انگیز بود که وقتی مشغول نوشتن یک مقاله ساده بودم ، احساسات خود را بر روی آن قرار دادم و این در طی یک ساعت به این قطعه هنری تبدیل شد که در واقع از آن راضی بودم.

قبلاً نمی توانستم این کار را انجام دهم ، زیرا آن زمان تلاش کردم تا به کم نورترین چیزها فکر کنم ، اکنون تخیل و رویاهای من زنده تر هستند و احساس سرزندگی بیشتری دارند. تمام تشکر از NoFap زندگی من تغییر کرده است. می توانید بگویید این مبلغ صرفاً ناچیز بود و من خیلی اغراق می کنم. اما همین تفاوت اندک باعث می شود ارزش خیلی بیشتری داشته باشد. من الان سبک زندگی سالم را ترجیح می دهم. من به دویدن می دوم ، مقادیر کمی ورزش می کنم به جای اینکه با تنبلی روی تخت دراز بکشم.


پسر دیگر: "من بیشتر با احساساتم هماهنگ هستم. دیگر لازم نیست طرف حساس خود را پنهان کنم. من می توانم درمورد مشکلاتم گشوده و به مردم اجازه ورود بدهم. آسیب پذیری برای من مسئله بزرگی بود ، به خصوص با همه چیزهایی که پنهان می کردم. اکنون که آن را در فضای باز قرار دادم ، مشکلی ندارم که با دوستان یا نزدیکانم در مورد آنچه در ذهنم است یا آنچه را که تجربه می کنم صحبت کنم. من همچنین می فهمم که در چه حالت عاطفی قرار دارم و می فهمم که این چیزی است که قابل کنترل است. دلخور شدی به پسری که تو رو قطع کرد؟ نفس عمیق بکشید و از خوبی های زندگی خود قدردانی کنید.

من در مورد نشان دادن احساسات نیز بسیار بازتر هستم. واقعاً خوشحال؟ بذار بیرون بخند مثل اینکه فردایی وجود نداره ؛ احساس خوبی به بقیه بده من قبلاً از چیزی واقعا خوشحال می شدم و احساس می کردم باید آن را پنهان کنم. اگر واقعاً خوشحال باشم احساس آسیب پذیری می کردم. چرا؟ هیچ نظری ندارم. خوشحال بودن با دیگران یکی از بهترین احساساتی است که می توانید داشته باشید. جایی که قبلاً محبت را رد می کردم ، اکنون آنرا هوس می کنم. دیگر نمی خواهم مردم را دور کنم. می خواهم آنها را نزدیکتر کنم. "


امروز احساس می کنم یک دختر نوجوان احساسی هستم

بنابراین عادت کردن به عنوان زامبی بی حسی به دلیل ظهر ، احساسات دوباره احساس کمترین حرف را برای شما کم می کند. این هفته آخر هفته برای جشن تولد 75 در مادر بزرگم بود و واقعاً سرگرم کننده بود ، ما او را با یک دریاچه کوچک که آرام و آرام بود و بسیار دلپذیر بود به یک رستوران دعوت کردیم. امروز به این فکر کردم و خیلی خوشحال شدم

سپس در بازگشت به خانه به پادکست در قطار گوش کردم و تقریباً اشک ریختم ، زیرا خیلی عمیق در داستان پیدا کردم.

سپس یک خانم را راهنمایی کردم و او از من تشکر کرد و دوباره احساس خوشبختی کردم.

احساسات عجیب هستند اما حدس می زنم خوب است که دوباره آنها را احساس کنیم


پسر دیگر: "در می یابم که احساسات من به راحتی با احساساتی که در زندگی یا فیلم می بینم تحریک می شوند. من بیشتر با احساسات در ارتباط هستم. "


پسر دیگر: "من هرگز نمی توانستم درک کنم که چرا مردم در مورد احساسات بد صحبت می کردند ، زیرا من به ندرت به نظر می رسیدم که آنها را بدست آورم. اما واقعیت این است که من هیچ احساساتی نمی کردم ، زیرا با اشاره به یک احساس ، به ویژه یک احساس منفی ، من سیستم را با PMOing آن [کلاهبرداری برای پورنو در اینترنت] فریب می دهم. هرچند دیگر زمان روبرو شدن است ، زمان پذیرش چالش ها است. این واقعاً ترسناک است و من تازه شروع به اعتراف به خودم می کنم که زندگی همه احساسات خوب نیست. "


پسر دیگر: "[روز 104] به دلایلی ، من بیش از احساساتی که داشتم با احساساتم در ارتباط بوده ام و برای مدت زمان طولانی برای اولین بار احساسات را احساس کرده ام. "


پسر دیگر: "دلایل ترک: به جای اینکه در دنیای زیبای اطراف خود بی حس شوید ، همیشه این احساسات شدید را احساس کنید. دیگر مردگان متحرک. "


پسر دیگر: "280 روز - احساس جذب من نسبت به زنان واقعی سر به فلک کشید. من بیشتر احساساتم را احساس می کردم و احساساتم احساس غنی تر می کرد. "


پسر دیگر: "گزارش 30 روزه - شما خواهید داد احساس چیزها: من از پورنو به عنوان مکانیزم کنار آمدن برای همه چیزها و احساساتی که نمی خواهم کنار بیایم استفاده می کردم. بیشتر استرس ، اضطراب و احساس عدم کفایت. هنگامی که پورنو را از معادله خارج کردید ، چیزهایی را احساس می کنید که از آنها پنهان شده اید. در مورد من ، کمی دردناک و ناراحت کننده بود و هنوز هم هست. اما این اشکالی ندارد. به خاطر آن قوی خواهید شد. من واقعاً ، واقعاً ، واقعاً قوی تر احساس می کنم و به خودم افتخار می کنم که با ترسهایم روبرو شده ام (نبرد هنوز پایان نیافته است). "


پسر دیگر:  "هنگامی که من در پورنو بودم ، هرگز احساس گرمی در معده خود در اطراف دختران نداشتم. در حال حاضر ، حتی وقتی یک دختر ناز را در حال رقصیدن مشاهده کردم ، نعوظ نیمه سخت گرفتم. من این گرسنگی را برای بیرون رفتن و واقعاً برقراری ارتباط با دختران احساس می کنم ، زیرا دوباره احساس عشق و تنش جنسی برای آنها می کنم. نمی توانم صبر کنم تا دوباره دوست دختر داشته باشم تا عشق و اشتیاق را تجربه کنم. "


خوب ، من یک داستان روز 69 برای شما دارم. شاید موضوع شما نباشد ، فکر می کنم ممکن است کمی از شما پیرتر باشم!

قبل از شروع NoFap احساساتم خاموش شد. من همه چیز را احساس کردم، اما همه آن ها ضعیف و آسان بود. در روزهای 30 احساسات واقعا قوی را احساس کردند، گاهی اوقات غرور داشتند، اما یاد گرفتم که آنها را اداره کنم. من فکر کردم که همه چیز آنجاست.

امروز من با احساس عشق به خانواده ام که خیلی قوی بود فکر کردم که من در دو سالگی پاره می کنم. این خیلی قوی بود، اما احساس خوبی بود.

من از همیشه برای همیشه به PMO معتاد شده ام ، هیچ وقت نمی دانستم احساسات به این شکل است. حدس من این است که آنها هنوز هم می توانند قوی تر شوند. این هیچ ابرقدرتی نیست ، این احساس عادی انسان است ، اما من هرگز آن را احساس نکرده ام. چه کسی می داند چنین احساساتی می تواند بر عزم و انگیزه یک زن / زن تأثیر بگذارد. فقط یک راه برای فهمیدن


آیا NoFap احساسات بیشتری را به ارمغان می آورد؟

من احساس می کنم خیلی بیشتر احساساتی در حالی که انجام NobFap، و مراقبت از چیزهایی که من بدون NoFap مراقبت از آن است. آیا این طبیعی است؟

zizuke_

بله.

sacred_007

بله وقتی نوفاپ می کنید گیرنده های دوپامین ترمیم می شوند و باعث می شوند همه چیز را راحت تر احساس کنید و به طور کلی نسبت به احساسات حساس باشید ، خواه این غم باشد یا خوشبختی. این همان تمیز کردن مه مغز است

GoodProgrammer2018

بله من هم این را متوجه شدم. مانند همدلی بیشتر.

thatbasedgamer

من شخصا می توانم بگویم، وقتی من در نوففا هستم، بیشتر به مردم احترام می گذارم، اما در عین حال من نگرش "فریب دادن" را ندارم. به عنوان مثال کامل، من فقط رابطه من با سابق من، که در هفته گذشته بود، پایان یافت، و من احساس غم و اندوه و گناه را نداشتم. تا این لحظه من هنوز عصبانی نیستم، جایی که گویی روزی روزگاری می شوم، گریه می کنم، مثل یک مرد الاغ متاسفم، و به خودکشی فکر می کنم.


ممکن است فکر کنید من دارم گله می کنم ، بیش از حد اغراق می کنم یا هر چیز دیگری. کاری ندارم

تصمیم گرفتم در مرکز شهر قدم بزنم (که این اتفاق نمی افتد ، مگر اینکه با کسی ملاقات کنم) فقط برای این که بتوانم کار دیگری غیر از تنها ماندن در خانه انجام دهم.

به زودی به عنوان خارج از من دیدم دو دختر از محله. یکی از آنها شروع به نگاه کردن به من کرد، بنابراین من همین کار را کردم. همانطور که ما یکدیگر را تصویب کردیم، او همچنان به چشمهایم نگاه کرد و به طور غریزی سرم را (نه من، سرم) چرخاند، تا بتوانیم تماس چشم را برای مدت طولانی نگه داشته باشیم.

خوب، هیچ چیز از عادی تا کنون. در اینجا این است که چیزهای عجیب و غریب شروع می شوند. همانطور که در خیابان ها راه می رفتم، احساس نوسان انگشتی کمی احساس سوزش داشتم. مانند ضربه های الکتریکی. این اتفاق افتاده است یک بار یا دو بار قبل اما نه برای مدت طولانی. من با دختران و زنان به راحتی تماس چشم داشتم، اما قبلا می دانستم که می توانم این کار را انجام دهم. هرچه بیشتر رفتم، احساس آرامش بیشتر شد.

همانطور که من وارد خیابان اصلی شدم (ما در اینجا بزرگ هستیم که فقط برای عابران پیاده، پر از کافه ها و غیره) به من ضربه زد. می توانستم ببینم همه چیز. بینایی من واضح تر شده است ، بینایی من افزایش یافته است. تمام حواس من تیز بود - مقدار اطلاعات حسی بسیار زیاد بود. من به این عادت ندارم زیرا خیلی در ذهنم زندگی می کنم و غایب هستم. معمولاً وقتی بیرون هستم خیلی به جزئیات توجه نمی کنم اما این بار اجازه می دهم همه جریان داشته باشد. سورئال بود.

معمولاً وقتی در این خیابان قدم می زنم به یکی از طرفین می روم زیرا افراد زیادی وجود دارند ، شما همیشه تقریباً به یکدیگر برخورد می کنید. نه این دفعه نه. درست در مرکز لعنتی قدم زدم. احساس شگفت آور اعتماد به نفس و آرامش داشتم. فقط بگذارید پاهای من کار خود را انجام دهند و محیط اطراف را تحسین کنند. مثل اینکه این هاله غول پیکر انرژی در اطراف من وجود داشت و مردم متوجه آن شدند. داشتم از دختران ... و بچه ها هم نگاه می کردم. آنها در بیشتر مواقع که معمولاً برعکس است ، راه من را باز می کنند. علاوه بر این ، فکر می کنم برای اولین بار در زندگی ام مردم را احساس کردم. روحیه ، انرژی و نشاط آنها را احساس کردم. گه مقدس

استرس رفته است Autopilot

حالا من به خانه برگشتم و هنوز احساس بلندی دارم. به جز وقتی که من دیگ می کشم ، دچار پارانوئید و اضطراب می شوم. زمان پیچیده است و شما بین لحظات می پرید. اکنون همه چیز مانند یک سفر دریایی خوب در اقیانوس در حال انتقال آرام است.

من طی دو هفته گذشته بسیار بیرون رفته ام اما این اولین بار است که چنین اتفاقاتی می افتد. و این کاملاً بی رنگ است. اکنون ، برخی از افراد در NoFap ممکن است هرگز چنین چیزی را تجربه نکنند ، برای برخی ممکن است کاملاً طبیعی باشد.

با این حال ، وقتی می گویم کاملاً جدی هستم این. گول زدن است. واقعی

http://www.reddit.com/r/NoFap/comments/2d2yxw/had_nothing_to_do_went_out…


پسر دیگر: چگونه nofap من را عصبی می کند

نظریه من به شرح زیر است: از زمان شروع فعالیت من حساسیت خود را نسبت به احساسات افزایش داده ام. مهمتر از همه ، من احساسات خود را با والدین و دوستانم ابراز و به اشتراک می گذارم. فکر می کنم وقتی در کنار افرادی هستم که دوستشان دارم (دوستان دوست یا فقط غریبه) همین اتفاق می افتد. من با احساس خودم سازگار هستم و چون اکنون احساساتم قویتر هستند ، قادر هستم آنها را بدون ترس از قضاوت ابراز کنم.

مثال: من ارتباط چشمی بیشتری برقرار می کنم و به زنان لبخند می زنم زیرا آنها را دوست دارم. قبل از اینکه سریع نگاهش را دور کنم فکر می کردم "گه ، آیا او دید که من متوجه او شده ام؟" اکنون افکار من این است که: "من می خواهم او ببیند و بداند که من به او توجه کردم زیرا او را جذاب می دانم".

مثال دیگر حضور در یک شهر است. در یک بار یا قدم زدن در اطراف شهر ، با دیدن زنان ، می گویم "سلام" یا آنها را تکمیل می کنم.

در هر دو مثال ، وقتی احساس می کنم احساساتم پر می شوند و به نقطه اوج می رسند. من به دنبال تأیید نیستم و امیدوارم که بتوانم آنها را تحویل بگیرم. من فقط می خواهم آنها بدانند که چه احساسی دارم. من این کار را برای خودم انجام می دهم ، زیرا ابراز احساس و آزادی بخشیدن به احساساتم در درون من آزاد کننده است.

TL؛ دکتر extrovert = nofap به علت: افزایش حالت احساسی + رانندگی برای بیان احساسات من


"شما خوشحال به نظر می آیید." "چرا ما هرگز از هم جدا شدیم."

من آخر هفته شگفت انگیزی داشتم و از NoFap بخاطر آن تشکر می کنم .. من بسیار خوشحال تر و خارج از آنچه در دو سال گذشته بوده ام و فقط 18 روز در آن مانده ام.

جمعه شب من از مدرسه به خانه برگشتم ، و با چند نفر از دوستانم به یک بار رفتیم بیرون. درنهایت به همسایگی خود که از حدود دو سال پیش با همسر سابقم بود (هر دو دختر) نیاز به سوار شدن داشتم. بنابراین آنها مرا سوار کردند و هنگامی که برگشتیم از ساعت 2-4 صبح فقط در محله قدم زدیم و این بسیار سرگرم کننده بود. اخیراً در اطراف ppl خیلی راحت ترم.

روز بعد من و سابقم داشتیم پیام می دادیم و او شب قبل و فقط از طریق متن فوق العاده لاس زده بود. او حتی به او پیام داد ، "چرا ما هرگز از هم جدا شدیم." که واقعاً فکر می کنم به دلیل اعتماد به نفس پیدا شده جدید من باشد. همچنین آن روز من فقط ساعتها با مادرم پاتوق و مکالمه داشتم که خوشحالم که واقعاً می توانم با او باز باشم. من همیشه آن بچه ای بودم که در اتاقش می نشستم و بندرت با خانواده ام آویزان می شدم (گرچه می خواستم). من به دلیل مه مغزی همیشه خیلی ناجور بودم ... او به من گفت ، "شما خوشحال به نظر می آیید." و من گفتم که هستم

هر چند واقعاً بودم. نه فقط روی دوپامین جعلی. اما من واقعاً در چند روز گذشته خوشحال بوده ام ، حدس می زنم از رویارویی با تنهایی و افسردگی ام واقع شده است. آن روز وقتی از دوش بیرون آمدم فقط داشتم فکر می کردم و از گفته های مادر پاره می شدم. این اولین باری است که من از خوشحالی پاره می شوم. فقط سیل عواطف و بسیار جذاب بود.

همین روز ، دیروز ، من با دختری بیرون رفتم که برای او بسیار پیام کوتاه فرستاده ام. برای خوردن غذا بیرون رفتیم و وقتی او را پایین انداختم ، بغل کردیم و در نهایت بوسه زدیم. تقریباً برای اولین بار است که تقریباً در طول یک سال دختری را می بوسم. من به دلیل مشکل ED خود به دلیل پورنو بسیار ترسیده ام که به یک شخص نزدیک شوم ، اما ، گرچه هنوز بهتر نشده است ، اما می توانم بگویم که بهتر می شود.

من قصد عود ندارم. هرچقدر اعتماد به نفس امتحان کردم. او آخر هفته آینده به دیدار من در مدرسه می آید ، و حتی اگر من ED بگیرم ، من فکر می کنم به جای اینکه با گذشته بهانه ای احمقانه روبرو شوم ، در واقع می توانم به او بگویم که مشکل چیست. ، ممنون که گوش دادید.

امیدوارم داستان من در این آخر هفته سبب شود که بعضی از شما همچنان امیدوار باشید که همیشه امیدوار باشید. lol این جامعه، و همه در آن شگفت انگیز است. آن را نگه دارید


مشاهده روز 9: ظاهراً احساساتی دارم ...

در طول یک فنجانی پری بلند از فاپا هر روز، متوجه شدم که هیچ چیز به نظر نمی رسید به من لطفا و یا من را خوشحال است.

با این حال، روزهای 9 به نوفاپ، متوجه شدم که فاپینگ یک تجربه عاطفی محض است. چیزهایی که معمولا شادی می گیرند، خاموش و یا کشته می شوند.

اعتماد به نفس من به طرز چشمگیری افزایش یافته است ، معاشرت با دوستانم بسیار سرگرم کننده تر از گذشته است ، طعم غذا بهتر است ، زنان از هر زمان دیگری زیباتر هستند و حتی موسیقی برای گوش های من بهتر است.

اما بیشتر از همه، دوباره احساس می کنم. احساس شادی افزایش یافته است، و من سخت تر می شوم. همه چیز باعث پاسخ بیشتر احساسی نسبت به آن شده است.

به طور خلاصه، اکنون احساس می کنم که مردی هستم که باید باشم. به جای یک پوسته خالی و بدون احساس که توسط pmo سازگار ایجاد شده است.

bodenlan2

من می توانم با این فوق العاده سخت ارتباط برقرار کنم. خنده من در واقع بعد از هفته اول تغییر کرد ، خیلی بلندتر است. من نیز دو بار گریه کرده ام ، که باعث می شود بعد از آن احساس عالی و اعتماد به نفس کنید. احساسات به برخی از راه های خروجی نیاز دارند.

thomasxp5

کاملاً احساسی که الان احساس می کنم مطابقت دارد. خوشحالم که هر دو قادر به تجربه روشنگری هستیم.

Brasco13

موافق احساس میکنم فتاپی نیز خسته کننده است.


برخی از تجربه های عجیب و غریب Nofap

از آنجا که من از نوفپ شروع کردم، یکی از چیزهایی که متوجه شدم این است که رویاهایم برگشتند. فقط رویاهای عادی، چیزی بیشتر یا کمتر ..

صادقانه بگویم ، وقتی که در طول 10 سال گذشته مثل یک دیوانه در حال چرخیدن بودم ، صادقانه بگویم که حتی یک آرزو ، یا فقط چند رویا نداشته ام. در چند هفته گذشته چندین خواب دیده ام که هنوز هم می توانم آنها را بخاطر بسپارم.

چیز عجیب دیگر این است که من در طول 10 سال از شدت تقصیر و تماشای پورنو احساس بیماری نکرده ام. ممکن است برای شما کاملاً غیرممکن به نظر برسد ، اما این حقیقت است (و بله من هر روز مثل بقیه از خانه بیرون می رفتم). بعلاوه ، من از زمان شروع با ضربه شدید پروانه ها را در معده خود احساس نکرده ام (هرگز عاشق یک دختر نشده ام). مورد دوم فقط نتیجه حساسیت زدایی است ، و دیگر به دختران واقعی اهمیت نمی دهد

آیا شخص دیگری همان تجربه "عجیب" را دارد؟

cjuicyj92

من میدونم منظورت چیه. از زمانی که شروع کرده ام ، به نوعی عصبی بودن متوجه پروانه های معده ام شده ام. اما نه مضطرب ، نمی توانم صبر کنم تا این مسئله را عصبی کنم ، هیجان زده نمی تواند منتظر پروانه عصبی باشد. عجیب است که چقدر زنده می تواند شما را احساس کند


من فقط برای اولین بار در 10 سال گذشته رقصیدم ... وای! PMO واقعاً از من یک زامبی ساخته است.

من در حال تحصیل برای امتحانات حرفه ای خودم در حال بازی کردن بودم و فقط خواستم بیدار شوم و رقص کنم، بنابراین انجام دادم و احساس خوبی داشتم. در حالی که رقص کردم متوجه شدم که آخرین بار این احساس را داشتم در حالی که رقص در حدود 10 سال پیش بود قبل از خرید کامپیوتر شخصی من، منتقل به کالج و کشف PMO شد.

من قصد دارم داستان کامل خود را در روز 90 تعریف کنم ، اما اکنون فقط بدانید که هر یک از اعضای این جامعه چه 1000 روز فرصت دارید و چه 1 روز ، به من کمک می کند زندگی خود را بدست آورم. من برای همه شما کاملاً احترام قائلم. خیلی خوشحالم که NoFap را پیدا کردم. با تشکر.


من تقریبا فراموش کرده ام، چگونه احساس می شود در عشق است

این احساس عالی است سالها احساسش نمی کردم. با تشکر از نوفاپ باعث شد بدون عینک بنفش به زندگی خود نگاه کنم و باعث شد برخی چیزها را تغییر دهم.


این بار دوم این هفته من گریه کردم گوش دادن به موسیقی

آقایان، بهتر است. تلاش کنید که ارتباط برقرار کنید یا آن را به موسیقی، یک کتاب، فیلم یا شخص دیگری بدهید. شما باید این زندگی جدید را زندگی کنید، گذشته را رها کنید، تغییر را بپذیرید.


تا تمیز نشدم نمی دانستم عشق چیست.

قبل از اینکه استمنا and و پورنو را از زندگی ام حذف کنم ، سرنخی از عشق نداشتم. من هرگز احساسات را احساس نکرده ام ، هرگز قدرت آن را درک نکرده ام و هرگز به معنای آن اهمیت نداده ام. پورن به من آموخت که عشق مترادف با رابطه جنسی است. اما نه. بعد از 1 سال تلاش ، برخی موفقیت ها و برخی شکست ها ، من می دانم که عشق و پورنو هیچ چیز مشترکی ندارند. پورنو نمونه بارز بی رحمی خودخواهانه است. این روح شما را می کشد و شما را در شکل خود بازآفرینی می کند. عشق را انتخاب کنید ، زندگی را انتخاب کنید.


من می توانم تمام وقت بخندم

من اکنون در روز 45 هستم و در بیشتر قسمتهای زندگی ام نتوانسته ام جلوی کسی ، حتی خانواده ، بخندم. حتی وقتی اتفاق خیلی بامزه ای افتاده بود ، فقط لبخندی غیرقابل کنترل نمی توانستم بخندم.

از ماه گذشته من به معنای واقعی کلمه توانسته ام در هر زمان به هیچ چیز بخندم ، این تقریبا دیوانه کننده است. من وقتی می خواهم بدون دلیل می خندم و احساس خوبی دارد. حداقل 2 هفته است که در یک خط صاف گیر کرده اید اما مانع آن نشده است.

من شروع به خندیدن در مقابل مردم کرده ام، یک خنده آرام، اما حداقل دهانم را باز می کنم.


یکی از بزرگترین حقوقی که هیچ کس درباره آن حرف ندارد ..

با احساسات خود دوباره ارتباط برقرار کنید من به یاد داشته باشید زمانی که من به تماشای پورنو من تقریبا ناتوان گریه بود. من حتی خودم را در نگه داشتن این احساسات در طول فیلم غم انگیز یا چیزی به یاد می آورم. در حال حاضر من واقعا می توانم احساس دوباره. این چیز عجیب و غریب است که بچه ها فکر می کنند گرسنگی بد است. مرد ناهید خوب است فیلم های زوج گذشته من دیده ام که چشم هایم را گریه کرده ام. این احساس خام است که پورنو از شما غافلگیر شده و شما را ناراحت می کند. از پیکسل های زنانی که نمی دانید خجالت می کشید؛ من معامله واقعی را می گیرم ترک در حالی که شما می توانید. این برای شما خوب است و زنان از آن قدردانی می کنند.


بازیابی از اعتیاد به پورنو یکی از تنها زمانی است که حس احساس غم انگیز غم و اندوه تنها نشانه خوبی است.

در گذشته چیزی احساس نمی کردم ، اما دیشب و امروز صبح خیلی احساس غم و تنهایی کردم ، اما می دانم به نوعی این نشانه خوبی است. من دختری را دیده بودم که در مورد مشکلات پورنوگرافی به او گفتم ، او گفت که خوب است اما خیلی زود ناپدید شد. من دیشب او را در یک باشگاه دیدم ، پیش او رفتم و سلام کردم ، او چند چیز را گفت و سپس گفت که او برمی گردد اما هرگز این کار را نکرده است.

درد می کند ، اما درد به هر حال بیشتر اوقات از بی حسی بهتر است. اکنون می توانم هورمون های بیشتری را از درون معده ام احساس کنم ، گاهی احساس شادی وجود دارد ، گاهی اوقات با درد خفه می شود ، اما این خوب است.


من گریه میکنم، زیرا دوباره زندگی ام را میبینم.

در حال حاضر در این لحظه خیلی احساس می کنم. من خیلی ناراحت هستم و ناامیدی گذشته را احساس میکنم. موسیقی احساسات من را مانند بدن من با یک کامیون ضربه می زند. در نهایت، دوباره احساس می کنم! خوشبختی زیر غم من است. از آن به بعد، با آن همه قدرت ذهنی من روبرو می شود. من آن را باور دارم!


12 سال اعتیاد> nofap به خوبی پیش می رود> احساسات خام کشف شده> حمله وحشت> لرزش / برازش> 999 به نام> امدادگر می رسد> ضربان قلب دیوانه / فشار خون….

من هرگز در مورد جدی بودن مشکل خود شک نداشتم اما این واقعه در خانه پدر و مادرم فقط آن را تأیید کرد. من کاملا ذهنم را از دست دادم و نمی دانستم چه بلایی سرم می آید. این اضطراب شدیدی بود و من فکر می کردم که دچار تناسب اندام یا حمله قلبی یا چیز دیگری هستم. پدر و مادرم از قبل می دانستند که من در حال کنار گذاشتن هستم و اگر من تو بودم برای خودت نامه می نوشتم یا به نوعی به خانواده ات می گفتم. مادر من می دانست که من در گوشه گیری هستم و این کمک کرد. در غیر این صورت او حتی بیشتر از این دست می زد. اتفاقاً کاملاً از آب درآمد. خوانده ام که بچه های دیگر نیز تجربه مشابهی داشته اند یا خشمگین شده اند / ساعت ها گریه کرده اند. احتمالاً سالها احساسات سرکوب شده کاملاً طاقت فرسا هستند ...


گزارش 60 روزه - این واقعاً مفید است!

آخرین شصت روز شامل لحظات شادی فوق العاده، بسیاری از اشک، بسیاری از در حال اجرا، دوش سرد، افسردگی و سخن گفتن است.

اولاً - nofap تنها یکی از چندین تغییری است که ایجاد کرده ام. من همچنین تلویزیون ، فیس بوک و بازی های ویدیویی را ترک کردم و شروع به خوردن غذا کردم. کمتر می نوشم

من به طور جدی فکر می کنم که برای ثابت نگه داشتن خلق و خوی خود - برای جلوگیری از احساس کردن - از fapping ، پورنو ، بازی های ویدیویی و ... استفاده می کردم. از آنجا که از این چیزها دور شده ام ، احساس می کنم باز شده ام و همه احساساتم بیرون می آیند. الان یک آهنگ خوب می تواند قلبم را بشکند.

با این باز انرژی زیادی به دست آمده است - من نمی دانم انرژی عصبی است یا نه ، اما من فقط می خواهم حرکت کنم. این باعث شده است که ورزش بیشتر آسان شود ، و ورزش من را به عنوان جهنم خوشحال می کند. بازگشت به مراقبه ای که در آن آموزش دیدم این امکان را به من داد تا در برخی از گردابهای تاریک افسردگی و غیره گم نشوم.

نکته کلیدی: من نمی دانستم که چقدر از نحوه زندگی خود راضی نیستم و یا چند مکانیزم مقابله ای را برای جلوگیری از زندگی خود استفاده کردم. نمی دانستم چه چیزی را نگه داشته ام تا اینکه سد را رها کردم.

وقتی اخیراً عکسهای همسر سابق خود را با یک مرد جدید دیدم ، چند بار گریه کردم - این بسیار شدیدتر از آنچه در اوایل ژانویه رخ داد ، به من ضربه زد. اما مشکلی نیست زندگی قلب ما را می شکند. من احساسات خود را نمی پوشاندم ، و عادات سالم خود را مانند ورزش و معاشرت حفظ کردم. زندگی حرکت می کند. احساسات می آیند و می روند. گاهی اوقات دل شکستن تنها حرکت صادقانه است و به نوعی احساس خوبی هم دارد.

سی روز دیگه بیایید ببینیم چه چیزی تکان می خورد.


من 6 سال است که گریه نمی کنم.

درد از دست دادن برادرم ، هرگز متوجه نشدم که چقدر به من آسیب رسانده است. من واقعاً احساس می کنم اعتیاد به پورنو من را نسبت به آن بی حس کرده است. برای اولین بار از روی او گریه کردم ، و این احساس زیبایی است.


NOFAP بهتر است

دیشب ، من داشتم به آهنگ 90s گوش می دادم و ناگهان یاد کودکی خود می افتم که بچه بودم ... من همچنین به موسیقی متن دیزنی گوش می دادم ... و هنگامی که از این آهنگ لذت می بردم و ناگهان بدون وجود اشک در چشم هایم متوجه شدم. خیلی childhood دوران کودکی من زمانی است که از PMO آزادم ... من قبلاً هرگز چنین احساسی نداشتم ... مرد اگر بتوانم برای تعطیلات آخر هفته یا فقط یک روز برگردم ... من واقعاً دوست دارم


انجمن احساسات شما را احساس می کند

هنگامی که من به طور مرتب تماشای پورنو شدم متوجه شدم که عاطفی در داخل مرده بودم. هیچ چیز بر من تاثیری نگذاشت که آیا این یک نظر سنجی بود یا توهین، این حتی نام مستعار بی عاطفه را به من داد. عجیب و غریب، حتی پس از روزهای 10، من بیشتر عاطفی به نظر می رسم؛ زیرا همه چیز در حال حاضر بر خلاف گذشته پیش می آید. این احتمالا یکی از عجیب ترین احساسات است اما نشانه ای است که از ترک پورنو باعث بهبود زندگی شما می شود.


گریه کردم..

من حداقل 3 سال است که برای چیزی گریه نکرده ام (18 ساله ام) اما امروز در YouTube با این داستان واقعاً ناراحت کننده روبرو شدم (پسر مادرش را به علت سرطان از دست داد) و من مثل یک بچه کوچک شروع به گریه کردم.

چیزی که می خواهم بگویم این است که بعد از 100 روز احساساتم را برگردانده ام. احساس گریه و احساس طبیعی ، پورنو و MO باعث بی حس شدن شما می شود ، غم و اندوه ، خوشحالی و عشق اکنون احساسات بسیار قویتری هستند. من کاملاً گیج شده ام از آنچه نوفاپ برای من آورده است.

با تشکر


من دوباره دارم شروع به خرد شدن می کنم

وقتی که من هر روز از پورن استفاده می کردم و هر روز مرا می خواند، برای زنان اطرافم احساس تقریبا هیچ چیز نداشتم. در حال حاضر، پس از تقریبا یک سال از تقریبا هر پورنو (تماشای آن 4 یا 5 بار) و یک جریان فعلی در مورد 27 روز بدون پورنو و fapping، من احساس می کنم مانند preteen دوباره.

من به سختی دو دختر را که می خواهم به دانشگاه بروم له می کنم. من نه تنها فکر می کنم جذاب هستند ، بلکه من آنها را "دوست دارم" ... مثل اینکه می خواهم غیرجنسی با آنها وقت بگذارم. ممکن است به زودی یکی از آنها را بخواهید.

مرد خوب را دوست دارد


من تقریباً 20 ساله لعنتی می کنم ، چشمهای لعنتی ام را گریه می کنم

فقط پسرانگی ، داستان اسباب بازی 3 را به طبیعت تماشا کردم ، آه می کشید… ، من همزمان احساس را دوست دارم و از آن متنفرم. لعنت ، حدس می زنم این اتفاقی بیفتد که شما خود را درگیر افکار جنسی نکنید؟


152 روز سخت حالت.

افکار من در مورد رفتن تا اینجا مربوط به تجربه است. یک سوال من در مورد پلاستیکی بودن مغز و بازگشت آن به حالت اولیه وجود دارد ، فقط می توان تصور کرد که سایر مواد شیمیایی که توسط خودارضایی / ارگاسم / رابطه جنسی / پورنو ایجاد می شوند نیز به عنوان پایه تنظیم می شوند. یکی از این مواد شیمیایی که احساس می کنم تحت تأثیر همه اینها قرار گرفته است ، فقط دوپامین یا سروتونین نیست ، بلکه به نظر می رسد اکسی توسین نیز به حالت عادی رسیده است. همانطور که می بینم به راحتی با افراد اطرافم پیوند برقرار می کنم و به نظر می رسد ایده عشق بیشتر باشد حاضر از همیشه .. یا از وقتی که من خیلی جوانتر بودم

در این مورد افکار همه جانبه چه هستند؟


Porn Gone خشم سرکوب شده است؟

بنابراین به نظر می رسید که با پورنو در زندگی من ، موضوعاتی را که فکر می کنم هرگز نمی خواستم با آنها کنار بیایم دور نگه می دارد ، به نظر می رسد که من از پدر و مادرم بسیار عصبانی هستم که چرا در کودکی به دنبال مراقبت بهتر از سلامت روان خود نبودم. اوه و 52 روز !!! من یک بار حدود 60 روز قبل رفتم. من قصد دارم رکوردم را بشکنم امیدوارم! هر کس پیدا کند احساساتی را که سالها از آنها پنهان کرده اند پیدا می کند وقتی که پورنو را پشت سر می گذارد. PS من فقط بعد از صرف ناهارم و هنوز گرسنه ام!


من دوباره می توانم موسیقی را احساس کنم. من از گفتگو با غریبه ها لذت می برم. من 1.5 سال دارم

از طریق تلفن من ، این مدت طولانی نخواهد بود اما فقط می خواستم به کسانی که با بیماری های روحی مرتبط با این گریه ها دست و پنجه نرم می کنند ، امیدوار باشم.

این خیلی واضح PAWS یا سندرم ترک حاد است. کاملا بدون شک. ماهیت "بالا و پایین" علائم ، کندی فیلم بهبودی و علائم خودشان. بیش از یک سال و نیم است که نتوانسته ام در بیشتر موارد شادی پیدا کنم. اکنون ، من احساس می کنم موسیقی را مانند گذشته احساس می کنم ، می توانم از مکالمه با یک غریبه لذت ببرم به جای اینکه با اضطراب اجتماعی مرتبط با آن دست و پنجه نرم کنم. به بیان ساده ، هرچه جهنم این دو سال گذشته من را تحمل کرده است ، من واقعاً در حال پیشرفت هستم. در این شکی نیست و من با کسانی که می گویند سیم کشی مهمترین قسمت است ، تکرار می کنم - وقتی که به همان مکان دوست دخترم نقل مکان کردم ، جایی که رابطه جنسی منظم (و معمولاً موفق) عادت من است ، بهبودی من بیشتر افزایش یافت.

فقط به طرف جلو ادامه دهید.


NoFap باعث شد که دوباره و دوباره احساس موسیقی کنم (پست بلند)

در حال حاضر این داستان من است. به تازگی به reddit پیوستم ، اما من عضو فعال سایت فروم NoFap بوده ام. من به اینجا آمدم چون جلو و عقب می پریدم و فهمیدم که برای حضور باید حساب کنم. من اهل ساحل شرقی در ایالات متحده آمریکا هستم و 21 سال دارم. تمام راه را می روم - حالت سخت و با هدف یک سال. من در اواخر ماه اکتبر شروع به کار کردم ، زمانی که برای اولین بار NoFap را کشف کردم. من سالها قبل از آن فپ می کردم.

به هر حال، این به یک پست طولانی تبدیل شد، اما آن را دوست داشتم آن را به گروه دیگری از مردم بیاموزم.

امروز پنجاهمین روز من است و روزی که فینال ها به پایان رسیده اند. من می خواستم اتفاق خاصی را که اخیراً برای من افتاده با شما دوستان به اشتراک بگذارم. خانواده من بسیار موزیکال هستند و من نیز هستم. من نمی دانم از چه زمانی شروع شده است ، اما من دیگر احساس موسیقی را متوقف کردم. من می توانستم آن را بشنوم و هنوز هم کمی لذت ببرم ، اما من فقط موسیقی را احساس نمی کردم (این موسیقی متن موسیقی جاز ، کلاسیک و موسیقی برای مرجع است).

اما شاید یک یا دو هفته پیش چیزی اتفاق افتاد و این همه به من رسید. من واقعا می توانم موسیقی را احساس کنم! من به آنچه که تغییر کرده بود نگاه کردم و این سازمان PMO بود. و بعد وقتی متوجه شدم متوجه شدم متوجه شدم که تواناییم برای احساس موسیقی وقتی که اولین بار شروع به نوازش کرد، هر ساله بود. این به من افتخار می کرد که دلیل آن این بود که پیانو را ترک کردم و در ارکستر مدرسه بازی کردم. من هنوز آواز میخوانم، اما حالا کاملا متفاوت است. من واقعا میخواهم درسهای پیانو را دوباره ببرم من می خواهم همه را به عقب برگردانم

و پیشرفت در اینجا متوقف نمی شود. در واقع من هم اکنون می خواهم کارهای دیگری را نیز انجام دهم. من خودم را به هاردکور درس خوانده ام ، و کارهای اضافی را در کنار آن برای سرگرمی انجام می دهم - کارهایی که فکر نمی کردم آنها را انجام دهم زیرا مدام در حال شکستن بودم. من در واقع می خواهم کارهایی را انجام دهم که می توانم به آنها افتخار کنم ، مانند آشپزی ، خواندن ، نوشتن ، امنیت و ساختن چیزهای جالب (من در حال تحصیل مهندس / پژوهشگر هستم).

فقط 50 روز گذشته است و بنابراین من می دانم که هنوز چیزهای زیادی برای بازگرداندن دارم ، اما بازگشت آن برای من خیلی معنی دارد. هر زمان که اصرارها به من می گفتند اگر من قدم بزنم چگونه چیزی تغییر نمی کند ، من می دانم که دروغ گفته است. ممکن است کلیشه به نظر برسد ، اما من همیشه احساس زنده بودن می کنم. اگر دوباره پا بزنم ، این کار را از دست می دهم ، قبلاً بارها با خودم این کار را کردم. و حالا ، با پایان یافتن فینال ها ، باید از خودم محافظت کنم تا در تعطیلات زمستانی تسلیم خستگی نشوم ، بنابراین مبارزه سخت تر از همیشه خواهد بود.

امیدوارم این برای برخی از افراد الهام بخش باشد. من حدس می زنم که غذای آماده اینجاست ... همه را محکم نگه دارید! اگر این را ادامه دهید ، در واقع می توانید دوباره یک شخص باشید!


گریان

امروز فینال سریال یقه سفید را تماشا کردم و در یک لحظه گریه کردم. قبلاً یک برنامه تلویزیونی هرگز باعث گریه من نشده است. خیلی احساسی انسانی داشت. آخرین باری که گریه کردم به خاطر نمی آورم و احتمالاً شما هم این کار را نکرده اید. PMO ما را به حیوان تبدیل می کند. وقتی این تایپ را انجام می دهم هنوز اثرات گریه را احساس می کنم و اکنون حتی نمی توانم PMOing را تصور کنم. دفعه بعد که چیزی باعث گریه شما شد ، احساس خود را مشاهده کنید و متوجه شوید که PMO چگونه آن را از شما می گیرد.


من فقط برای اولین بار در زمان بسیار گریه کردم

من در حال حاضر یک رکورد شخصی nofap به مدت 3 سال در 10 سال گذشته از زندگی ام دارم (اکنون 20 ساله هستم). و با توجه به تأثیرات خودارضایی که ذهنم کمتر از همیشه ابری شده است ، وقت زیادی برای تأمل در خودم داشته ام. و صدمه می زند. با نگاه به گذشته ، احساس می کنم 10 سال گذشته ام می توانست خیلی بهتر باشد ، اما در عوض آنها را هدر دادم و هر روز خودم را لوس کردم و بازی های ویدیویی انجام دادم. من نمی گویم که هیچ مشکلی در بازی ها وجود دارد ، اما اکنون مشخص است که فاپینگ انگیزه من را تا جایی که می توانم تمام وقتم را صرف بازی کردن بازی کنم ، بدون اینکه جایی برای سلامتی شخصی یا پیشرفت خودم بگذارم ، ایجاد کرده است.

و دانستن اینکه می توانستم کارهای خیلی بهتر انجام دهم به راحتی باعث شد که شروع به گریه کنم. وقتی فکر می کردم این فکر حتی هرگز به ذهنم خطور نمی کرد ، من فقط تصور می کردم که این سالم است و همه بچه ها این کار را می کنند. اما حتی اگر فکر غم انگیزی به ذهنم خطور می کرد ، به احتمال خیلی کم گریه می کردم. من فقط فکر را سرکوب می کردم و سعی می کردم جلو بروم. اما گریه کردن احساس خوبی داشت. بعد از آن احساس سرزندگی و شادابی کردم.

نه تنها بعد از شروع nofap از لحاظ جسمی احساس بهتری نسبت به همیشه دارم ، بلکه احساس بهبودی عاطفی زیادی هم دارم. از تجربه من ، فپ کردن فقط انرژی را از بدن تخلیه نمی کند بلکه باعث حساسیت زدایی ذهن می شود. و این ذهن بسیار حساسیت زدایی است که پورنو را به درک ما از واقعیت تزریق می کند که باعث می شود دوستی ها ، روابط و رشد خود برای دستیابی و حفظ آنها چالش برانگیزتر شود.


حالت سخت 50 روز ... من برای اولین بار در زندگی ام می دانم که عشق به خود چگونه است! می توانستم گریه کنم!

نمی دانم چه بگویم .. من خیلی غرق شده ام. برای اولین بار در زندگی خود احساس اعتماد به نفس و اعتماد به نفس می کنم. خیلی قدرتمند و زیباست! امروز من در روز 52 هستم و می خواهم 180 روز انجام دهم! و همچنین قلب من واقعا بیشتر و بیشتر باز می شود. من می توانم احساس عاطفی و شادی را احساس کنم که سالهاست احساس نمی کنم. با تشکر از شما nofap-community


امروز من گریه کردم

مردی که از طریق هیجان انگیز رنج می برد. امروز من در مقابل یک دختر گریه کردم چون افسردگی من خیلی زیاد بود (روزهای قبل 2 آغاز شد) و بعد به من ضربه زد: من نمی توانم به یاد داشته باشم که آخرین بار گریه کردم! من عصبی شده بودم، حالا احساس درد و زندگی دوباره. عجیب و غریب آن، لعنتی آن سخت است، اما من حق آن را می دانم! تشکر برای خواندن!


امروز گریه کرد

من نمی دانم چه چیزی به من آمد. از یک افسردگی جدی اشک شروع به جاری شدن کرد. سالهاست که گریه نکرده ام ، احساس می کنم مثل یک انسان است. این طبیعیه ؟؟


آیا هیچ کس دیگر پس از اینکه شما به نوفپ رفتید، به راحتی گریه می کنید؟

چون من کار خوبی دارم مثل احساس دوباره انسان.

kzwj

آره. کمی گریه کرده ام. این احساسی مشابه جدایی از یک دوست دختر است.

zolcom

بله اما این به دلیل دوپامین کم در سیستم است ... .. بعد از مدتی احساسات و افسردگی شما کمتر می شود و بیشتر خوشحال می شوید

adamrockblackandblue

من به یاد می آورم که این اتفاق زمانی رخ داد که یک ماه طول کشید. مثل اینکه من دیگر چنین رباتی نبودم.


با دیدن صحنه احساس "تجاوز به عنف" در یک برنامه تلویزیونی ، احساس ناراحتی در معده ام کرد. حساسیت NoFap.

نوفاپ ذهنم را نجات داده است. زمانی که من روزانه سه بار (یا بیشتر) پورنو تماشا می کردم. من می توانم معده تماشای مطالب کاملاً خشن را معده کنم صحنه های جنسی اجباری به هیچ وجه اذیتم نمی کرد. اما پس از چندین نوار و اکنون 20 روز در حال حاضر. من یک صحنه تجاوز شده را در یک برنامه تلویزیونی دیدم و دیگر آن چیزهایی که در پورنو دیدم ، گرافیکی نبود. در واقع حتی به آنچه در فیلم های پورنو دیده ام نزدیک نبود. اما ، بنا به دلایلی بسیار منزجر کننده بود. من مثل یک بچه پنج ساله به دوست دخترم برگشتم.

من به تلویزیون نگاه نمی کردم و می پرسیدم مردم چگونه می توانند این را تماشا کنند؟ و احساس فوق العاده مریضی کرد و غالباً به دستشویی رفت تا از تماشای آن راحت شود و هشدار بده من puked lol. دوست دخترم شوکه شده بود و این باعث انزجار من شد به حدی که من از آن پوز آوردم و در همان زمان متوجه شدم "خوشحالم که کسی می تواند در برابر تجاوز جنسی و جنایات جنسی دیگر آنقدر شدید احساس کند که فقط از روی تصور ساده "اما در پایان این موضوع من نمی توانم برخی از چیزهایی را که می توانم تماشا کنم باور کنم و خوشحالم که اکنون نمی توانم.

با تشکر از شما Nofap Community 🙂


می توانم در مورد چیزهای دیگر بخندم

مادر مقدس خدا ، دیوانه کننده است که در 1 هفته دوباره به چیزها می خندم.

حالا مواظب باش ، من همیشه پسری بوده ام که مثل هر ثانیه خیلی زیاد ، با دوستانم می خندم. اما وقتی تنها هستم ، هرگز نمی خندم. وقتی خنده دارترین نظر را می خوانم مانند "این یک نظر خنده دار است ، در اینجا یک رأی موافق است" و من ادامه می دهم. عمدتا حتی خندیدن نیست.

اما دیروز چیز خوبی بود. من فصل Final Fantasy 3 را از مردان دیوانه دیدم و یک صحنه منطقی خنده دار بود، اما به محض این که آمد، برای 2 به طور مستقیم خندیدم. بدون توقف. والدین من حتی در من بررسی کردند.

پس از یک ساعت بعد، من بعد از خواندن یک نظر در Reddit، اولین بار در زندگی ام اتفاق افتاد، به معنای واقعی کلمه قهوه را روی صفحه کلیدم بیرون ریختم.

من واقعاً هرگز به تنهایی قادر به خندیدن نبودم ، اما اکنون حدس می زنم که می توانم. برای اولین بار.


[به روز رسانی 114 روز] احساسات می مکند. اما حداقل من آنها را احساس می کنم.

خوب آن دوست دختر و من از هم جدا شدیم. قطعاً یک جدایی نامرتب نبود ، هر دو به اندازه کافی بالغ شده ایم (من 114 روز پیش نبودم) تا بتوانیم دوستی را که قبلاً داشتیم دوباره توسعه دهیم و حفظ کنیم. اما خوبی من لطمه می زند ، خیلی درد می کند. در اینجا مسئله ای وجود دارد ، 3 یا 4 ماه پیش من فقط بی حس شده بودم ، درد را دفن می کردم و با کنار گذاشتن آن ، به کار خود ادامه می دادم. اما من در واقع روز بعد گریه کردم ، و برخی دیگر گریه کردم. در حقیقت ، گریه زیاد بود. اما انسان احساس خوبی دارد که با گریه اجازه می دهد احساساتم بیرون برود و سپس با دفن آن احساس می شود.

من اکنون متعهد هستم که فقط به یک رشته نروم ، بلکه به عنوان یک انسان بیشتر رشد کنم. اوضاع خراب است ، اما باعث نشده است كه كمتر درباره خودم فكر كنم كه موقعیت خوبی برای حضور در خودم است.


انجمن احساسات من را خنثی می کند، از جمله منفی و مثبت.

وقتی به پایان این نقطه فعلی زندگی خود نزدیک می شوم ، وقت آن است که من درمورد تأثیر PMOing بر من صحبت کنم زیرا یک هفته PMOing را با نرخ اولیه خود گذراندم. از 2 تا 5 بار در روز.

به زبان ساده ، احساساتم را بی حس می کند. اما به جای اینکه فقط باعث آنهدونی شوید (عدم لذت ، می توانید آن را در حین خروج / خط صاف بدست آورید) ، که آنهدونی TOTAL نیست (توانایی من برای احساس لذت واقعی شاید 10٪ از شرایط فعلی باشد که در آن هستم) ، PMOing یعنی) ، همچنین احساسات منفی را بی حس می کند. از هفته گذشته که PMOing را شروع کردم ، پارانویا و استرس من کاملاً پایین است.

با این حال من از احساس خودم متنفرم (خماری بعد از ارگاسم احساس بدی دارد ، من مطمئن هستم که بیشتر افراد در اینجا با آن آشنا هستند ، این به همان اندازه که قبلا برای من بود بد نیست) و می خواهم به پایان برسد. تمرکز و انگیزه من البته مثل همیشه کم است ، اما این انتظار می رود زیرا این یک علامت شایع اعتیاد به PMO است (نه ترک آن ، در PMO اتفاق می افتد ، فقط کسی در آنجا وقت خود را صرف ارسال پیام پاسخ نمی کند ، متاسفم برای نگرش من اما من آن را آزار دهنده می دانم).


رابطه میان همسر من و من به طور چشمگیری بهبود یافته است. و من چیز مهمی را متوجه شدم: می توانم احساس قوی تر از من استفاده می شود. من احساس می کنم عشق و محبت بیشتری نسبت به همسرم، بچه ها و خانواده ام نسبت به من داشته ام. من فکر می کنم این به خاطر آزادی ای که من به دست آورده می آید و دانستن آن است porn بیش از من کنترل ندارد، و آن را هرگز دوباره. من هم از روحیه روحانی خیلی بیشتر از قبل دارم (من نوعی اگنوستیک بودم)، اما من فکر می کنم که من به ایمان به قدرت بالاتر ایمان دارم، و واقعا دعا و زمان من در کلیسا / عبادت بیشتر معنادار بوده است آنها در بسیاری از سالها حضور دارند. من خیلی آرامتر، کمتر عصبانی هستم و خیلی کمتر از چیزهای کوچک در زندگی ام حساسیت دارم


اگر NoFap شما را احساساتی می کند ...

همه ما به فاپینگ اعتیاد پیدا کرده ایم. نکته ای که در رابطه با اعتیاد وجود دارد این است که کنترل می کند بدن شما چگونه از دوپامین استفاده می کند. بنابراین وقتی Fapping را ترک کردید. بدن شما می گوید: "چه خبر است ، دوپامین کجا عجله دارد؟". تا اینکه خودش را مجبور به بازگشت به راه "عادی" کند. ما از fapping به عنوان فرار از واقعیت استفاده کرده ایم. آن را انکار نکنید ، اکثر ما احتمالاً تنها هستیم که لعنتی هستیم. و ما قدم می زنیم زیرا این تنها راهی است که می توانیم خلا v درونمان را پر کنیم ، احساس تنهایی ، قطع ارتباط ، و همه اینها.

بنابراین وقتی توقف می کنید ، حساسیت بیشتری خواهید یافت ، بدخلق ، آزرده خاطر ، پرخاشگر ، تنها ، غمگین خواهید شد ... منطقی است که چرا ، به این دلیل است که با این کارها ، با تظاهر کردن از این چیزها فرار کرده اید مثل اینکه شما و این پورن استار عاشق یکدیگر هستند ، یا تصور می کنید مانند صحنه ای که برای شما اتفاق می افتد IRL است. اما شما باید آن زمان را تحت فشار قرار دهید ، و هنگامی که بدن شما دوباره تنظیم می شود ، شما مانند یک فرد دیگر احساس خواهید کرد ، و از نظر زیست شناختی ، چنین خواهید شد.

برادران قوی بمانید

BorisC91

کاملا درسته.

هنگامی که ما اولین چیزهایی را که احساس می کنیم، ترک می کنیم همان هایی هستند که از تمام وقت پنهان شده اند.

سپس انگیزه ، رانندگی ، انرژی - همه چیز برای کمک به ما در خارج شدن از غار و معاشرت ، ملاقات با مردم ، شناخت یک شریک بالقوه و در نهایت ایجاد یک دوستی و روابط معنادار وجود دارد.

دانستن این فرایند، باعث می شود همه چیز ساده تر شود. با تشکر برای به اشتراک گذاری!

Dave_TheOneAndOnly

من بیشتر از این در فیس بوک NoFap فریاد می زنم تا آخرین سالهای 10 را گریه کنم

sumbudythatiusetokno

من دیروز گریه کردم. من آن را گرسنگی تا افسردگی شدید، درست مثل هر چیز دیگری. در حال حاضر من می گویم عدم تعادل شیمیایی من اگر وجود دارد بیش از احتمالا ایجاد خود من. من همیشه شخصیت اعتیاد داشتم، بنابراین وقتی چیزی را دوست دارم، تمایل دارم با آن کنار بیایم. به نظر می رسد مثل پورنو بسیار شبیه یک دارو در مغز شما با واکنش های شیمیایی و حساس بودن آن اتفاق می افتد. این همچنین به من نگاه می کند چرا که من در گذشته با مسائل مربوط به سوء مصرف مواد مخالف بوده ام. من واقعا نمی فهمم که چگونه بعضی از مردم این ذات الهی را در نظر می گیرند. آنها نباید مسائل مشابهی را تجربه کنند.

shanya101

آخرین برادر آخرین باری که 20 روزه بودم ... بی دلیل مثل جهنم گریه کردم ... من در جدایی اولم هرگز اینطور گریه نکردم

سومپندامان

این یکی از واقعی ترین پست های NoFap است که من دیده ام! ممنون بخاطر این

n1tr099

بله ، من با این پست 101٪ موافقم. بعد از شروع nofap ، من خیلی عصبانی تر می شدم وقتی همه چیز به آن انرژی انفجاری احتیاج داشتم ، وقتی غمگین بود ، بسیار ناراحت تر ، تا جایی که گریه می کردم. به ندرت قبل اتفاق افتاده است. من قبل از nofap نسبت به هر اتفاقی که برایم می افتاد بی تفاوت بودم ، در آن منطقه "هر" که باشد ، ناسالم ترین و مرده ترین حالت روحی که می توانید در آن قرار بگیرید.

semenPreservation

با 90٪ آنچه نوشتید موافقت کنید. در حال حاضر تنها هستم اما تنها نیستم. من روی اهدافم برای 6 ماه آینده تمرکز دارم.

من بعد از روز 7 از NOFAP خیلی گریه کردم.

یونیا

پست شما از طریق من طنین انداز می شود ... من حتی بیشتر می فهمم که چرا احساس غم یا پرخاشگری می کنم.

dream_sonata

درست !! حالا من با ناراحتی، اضطراب کمی، بی احساس و غیره روبرو هستم، من فکر می کنم به پورنو اما من دلیل برای توقف fapping و انجام nofap، بنابراین من دور نگه داشتن از پورنو حتی به تماشای برخی از فیلم ها (راه من منجر به امیدوارم همه چیز برای من خوب باشد و همه کسانی که به زودی نفیف را انجام می دهند

stonycronz33

درست است شما

بهبود روزانه

باشه باشه NoFap به شخص اجازه می دهد که احساسات واقعی خود را کنار بگذارد و آنها را با فاپ از بین ببرد.


گریه کردم! خیلی ارزشش را دارد!

به دلیل PMO ، اهمال کاری در همه زمان ها بالا بود و هر وقت چیز جدیدی یاد می گرفتم ، احساس می کردم این بلوک ذهنی وجود دارد و مانع یادگیری واقعی من می شود. در uni ، فکر کردم که شاید اوج گرفته ام ، این باهوش ترین است که می توانم بدست آورم. و حالا من در طول تابستان استراحت می کنم.

درباره nofap آموختم و از آن زمان به بعد مغز من مثل یک اسفنج شده است! احساس می کنم در جایی که بالای کلاس بودم دوباره 15 ساله هستم!

یک چیزی که فهمیدم این است که قبل از 18 سالگی (22 ساله) خودم را می خنداندم تا اینکه حداقل روزی یک بار گریه کنم ، یادم می آید که یک نوع گل برای من بود ، اما یک روز فقط مرتبا متوقف شدم. فکر کردم که شاید خیلی چیزهای خنده دار تماشا کرده ام و تازه به کمدی عادت کرده ام. اخیراً متوجه اثرات PMO شده ام.

من دیروز از یک امتحان بیرون آمدم و تصمیم گرفتم کمی برای reddit خنک شوم و یک عکس را در زیر فرعی به نام Minion hate دیدم و تصویری را دیدم که قبلاً دیده ام. من در واقع از شدت خندیدن گریه کردم! خیلی طولانی شده! احساساتی عجیب داشتم که در سنین مختلف احساس نکردم!

من واقعا احساس می کنم دوباره خود را قدیمی من !! من می خواهم از همه شما در این زمینه برای نگه داشتن من تشکر کنم! من قصد دارم زندگی خود را تغییر دهم!


این چه ارتباطی واقعی انسان با آن دارد؟

کمی بازگشت به گذشته ، من از حدود 11 روز حداقل یک بار در روز PMO بوده ام و اکنون 20 ساله هستم. من همیشه بی احساس بوده ام و هیچ وقت با افراد زیادی ارتباط نزدیک نداشته ام. افسردگی و کمی اضطراب داشت که باعث شد صحبت من با افراد جدید متوقف شود.

بنابراین دیروز برای ناهار با دوستی که دختر است بیرون رفتم و حدود 2 سال است که با او دوست هستم و ارتباطی با او احساس کردم که من هرگز با کسی حتی او احساس نکردم. قبل از nofap هیچ وقت ارتباط شدیدی با افراد حتی نزدیک ترین دوستانم احساس نمی کردم اما در حالی که با او بودم احساس خوشبختی می کردم (که از زمان nofap خیلی بیشتر احساس می کردم) ، خنده واقعی داشتم و می توانستم ارتباط چشمی خود را حفظ کنم. در واقع وقتی با او بودم پروانه هایی پیدا کردم که قبلاً هرگز با هیچ دختری نداشته ام.

آیا این چیزی است که طی 10 سال گذشته گم شده ام؟ من یک ربات بی احساس بوده ام. خیلی ممنونم که به من کمک کردید از طریق این اعتیاد به من کمک کنید ، من می دانم که فقط بیش از یک هفته گذشته است اما من نسبت به زندگی و امکانات آن احساس اشتیاق بسیار بیشتری نسبت به قبل دارم.


من برای اولین بار در سالها گریه کردم.

بنابراین من در حال حاضر در یک خط 70 روزه هستم و برای اولین بار پس از سالها گریه کردم. اخیراً من با خانواده ام به فلوریدا رفتم و اوقات خوشی را سپری کردیم. در حالی که آنجا بودم ، من همیشه آهنگی را گوش می دادم به نام عزیز مامان توپاک. این 2 ماه پیش بود. و همین چند دقیقه پیش دوباره به آن گوش دادم و گریه کردم. پدر من اخیراً سرطان داشت و می توانست در همان زمانی که مادرم کار خود را از دست داده بود نیز درگذشت.

در این مدت استرس زیادی داشتم. اما من هیچ وقت احساساتم را نشان ندادم. اما اکنون احساس می کنم احساس به دام افتاده آزاد می شود. هنگام گوش دادن به آن آهنگ ، من فقط به خانواده ام ، پدرم ، مادر و برادرم فکر کردم و فقط به این فکر کردم که چقدر آنها را دوست دارم. فقط می خواستم این را پست کنم و هرکسی که این را می خواند اکنون باید نزد خانواده اش برود و به او بگوید که دوستش داری. صلح


من پس از 4 سال بدون هیچ احساس گریه گریه کردم

در طول سال تلاش برای NoFap ، من فرد بهتری شده ام. من اقداماتی را انجام داده ام که چند سال پیش انجام نمی دادم. چیزی که واقعاً مرا سخت تحت تأثیر قرار داد احساس واقعی عشق بود. تمام این سالها که به زنها نگاه می کردم احساسات من را بی حس می کرد. اما امروز گریه کردم. نه به این دلیل که غمگین بودم ، بلکه به دلیل احساس عشق. اگرچه من یک خط بزرگ ندارم ، اما قطعاً تفاوت بین خودم را از چند سال پیش و من از الان احساس می کنم. همگی موفق باشید!


من متوجه شدم که سالها بدون احساسات زندگی می کردم.

هنگامی که شما در Nofap هستید، احساسات شما مانند پانچ در صورت است. احساسات خوب و بد وجود دارد و شما مجبورید دوباره با آنها روبرو شوید. این آخر هفته برای من اتفاق افتاد. اما خوب است من متوجه شدم که دختران با شما می خوابند s9 آسان است، اما هدف من Nofap برای من نیست. من میخواهم یک دوست دختر واقعی پیدا کنم


دارم دوباره احساس می کنم !!!!!

بنابراین ، در واقع داستان طولانی کوتاه ، دو ماه پیش ، دوست دخترم (که به طور جدی فکر می کردم قرار است روزی با او ازدواج کنم) از من جدا شد و مادرم فقط یک روز چپ کرد و من از آن زمان دیگر ندیده ام و از او چیزی نشنیده ام . زندگی سرگرم کننده است؟ اما من از این پاره شده بودم ، نمی توانستم فقط هر روز خراب و گریه کنم. (من از قبل از تابستان PMOd نکردم و این وقایع کمی بعد از تابستان اتفاق افتاد).

و بنابراین به نوعی فرار دوباره به عادت های قدیمی خود افتادم. من PMO را تجربه می کنم و بعد از آن احساس بدبختی کامل می کنم. اما به طرز خطرناکی ، خیلی گریه کردم. دیگر از فکر کردن در مورد افرادی که در زندگی من اهمیت داشتند متوقف شدم و با پدرم مثل یک لجن رفتار کردم. فکر می کنم گریه در واقع نشانه خوبی است. حداقل برای من ، به من نشان می دهد که واقعاً به چه چیزی اهمیت می دهم. و بله ، من فکر نمی کنم که ما باید همیشه گریه کنیم و کاری انجام ندهیم. اما هنوز هم این عدم احساسات باعث ترس من شد.

بنابراین من هفته گذشته NoFap را پیدا کردم و تاکنون 5 روز این چالش را انجام داده ام. و در حالی که مشغول شستن ظرف ها بودم ، به مادرم فکر کردم. نمی توانستم کمکی کنم اما گریه ام را فریاد زدم و وقتی آب می خورد مثل آنها احمق چرب ایستادم. من حدس می زنم وقتی PMO را متوقف می کنید ذهن شما شروع به پاک شدن می کند. و امروز صبح که از خواب بیدار شدم تصویری از همسر سابق خود را بر روی دیوار نماز خود دیدم (دیواری را با عکس افرادی که می خواهم برای آنها دعا کنم نگه می دارم) و او را دوباره به عنوان یک انسان دیدم. احساس شادی کردم تقریباً نمی دانم چرا. ما پایان بدی نداشتیم ، بنابراین من به نوعی احساس انگیزه کردم که فقط برای دیدن وضعیت او به او زنگ بزنم یا به او پیام دهم.


خیلی زیباست که دوباره می توانی گریه کنی

من نمیتوانم برای مدت زمان بسیار گریه کنم. فیلم غم انگیز هر چیزی را دیدم یا تجربه کردم چیزی غمگین بود، نمی توانم گریه کنم. این چنین امری است که بتواند بار دیگر گریه کند، آن را به بدن من عجیب و غریب است.


آیا شما بچه ها تغییری در نحوه تجربه رنگ ها دیده اید؟ اکنون دو روز واقعاً از کار خود لذت بردم ، زیرا همه چیز بسیار روشن و آب نبات به نظر می رسد. تقریباً مانند تحت تأثیر قرار گرفتن است. و من مدتی است که حتی سیگار نکشیده ام.


غروب خورشید زیبا تر است

من تقریباً بیست سال در خانه کوچک زندگی کردم. و در همان اتاق ، رو به غرب. اما اخیراً متوجه غروب خورشید زیبایی که بر روی شیروانی های حومه ای زیرمجموعه خود قرار دارد ، شده ام. مارون های عمیق ، پرتقال های آتشین ، زردهای گرم ، صورتی های آرامش بخش. هر شب آنها مرا با چنین حس شگفتی و زیبایی پر می کنند. و آنها همیشه آنجا بوده اند ، اما من هرگز متوجه آنها نشده ام ، زیرا من معتاد پورنو بودم.

راه اندازی مجدد آن واقعا باعث می شود که زندگی هر چه زیباتر شود.


توانایی شما برای گریه کردن

به یاد داشته باشید حتی اگر شما در حال وقوع است و به نظر می رسد که هیچ مزایایی را در همه، فقط می دانم که شما در حال بازگرداندن توانایی خود را به ریختن اشک واقعی است. این شامل اشک های شادی و یا حداقل دستکاری است. همچنین اشک غم و غصه. ممکن است کمی بیش از یک آهنگ احساساتی گریه کنید اگر آن چیزی را برای شما معنی می بخشد.

در pmo شما به شرایطی خواهید رسید که می دانید باید گریه کنید اما نمی توانید احساس کنید و گریه کنید. شما متوجه می شوید که نمی توانید احساس کنید و سپس می دانید که شما به نوعی کمتر از انسان هستید، بدون این توانایی های اساسی که افراد باید داشته باشند. این یک تحقق بدبختی است. توانایی گریه کردن تنها به دلیل ادامه دادن رکورد شماست. برادران قوی باشید


احساسات قدرتمند در طول هفته اول؟ گریه برای اولین بار در سال.

من 8 روز وارد شده ام. این بار از همه فیلم های پورنو ، وابسته به عشق شهوانی و غیره و بدون هیچ لبه ای دور شده ام. در تمام تلاش های دیگر ، بیشتر روزها ، اغلب به پورنو ، علاقه مندم.

احساسات من ترکیده است. من طی 3 روز گذشته برای اولین بار در سالهای گذشته چندین بار گریه کرده ام. من گریه کردم و فکر کردم که چقدر پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگم را پیر می کنم و این واقعیت را که روزی آنها اینجا نخواهند بود. من گریه کرده ام که با دو نزدیکترین دوست خود در مورد احساسی که اخیراً احساس کرده ام صحبت کردم .. گریه کردم (با ظرافت) از طریق تلفن با پدرم در مورد عزاداری و مرگ بستگان صحبت کردم .. گه ، امروز ورزشگاه خالی بود و من اشک ریختم چشم در فکر همه اینها

آیا هر کدام از شما بچه ها چیزی از راه دور مانند این را تجربه کردید؟


روز 8 من احساسات امروز را احساس می کنم

من بزرگ جهان fapper دیده می شود. من از پا زدن دست کشیدم و جهان تغییر کرد. الان احساس خوشبختی می کنم و احساس عشق می کنم. دوست داشتم او هم مرا دوست دارد. امروز او بوسه زد
من قبلاً هرگز اینگونه نبوده ام - اکنون خوشحالم


فقط برای اولین بار در سالها گریه کرد. پست جدی

من در حال حاضر روزانه 30 یا بیشتر از خط من هستم. من یک بار یک معتاد شدید بودم تا زمانی که مغزم را در پورنو و این انجمن یافتم.

برای ماجرا ، من فقط داشتم فیلم Mr. Nobody (اتفاقاً فیلم خارق العاده) را می دیدم ، و وقتی به بخشی رسید که کودک باید انتخاب کند که آیا پس از طلاق با مادرش یا پدرش می ماند و چه زمانی مادر بعد از اینکه پدرش را انتخاب کرد سوار قطار می شود تا متوجه شود که اشتباهی مرتکب شده و برای مادرش به دنبال قطار دویده است. وای. اوه خدای من ، من به یاد نمی آورم که این احساسات را در سالها احساس کنم.

تجربه ای بسیار عجیب ، فوق العاده زیبا و در عین حال غم انگیز برای گریه. من در حال تماشای این صحنه از رابطه خودم با پدر و مادر خودم بودم که خیلی عزیزم آنها را دوست دارم و غرق در یک نیروی عاطفی شدم که به معنای واقعی کلمه نمی توانم بخاطر داشته باشم که هرگز احساس کرده ام.

این چیزها ، خود را از اعتیاد ، اعم از PMO ، مواد مخدر ، قمار ، و غیره ، آزاد می کنیم ، اینها چیزهای بسیار قدرتمندی هستند. لطفاً این موارد را در زمان ناامیدی بخوانید و متوجه شوید که این داستان گواهی زنده است که nofap زندگی عاطفی شما را دوباره بازیابی می کند. اگر معتاد باشید ، الان بی حس هستید و به هر چیزی بی حس می شوید! شما به راحتی نمی توانید تصور کنید که چه چیزی را از دست می دهید و برای چه؟ یک ساعت در روز سرگرم کننده کثیف ، در حالی که تمام زندگی خود را فدا می کنید انجام و زندگی!

لطفا فضانوردان مناسب را انتخاب کنید. زندگی من در حال تغییر است، و بنابراین شما می توانید.

ویرایش: خنده دار بمکد گریه و غم و غم، همگی زیبا و دردناک هستند.


دوباره حس می کنم

بنابراین، Toy Story 3 را فقط به خاطر این فیلم دوست دارم. من به یاد می آورم که در پایان به نظر می رسد کمی زمانی که آن را دو سال پیش تماشا کردم.

در حال حاضر، در حالی که در NoFap، من گریه کردم. من برای ~ 2-3 لحظه ای گریه کردم.

احساس خیلی خوب. احساس خوبی دارد.


عزیزان شما انسان هستند.

من در تمام مدت افسردگی داشتم ، فقط به این درک رسیده ام که باعث شد من بخواهم این را بنویسم. احساس افسردگی و تنهایی را با بازی های ویدیویی ، غذا ، پورنو و خواب غرق کردم. بیشتر روزهایم در اتاقم می مانم. در طول 8 سال گذشته من نمی دانستم که پدر و مادر و خواهرم دارای احساسات ، افکار ، ناامنی هستند. من آنها را به عنوان چهره های معتبر دیدم ، و به من می گفتند بدون هیچ سوالی چه کاری انجام دهم. اکنون که من آنها را به عنوان یک انسان می بینم ، با از بین رفتن آنها بیشتر صدمه خواهد دید.

من می خواهم به زمانهایی که برای آنها احمق بودم فکر کنم و اینکه چگونه این احساس را به آنها ایجاد کرده است. چقدر سکوت من به عنوان شاخص بی علاقگی من نسبت به حضور آنها به نظر می رسید ، حتی اگر همیشه از بودن در کنار آنها خوشحال بودم. پدر من 71 ساله با سرطان ریه ، مادرم 59 ساله ، خواهرم 33 ساله و من 21 ساله هستم ، این یعنی چه؟ این بدان معناست که من 8 سال گذشته را با بی احترامی با عزیزانم درمان کردم ، هیچ علاقه ای نشان ندادم ، هزینه های غیر ضروری کردم ، باعث دردسرهای اجتناب ناپذیر شدم ، در حالی که خود واقعی خودم را در یک پوسته پنهان کردم. هرگز با هیچ یک از آنها لحظه پیوند واقعی ندارید.

وقتی آنها از بین خواهند رفت ، من نمی توانم لحظات واقعی را با آنها به اشتراک بگذارم ، لحظاتی که از ترس آنها از آسیب پذیر بودن از آنها اجتناب کردم. زندگی چه فایده ای دارد که ما نمی توانیم شخصیت واقعی خود را با کسانی که دوستشان داریم تقسیم کنیم. وقتی همه عزیزان ما از بین رفتند ... امیدوارم خاطرات خوبی را برای گرامی داشتن از خود به یادگار بگذاریم.

پورنو لعنتی

PS من هنگام نوشتن این گریه کردم. این دومین بار است که در این ماه گریه می کنم ، هر دو بار مربوط به این موضوع. احساس خوبی است که این چیزها را از روی سینه ام بیرون می کشم. حدس بزنید پورنو در مورد تمام احساسات من خلاصه ای ندارد.


روز 16: من امروز گریه کردم

من از 13 سالگی خیلی منظم پورنو می دیدم و الان 24 ساله ام. من 2 هفته پیش تصمیم گرفتم که کاملا ترک کنم.

طی چند سال گذشته که پیر شدم و از تعاملات انسانی آگاهی یافتم ، فهمیدم که تقریباً کاملاً احساسات و همدلی ندارم. مطمئناً من از شوخی می خندیدم و وقتی با دوستان یا دوست دخترم احساس راحتی می کردم. اما همه آن خلا a عمیقی داشت. فکر کردم من یک جامعه شناس هستم یا چیز دیگری. شاید فقط اینگونه باشد که من هستم ، انسانی که توانایی عاطفی کمتری دارد. من با آن کنار آمدم

امروز صبح ، بعد از مراقبه ، گریه کردم. احساس غرق شدن در احساساتی شدم که نمی دانم چگونه توصیف کنم. واقعاً مرا کور کرد. من چند داستان موفقیت nofap را می خوانم و کمی هم پاره شده ام ، که مبارزات این افراد را درک کرده و احساس خوشحالی می کنم که موفقیت های خود را با ما به اشتراک می گذارند.

آیا احساس خستگی احساسی من به خاطر مرکز لذت من است که به شدت با پورنو و لذت فوری از منابع دیجیتال مرتبط است؟

اگر چنین است، فقط یک دلیل دیگر برای حفظ آن.

من فقط سفر خود را آغاز کرده ام و امیدوارم که آن را به یک تحول مادام العمر تبدیل کنم. از همه شما برای الهام بخشیدن سپاسگزارم.


من گریه میکنم

من NoFap را در نوامبر سال گذشته شروع کردم ، 2 خط 40 روزه ایجاد کردم ، در حال حاضر 14 روز در خط هستم و گریه می کنم ، قلبم شکسته و خیلی احساساتی هستم ، حتی نمی توانم بگویم چرا گریه می کنم ، این عشق است اما من قبلاً آن را احساس کرده ام و اینگونه نبود ، من نوستالژیک و حساس هستم. اما شما یک چیز می دانید؟ این احساس خوبی دارد ، از زمانی که من واقعاً گریه نکرده ام و این "انسان" بوده ام ، قرنها گذشته است. من فکر می کنم که گریه واقعاً به شما کمک می کند فقط آن احساسات را از ذهن خود خارج کنید و صادق بودن احساس خوبی دارد. No Fap شما را دوباره انسان می کند و شما را از خواب اوقات فراغت بیدار می کند ، شما را فعال می کند و باعث می شود در آخر بهترین چیز را دنبال کنید ، لطفا مثل مردان لاغر نکنید و گریه نکنید


برای مدت زمان طولانی برای اولین بار گریه کرد

من دیروز به مادرم رفتم و او 80 ساله است و در حال سقوط است. او حدود هفت ساعت دور زندگی می کند. من حدود شش ماه است که او را ندیده ام. من همسر و بچه هایم را به ملاقات با او بردم در حالی که او هنوز از ذهن نسبتاً خوبی برخوردار نیست. بعد از آن ، مجبور شدم خودم پیاده روی کنم و گریه کردم. تا حدی غمگین ، زیرا او در حال محو شدن است و سخت است که ببیند پدر یا مادری اینگونه شما را ترک می کنند ، و بخشی از آن نیز از خوشحالی ، زیرا من اکنون چند ماه است که PMO آزاد شده ام و احساس کردم که واقعاً در آنجا با او حضور دارم.

هیچ شرمنده ای در پشت ذهنم نداشتم ، هیچ حواس پرتی و طاقت فرسایی را که PMO برای من به ارمغان آورده است - من برای چند ساعت در کنار او بودم. و من می دانم که او واقعاً به خانواده ای که من در تأسیس آن کمک کرده ام و مکانی که در زندگی دارم افتخار می کند. من واقعاً نمی توانم به اندازه کافی توصیف کنم که حضور در کنار مردم و نداشتن این اعتیاد وحشتناک مرا به خوبی احساس می کند. من هنوز هم با آن مبارزه می کنم ، اما جلو هستم و آن را می کشم - هر روز یکبار.


موسیقی فقط صدای بهتری دارد.

روز دیگر که سوار گیتار شد ، رانندگی می کردم ، من مجبور شدم آن را لنگ بزنم و احساس کنم چیزی شبیه خوشبختی ناب است. آیا این برای شخص دیگری منطقی است؟ از چیزهای کوچک مردم لذت ببرید !!


امروز من غیرقابل کنترل بودم

مادر من برای مدت دو هفته در کنار خواهرم در تعطیلات به سر می برد ، بیشترین زمانی که از من دور شده است. من با آرامش از خانه ام عبور می کردم و پرده های هر اتاق را پایین می انداختم. همانطور که وارد اتاق پدر و مادرم شدم ، تصویری از مادر من در 20 سالگی بالای تخت قرار داشت. من نمی توانم این احساس را توصیف کنم ، قبلاً هرگز آن را تجربه نکرده ام ، اما قبل از اینکه آن را بفهمم ، اشک از چشمانم می غلتید و من شروع به گریه کردم. خاطرات مادر من در ذهنم جریان داشت ، خاطرات خوب قبل از اینکه PMOing به زندگی من حمله کند. خاطرات زیادی که می توانستند وجود داشته باشند ، برای خودارضایی بی وقفه در پیکسل ها هدر رفت. من از امروز به خودم قول می دهم ، هر اصراری که پیدا کنم به صرف وقت با کیفیت با پدر و مادرم هدایت می شود. آنها می خواهند روزی این دنیا را ترک کنند ، من باید وقت آنها را حساب کنم.


من واقعا در مقابل خواهرم گریه کردم

به خانه خواهرم رفتیم تا ببینیم حال او چطور است ، ما با لگد به آن صحبت می کنیم و درمورد آنچه در زندگی ما می گذرد صحبت می کنیم. به ذهنتان خطور کنید ، من گفتگوی زیادی با خواهر بزرگتر ندارم. آنها هر کسی احمقانه هستند. و من احساس کردم نیاز دارم که در مورد سفر NOFAP خود به او بگویم!

داشتم با او در مورد تجربیات / فوایدم صحبت می کردم. شخصی که من بودم و الان که هستم / که می شوم. در حالی که من به خواهرم می گفتم همه اینها این احساس غافلگیرکننده "قدردانی" را در قلبم داشتم در حالی که با خواهرم در این باره صحبت می کردم ، تا جایی که اشکها به طور ناخوشایند فقط قطره قطره را نگه می داشتند و خواهرم مانند من به من نگاه می کرد دیوانه وار چون من و او در حال دیدن چیزی هستند که هرگز برایم اتفاق نیفتاده است زیرا من شخص احساسی نیستم !!! و آنچه که من در درون خود انتظار نداشتم این است که از احساس خود شرمنده نیستم ، من به آن افتخار می کردم! در حالی که اشک هایم را پاک کردم لبخند زدم و خواهرم به سمت من هجوم برد و بزرگترین آغوشم را که در مدت طولانی داشتم گرفت.

او خندید و سعی کرد گریه نکند و گفت: "زندگی اتفاق می افتد و من می دانم که برادر کوچک من هرچه بزرگ می شود تغییر خواهد کرد و من می دانستم چیزی متفاوت از تو است که نمی توانم انگشتم را روی آن بگذارم! من خیلی به شما افتخار می کنم! "

و این حتی منجر به به اشتراک گذاری دانش با او شد، او هیچ نظری داشت که چقدر زیان آور بود برای ما مردان به طور مداوم تماشای پورنو + استارابید و هضم اسپرم ما!

چطور احساس کردم در قلب من یک احساس غم انگیز از افتخار / شادی بود، و من خوشحالم که توانستم با خواهرم به اشتراک بگذارم. تجربه ای که من هرگز فراموش نخواهم کرد.


226 روز - می توانم دوباره بخندم.

سلام فضانوردان!

شما برای مزایا و جوجه ها می آیید ، اما می مانید زیرا NoFap به شما نگاهی خوب به تمام مشکلاتی که دارید خواهید داد. من کمی بیشتر از یک سال است که در این جامعه هستم و پس از چند بار عود ، این طولانی ترین رگه من است (هنوز هم قوی است). من می دانم که این باعث محبوبیت پست من نمی شود ، اما مجبورم آن را برای شما شکست بدهم: فواید آن سخت تشخیص داده می شوند ، کوچک هستند و مدت زمان زیادی طول می کشد تا ظاهر شود. اما مرد ، آنها ارزش آن را دارند.

  • من می توانم با دختران تعامل داشته باشم مثل اینکه اکنون با هر انسانی ارتباط برقرار می کنم. این بدان معنا نیست که من یک آهنربا جوجه هستم ، اما می توانم بدون توجه به جذابیت هر کسی مکالمه خوبی داشته باشم. این بسیار عظیم است زیرا در گذشته من همیشه با این مسئله بسیار مشکل داشتم.
  • من غالباً می بینم که به چیزهایی الاغم را می خندم ... در واقع داشتن احساسات مشکوک چیز بزرگی است بچه ها. بی حسی احساسی همراه با فپ کردن ارزش آن را ندارد. همچنین تعامل اجتماعی را بسیار آسان می کند زیرا شما دیگر مجبور به ساختن خنده یا ناامیدی نیستید.
  • در جمع کم اضطراب دارم. واقعاً دیگر احساس خستگی در ورزشگاه یا هر جای دیگر ندارید. خیلی هم خوبه

من هیچ مهارت اجتماعی که قبلاً نداشتم را کسب نکردم. با این حال کاهش اضطراب مطمئناً به م effectiveثرتر شدن اثرات متقابل و کاهش خستگی آن کمک می کند. من دوست دارم که بدون هیچ گونه بازگشت فکری انحرافی یا افکار در ذهنم یا بیان عاطفی ساختگی ، می توانم با زنان ارتباط برقرار کنم. این بسیار احترام آمیزتر احساس می شود و من فکر می کنم همه می توانند متوجه شوند.

من هیچ یک از این مزایا را انتظار نداشتم، اما انتظار داشتم که بسیاری از آن ها متفاوت باشد. در صورتی که بیش از نیم سال باقی بماند، به من نشان داد که عادت های استمناء من شدیدتر از زمانی بود که من فکر کردم و آنها را در سطح بسیار عمیقی که من هرگز انتظار نداشتم تحت تأثیر قرار دادم. منافع آن را انعکاس می دهد.

من از داشتن GF ، از یک پروانه اجتماعی بودن ، از اینکه مدام خوشحال و متمرکز باشم فاصله دارم. ولی می دونی چیه؟ من هزار برابر بهتر از موقعی که PMO کردم کار می کنم. دستیابی به همه این موارد در هنگام PMOing غیرممکن بوده است. اکنون آنها اهداف قابل دستیابی هستند. دور ، اما در دید.


من از داشتن پورنو رایگان بسیار سپاسگزارم که باعث می شود گاهی احساساتی شوم

دروغ نمی گویم ، اخیراً من واقعاً احساس شکر کرده ام که این موفقیت جدید را در سفر خود پیدا کرده ام ، خصوصاً به این دلیل که می دانم هرچه احساس شکر می کنم ، احساس عمیق تری از عقاید اخلاقی و معنوی در من ایجاد می کند ، که شاید مفیدترین "ابزاری" باشد که من برای مبارزه با وسوسه دارم. این خیلی خوب است که تنها در ساعت 11:00 بعد از ظهر روی لپ تاپم نشسته ام ، می دانم که در گذشته می توانستم به راحتی وسوسه عود را احساس کنم ، اما در حال حاضر ذهن من از داشتن چنین آرزویی دورتر نیست.

یکی از چیزهایی که بیشتر از آن سپاسگزارم این است که در پشتکار من این آزادی را برایم فراهم می کند که ذهن روشنی داشته باشم تا زنان را به عنوان افراد محترمی که با من در یک جهان مشترک هستند ، به جای اشیا less کمتر از انسانی که پورنو ادراک ذهن را شکل می دهد تا آنها را مانند یک دیگر ببیند. این دانش به من احساس واقعی لذت می بخشد ، و بی نهایت لذت بخش تر از هر نوع محرک جسمی ناشی از پورنو است.

به هر حال ، فقط می خواستم به اشتراک بگذارم. خوشحالم که افراد دیگری مثل شما هستند که در این سفر با من هستند. امیدوارم که شما بتوانید همان شادی را که من در تجربه رایگان پورنو بودن خود دارم ، پیدا کنید.


من فقط چشم هایم را گریه کردم یکی از قوی ترین لحظات زندگی من است

آیا گوش دادن به آهنگ مورد علاقه من بود که مدتی است پس از نیم ساعت مراقبه نمی شنوم.

من تو را بچه نمی کنم ، چشمهایم را بیرون زدم. تک تک غزل ها این بار واقعاً در قلبم حرف می زدند. من همیشه این آهنگ را دوست داشتم. اما این بار احساس شد که خواننده در واقع با من صحبت می کند و آغوش خود را به دور من می گذارد. من واقعاً می توانم احساس عطوفت ، همدلی ، صداقت ، همه این احساساتی را داشته باشم که طی سالها به دلیل لعنتی پورنو بی حس شده بودند. احساس کردم عشق به خودم برمی گردد ، عشق به خود و مقبولیتی که برای خدا رها کردم می داند چند سال است. برگشته

من هرگز به این اعتیاد به گه برنمی گردم. لطفا فام را کنار نگذارید 43 روز بعد. ما می توانیم این کار را انجام دهیم! ما دوباره زنده خواهیم بود


Nofap من یک فرد الاغ عاطفی را ساخته بودم

من این روزها همه چیز را احساس می کنم. و این خوب است ، من انسان هستم.


امروز گریه کردم ... عزیزم

پس از مدتی در NoFap ، احساس من بیشتر از قبل از ابتلا به این اعتیاد احساس می شود. احساسات دو برابر قوی تر هستند ، به ویژه احساسات غم انگیز. امروز واقعاً غیرقابل کنترل گریه کردم و احساس وحشتناکی داشت ، اما حدس می زنم تمام مزایای دیگر NoFap ارزش آن را داشته باشد.


Nofap من کم کم خودخواه

وقتی PMOing من یک شخص بسیار خودخواه تبدیل شدم آخرین قطعه پیتزا؟ من آن را می گیرم کسی از من می خواهد کاری برای آنها انجام دهد؟ چرا من باید.

من برای دوستان و خانواده ام شخص بهتری شده ام و فقط متوجه آن شده ام.


90 روز: چه چیزی تغییر کرده است؟

از 21 شروع کردم، از درد و رنج شروع کردم

  • اضطراب اجتماعی بسیار سنگین و حملات وحشت
  • افسردگی
  • از دست دادن قدرت و انگیزه
  • مه غلیظ مغز و عدم تمرکز و حافظه
  • غربالگری
  • ارتباط 0 با افراد و کمتر از احساسات 0
  • فانتزی های جنسی وانیلی به فتیش های افراطی تبدیل شده است
  • شیر خفیف
  • از دست رفتن جاه طلبی و امید به آینده
  • من علاقه ای به زنان نداشتم. من در طول تمام وقت اوقات فراغت، حتی گاهی اوقات شبانه، تماشا می کردم.

بنابراین ، 90 روز پیش ، رشته جدیدی را شروع کردم و این بار تصمیم گرفتم P یا MO را تماشا نکنم. وقتی احساس آمادگی کردم دوباره MO را معرفی خواهم کرد. من نمی دانم که آیا اولین خط برای دستیابی به مزایایی که در رشته دوم به دست آورده ام کمک کرده است یا خیر ، اما بعد از این 90 روز احساس می کنم یک شخص کاملاً متفاوت است. من متوجه پیشرفتهای زیر شده ام:

  • اضطراب اجتماعی به طور چشمگیری کاهش می یابد و هر روز کاهش می یابد. اکنون می توانم با غریبه ها بدون مشکل صحبت کنم
  • احساس اعتماد به نفس بیشتری دارم و وقتی صحبت می کنم صدای من قوی تر است.
  • اکنون همدردی بیشتری دارم: بیشتر درباره دیگران فکر می کنم و کمتر درباره خودم فکر می کنم
  • احساس نیاز می کنم با مردم ارتباط برقرار کنم و دیگر دوست ندارم تنها باشم
  • خلق و خوی من خیلی بیشتر طول می کشد. من بیشتر لبخند می زنم و دوست دارم لبخند بزنم، به خصوص دختران
  • من واقعا کار خوبی دارم
  • من انرژی دارم که در طول روز کارهای بسیار بیشتری انجام دهم
  • مهمان مغز کاهش یافته است و هنوز هم کاهش می یابد. حافظه من بهبود می یابد
  • احساسات خیلی بیشتر از قبل احساس می کنم. احساسات خوب و بد.